تخریب یا سازندگی ;فسادو رشوه خواری عیان در ایران


Share/Save/Bookmark

 تخریب یا سازندگی ;فسادو رشوه خواری عیان در ایران
by Amir Sahameddin Ghiassi
01-Jun-2010
 

 تخریب یا سازندگی فسادو رشوه خواری عیان در ایران

در شصت سال پیش در ایران و تهران پسر بچه سیزده ساله تمامی مشگلات آنروز ایران را میدانسته است. همانطوریکه فزاد کمانگر هم با نامه ای کوتاه تمایی مشگلات اطراف خود و جوانان خودش را میدانسته است. که دخترکان وپسرکان شاگردانش چه مشگلاتی دارند و بعد هم خواهند داشت. من در اینجا یک نامه را برایتان درج میکنم که نظیر نامه ای است که پسرک در آن سالها نوشته بوده و از رشوه خواری و بی انصافی و بیداد شکایت داشته است. پسربچه هایی که بعد سرکار آمدند  هم باز مشگلات را فراموش کرده و تنها به فکر منافع آنی و خصوصی خود بوده اند.و مشگلات  همچنان باقی است و هنوز هم باقی است. و بسیار جوانان لایق و سازنده ایرانی که برای خاطر بهانه هایی واهی مجبور به ترک میهن شده اند و با داشتن تخصص های خوب برای ایران در غرب کارگری میکنند. زیرا اینجا بقدر کافی نیرو متخصص خودی دارند که بیگانه را بکار نگیرند.

 

مسولان کشوری ایران

 

با سلام

اینجانب  پویان که در اورلاندو فلوریدا یک مدرسه شبانه روزی تاسیس کرده ام که دانشجویان هم میتوانند کار کنند و هم درس بخوانند و هم زندگی نمایند و برای خدمت به جوانان کشور و تاسیس یک دانشکده علمی و فنی. هنگامیکه در آلمان دانشجو یودم به مدارسی فنی و حرفه ای توجه کردم که بنام مدرسه مهندسی نامیده میشدند. در آنجا دانش آموزان رااز کلاس نهم و یا دهم قبول میکردند و پس از چهار سال آموزش آنان تکنیسین و یا مهندس های عملی با مدرک فوق دیپلم بودند و نیز کارگران متخصص نظیر مکانیک ماهر و یا برقکار وجوشکار تربیت میکردند که براحتی جذب بازار کار میشدند و میتوانستند به کشور و مردمشان خدمت کنند و پشت میز نشین نباشند.

در آمریکا این کار در کالج ها انجام میشود یعنی کالج ها دروسی و تخصص هایی کوتاه مدت را به دانشجویان آموزش میدهند و آنان با مدرکی مثل فوق دیپلم فارغ تحصیل شده جذب بازار کار میشود و پشت میز نشین و عملا غیر فعال و بدون تولید و کار نخواهند بود.

ما اکنون در آمریکا ایالت فلوریدا شهر اورلاندو یک مدرسه با همین مختصات داریم که از تکنیک های جدید وکامپیوتر استفاده زیادی هم میشود. ما میخواهیم برای خدمت به ایران مهین گرام نظیز همین مدرسه را در ایران تاسیس کنیم و با این مدرسه در آمریکا آنرا مرتبط سازیم تا دانشجویان بتوانند پس از پایان دوره ایران به اینجا بیایند و اگر مایل باشند و دولت ایران هم حمایت کنند تا سطح دکتری ادامه تحصیل دهند.

باز همانطوریکه مستخضر هستید اکنون جوانان ما در بی برنامه گی دست و پا میزنند آنان هم که در ادارات دولتی مشغول کار شده اند و پشت میز نشین هستند بعضی از آنان میخواهند بسرعت ثروتمند شوند و برای همین کار باند های فراوانی درست کرده اند که همدیگر را بطور غیر مشروع حمایت میکنند. در وزارت خانه های دادگستری  شهرداریها و پلیس و وزارت دارایی متاسفانه رشوه خواری یک کار معمولی و پیش پا افتاده است. مامورین با هوش و هشیار شهرداری مثلا با سو استفاده از موقعیت های خود مثلا به کسی که میخواهد ساختمانش را تعیمر کند و یا مثلا یک تاق و سایه بان ایرانیت بزند میگویند که شما احتیاج به مجوز ندارید ولی هنگامیکه مثلا من شروع به کار به اعتماد حرف آنان کردم گروهای بیست نفری به خانه حمله و تخریب میکنند نه یکبار بلکه چند بار تا ضربه شصت نشان داده و دیگران را متوجه موقعیت کنند که بایست حسابی سر کیسه را بقول خودشان شل کنند.

