Crown Prince Reza Pahlavi on BFM TV Talk Show

Share/Save/Bookmark

Crown Prince Reza Pahlavi on BFM TV Talk Show
by Darius Kadivar
08-Jan-2010
 

Crown Prince Reza Pahlavi with the French Talk Show Host Karl Zero (i.e: kind of the French Version of US Letterman's talk show). This program was made prior to the elections in Iran and it's bloody aftermath. The Crown Prince was on a European Tour to promote his latest book L'Heure Du Choix. One of the Iran "experts" journalist Bernard Guetta is interviewed on whether or not Iran is on the brink of Revolution and say's he truly does not believe that the country is on the brink of an upheaval and even less tempted by a Restoration of the Monarchy. I leave the pertinance or not of this comment or those of the Crown Prince to your own judgement ...

PS: If anyone has the opportunity or time to translate accurately into english or persian, It would be appreciated.

Watch Here in Three Parts:

Part I

Part II

Part III

Recommended Watching:

On US tv MSNBC a few months ago after the bloody aftermath of the Presidential Elections:

Recommended Readings:

REZA's CALL: An Iranian Solidarnosc... by Darius KADIVAR

RESPONDING TO REZA's CALL: An Iranian Solidarnosc in the Making ... by DK

Share/Save/Bookmark

more from Darius Kadivar
 
Darius Kadivar

Thanks Benross Jaan

by Darius Kadivar on

Thank you for the hard work.

And Thank you for your insightful comments. I tend to agree with many of your suggestions.

Thanks again for the translation.

Warm Regards,

DK


benross

The thing that Reza Pahlavi

by benross on

The thing that Reza Pahlavi doesn't say, and perhaps can not say for being accused of 'anti-pluralism', is that the current political groups don't matter. What can carry this struggle to its final destination, which is a well digested brand new constitution, is ONE SINGLE ORGANIZATION.

This is not to deny pluralism. Anybody can participate in a political group with a particular preference or particular ideology. But these groups don't matter in creation of a single organization representing the united will of a nation. Those groups will be side activities for some, if need be. But the true pluralism will flourish where these groups failed. Responding to their basic need in order to be able to explore various identities.

Reza Pahlavi should know by now that those who wish him ill, they will do so no matter what he does. Now it's time for him to address the most urgent need of the nation, a call for creation of a single organization with well defined goal.

The sorry state of organized opposition is a testimony to the fact that those groups do not represent Iranian pluralism. We have to focus on pluralism of citizens with different individualities. This can be organized for common goal.


benross

ترجمهٔ گفتگوی کارل زِرو با رضا پهلوی

benross


(کارل زرو نام صحنه‌ای گردانندهٔ برنامهٔ تلویزیونی گفتگوی سیاسی در BFMTV فرانسه است. نام واقعی او مارک تِلِن است)

کارل زرو- رضا پهلوی عصر شما به خیر

رضا پهلوی- عصر شما بخیر

کارل زرو- خُب شما پسر شاه ایران هستید و از قضا در واقع شباهتی هم به شاه ایران دارید. او در اثر انقلاب سی سال پیش سرنگون شد. شما در تبعید میان امریکا و اروپا زندگی می‌کنید و در گذر خود برای معرفی کتاب اخیرتان «زمان انتخاب» به فرانسه آمده‌اید. کتابی از مصاحبه با میشل توبمَن که ضمناً نویسندهٔ یک بیوگرافی از رئیس‌جمهور کنونی ایران است و در نتیجه با پروندهٔ ایران آشنایی دارد. شما بازگشت ایران به جامعهٔ بین‌المللی را وابسته به استقرار یک دموکراسی واقعی در این کشور می‌دانید. یک دموکراسی که پارلمانی خواهد بود. دموکراسی‌ای که چیزی مشابه مُدل کشورهای اروپایی خواهد بود. ولی چگونه می‌توان به چنین دموکراسی دست یافت؟ چون چنین دموکراسی به رؤیایی دور شباهت دارد. فی‌الواقع سی سال است که دربارهٔ آن حرف زده می‌شود.

رضا پهلوی- من فکر می‌کنم که در کشورهای زیادی که این تحول را در گذشته‌ای نه چندان دور تجربه کرده‌اند، در بلوک شرق به عنوان مثال، کشورهایی که در فرایندی قرار گرفتند که انقلاب مخملی نامیده شده است و تحولاتی حقاً رادیکال پیش آمده است، همه چیز حول یک فرایند تغییر و تحول رخ داده است که سرچشمهٔ آن مردم آن کشورها بوده‌اند.

کارل زرو- از داخل کشور...

رضا پهلوی- از داخل کشور

کارل زرو- ...از ایران. پس لازم است که مردم در داخل کشور تکان بخورند

رضا پهلوی- البته. بنابر این یک بسیج نافرمانی مدنی است که من به عنوان یک فرمول تجویز می‌کنم. عدم خشونت. بگونه‌ای که بتواند پیوستن کسانی را که در درون رژیم گیر کرده‌اند و برای پرهیز از غرق شدن به همراه این کشتی راه خروجی را جستجو می‌کنند را به نیروهای مبارز دموکراتی که دیرزمانی است برای دموکراسی و لائیسیته مبارزه می‌کنند در داخل کشور تسهیل کند.

کارل زرو- ولی از جایی که شما هستید، چگونه می‌توانید به مردم در داخل ایران پیام بفرستید. آنها کمابیش در آن کشور زندانی هستند.

رضا پهلوی- خوشبختانه تکنولوژی مدرن دنیای امروز کمک زیادی است. باید بگویم که در آغاز کار من، بیست و هشت سال پیش، حتی دستگاه فکس هم نبود چه رسد به تلفن همراه. امروزه با یوتوب و فِیس‌بوک و اینترنت و فرستندهٔ ماهواره‌ای، می‌توانیم با سهولت بسیار بیشتری ارتباط برقرار کنیم. هدف عمدتاً گسترش و شکفتگی شبکه‌هایی است که هم‌اکنون در داخل جامعه -شبکه‌های مقاومت- در بخش‌های گوناگون وجود دارند. به عنوان مثال شبکه‌های کارگران، دانشجویان، زنان، مبارزان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران، اقلیت‌های قومی درون جامعه، و منجمله روحانیون و منجمله حتی نیروهای نظامی و شبه‌نظامی خود رژیم که طاقتشان به سر رسیده است و از رژیم مأیوس شده‌اند و در جستجوی یک آلترناتیو هستند. پس باید تلاش کرد که همهٔ این‌ها را هماهنگ کرد و نیز تسهیل ارتباطات با دنیای خارج. چون گمان می‌کنم که خیلی مهم است که اگر دنیای خارج بناست که به این امر تعهدی احساس کند، چنین تعهدی نمی‌تواند تنها به دیالوگ با رژیم محدود باشد. این دیالوگ باید با مردم نیز باشد. دیالوگ با اکثریت ایرانیان که انصافاً سی سال است کارل، که چنین چیزی وجود نداشته است.

کارل زرو- ولی مشغلهٔ دنیای خارج چندان سرنوشت مردم ایران و گونه‌ای که می‌خواهند زندگی کنند نیست. نهایتاً اگر از حقیقت ابایی نداشته باشیم، به تخمشان است. چیزی که مشغلهٔ آنهاست موضوع هسته‌ای ایران است و آیندهٔ منطقه.