در دادگستری کلانتریهای هم همین طور است. من به یک دوست کمک کردم و اوبرای پس ندادن قرض های خود مرا با دادگستری و کلانتریهای درگیر کرد. یک لشگر قاضی و باز پرس و مامورین شهربانی و یا انتظامی را بجان من انداخت. و از آنان بعنوان مهره سو استفاده میکرد و با  پرداخت بقول خودش شیرینی همه آنان را به خدمت گرفته بود. پرونده هایی که من شکایت میکردم یا گم گور میشد و یا سیار از دادگاهی به دادگاهی دیگر میرفت و از دادسریی به دادسرای دیگر حواله میشد و ده ها مامور انتظامی و دادگستری در خدمت وی بودند و همه گفته های او را با دقت گوش میدادند و عمل مینمودند گرچه مثلا بعد از هفت سال من مثلا برنده شدم ولی خودتان میتوانید حدس بزنید که با تورم بی امان در ایران و اینکه ضرر وزیانی هم به من تعلق نمیگرفت در حقیقت او برنده شده بود.

و بدین ترتیب از دادگستری بعنوان حربه و وسیله ای برای دزدی های و کلاهبرداریهایش سو استفاده کرد و سیستم بمن چه و بی تفاوت هم کاری به اینکارها نداشت. محمدو پدر مرحومش مرتضی  سرمایه مرا از بین بردند و مرا هم آواره کردند. من در دانشگاه مدرس بودم و با ارسال اظهارنامه ای موجب اخراج من شدند. متاسفانه با تکیه به بی تفاوتی سیستم آنان برنده نهایی بودند گرچه حکم های وزارت دادگستری به نفع من بود.

حالا برای اینکه جلوی فساد گرفته شود بایست برای سازندگی ایران اقدام کرد و باز کردن و تاسیس مدارس حرفه ای یکی از این اقدامات مفید خواهدبود. در ضمن وکیل من آقای قدرت  هم با گرفتن مبالغ سنگینی از پیش هیچ کار مثبتی برای دریافت ضررهای من از کسانی که اموال مرا غارت کرده بودند نکرده است.

با اینهمه ما برای همکاری آماده هستیم تا ایرانی آباد بسازیم و از دورغ و دزد و رشوه خواری در امانش بداریم. با داشتن جوانان کاری و تحصیل کرده میتوان به استقلال واقعی نزدیک شد و از رشوه خواری پشت میزنشینان هم جلو گیری کرد. ما تجربه و دانش سالیان سال کار و تدریس و تحصیل خود را از این راه میتوانیم به خدمت ایران و ایرانیان در آوریم.  با احترام گروه مدرسه ایران و آمریکای جنوبی  شبانه روزی در اورلاندو
 

ما برای اینکه ایرانی سالم داشته باشیم میبایست جوانان تحصیلکرده و سالم هم تربیت کنیم. اکنون که میگویند پانزده میلیون جوان ایرانی معتاد هستند و بقیه و یا قسمت مهمی از آنان هم بکارهای غیر تولیدی میپردازند و دلار فروش  دست فروش و یا کارمندان پشت میز نشین هستند که دنبال طمعه های چرب و نرم دندان تیز کرده اند و حاضرند هر بی قانونی و خیانتی را برای دریافت رشوه های کلان انجام دهند و هرکسی را بخاک سیاه بنشانند که اگر حاضر نباشد به آنان رشوه بدهد ویا وارد به رشوه دادن نباشد و همه دستگاه مثل یک باند یک پارچه از دزدان و رشوه بگیران حمایت میکند و کسانی که رشوه نمیدهند بسختی تنبیه و خانه هایشان تخریب میگردد. بایست برای ایران با این همه دزدی و فساد تنها دعا کرد که همه راهها را بسته اند.


Share/Save/Bookmark

more from Amir Sahameddin Ghiassi
 
Amir Sahameddin Ghiassi

About the picture

by Amir Sahameddin Ghiassi on

The King Abbass of Iran. Safaviden painted by colonel Ghiassi with water colors.