رضا پهلوی- من انتظار ندارم که کسی نسبت به منافع یک کشور دیگر بیشر از منافع کشور خودش حساسیت داشته باشد ولی با این حال ما در یک فضای حیات واحدی زندگی می‌کنیم. چیزی که بر منطقه تأثیر داشته باشد اروپا را بی‌تأثیر نخواهد گذاشت. و نیز به طریق معکوس. بهرحال دنیای امروز دنیایی متفاوت است. بنابر این از آنجا که از زمان استقرار این رژیم در ایران تمام منطقه تکان خورده است، یک عدم توازن کامل پدید آمده است. روسیه در دوران جماهیر شوروی افغانستان را اشغال کرد، جنگ ایران و عراق پدید آمد. یک سری جنبش‌های رادیکال تروریستی پدید آمدند که متأسفانه در بنیان خود توسط رژیم کنونی تأمین مالی یا تجهیزاتی شده‌اند که این امر نهایتاً جوامع غربی را بی‌تأثیر نگذاشته است. اگر زمانی بود که گفته می‌شد گروه‌های مسلمانی هستند که همدیگر را می‌کشند، این امر چندان مورد توجه غرب نبود. چه بسا منشأ درآمدی بود که به لحاظ آن سلاح‌های بیشتری بفروشند! ولی آشکارا پیام جهاد، دیگر تنها از مساجد دمشق و بیروت بیرون نمی‌آید. از محلات پیرامونی شهر پاریس می‌آید. یا از لندن و مادرید. دیگر این قضیه با گذشته فرق کرده است. تنها موضوع، موضوع هسته‌ای نیست. عوامل دیگری هم مطرح هستند. سخن کوتاه، گمان می‌کنم که در منفعت عمومی است که، طبعاً در منفعت ایرانیان و هموطنان من برای دستیابی به دموکراسی، ولی نیز منفعت جهانی است زیرا ضمانت حل همهٔ چیزهایی است که امروز مشغلهٔ جهان است، عدم اعتماد به نیات دولت -به دلایل موجه-، عدم وجود شفافیت عمل و حس مسئولیت، تمام اینها به دلیل نبود دموکراسی است. پس سرمایه گذاری در دموکراسی اهمیت دارد، به ویژه برای کشورهای غرب (که مشغلهٔ آنها صرفاً موضوع هسته‌ای است) زیرا این ضمانت قطعی برای این است که درگیر سناریوهایی نشویم که در فقدان آن چنین رژیمی بتواند به سلاح هسته‌ای مجهز شود. چرا که نمی‌توان که در این مورد به انگشتی که روی ماشه قرار دارد اعتماد کرد.

کارل زرو- احساس می‌شود که اسرائیلی‌ها در صورت قطعی شدن وجود سلاح هسته‌ای در ایران در واکنش نظامی تردید نخواهند کرد. در چنین شرایطی کل منطقه است که به هم می‌ریزد. و همانطور که شما اشاره کردید، همچنین نیز در محلات پیرامونی شهرهای اروپایی.

رضا پهلوی- تأثیر آن مانند یک بهمن خواهد بود و به شدت منفی...

کارل زرو- چگونه می‌توان آنها را به میز مذاکره نشاند...

رضا پهلوی- دقیقاً به همین دلیل است که من این راهیافت را پیشنهاد می‌کنم که مشروع‌ترین است و کم هزینه‌ترین... در مقایسه با آلترناتیوهای دیگری که ممکن هستند ولی خواستنی نیستند. به عنوان مثال یک درگیری نظامی. شما هم‌اکنون یک ارتش را به عنوان متحد طبیعی خود در محل در اختیار دارید و آن ملت ایران است. ملتی که چیزی جز این نمی‌خواهد که مورد پشتیبانی و تشویق قرار بگیرد تا مبارزه‌اش را بهتر پیش ببرد. مسئله بر سر این است که احساس نکنند تنها گذاشته و فراموش شده‌اند. تصور می‌کنم که مبارزانی چون دزمون توتو یا  ماندلا در افریقای جنوبی یا جنبش‌های دیگر اعتراضی قادر نمی‌شدند مبارزه‌شان را به آن خوبی به پیش ببرند که بردند، بدون وجود این احساس داشتن پشتیبان و  خیرخواه، ولو صرفاً پشتیبانی روحی، و چه بسا بیشتر. باید به شما بگویم که در این سناریوی نافرمانی مدنی این سرمایهٔ مهمی است که از دنیای خارج پشتیبانی و حمایت داشته باشد. در اکثر موارد موفقیت اینگونه مبارزه متأثر از نوعی دخالت از این قماش بوده است.

کارل زرو- آیا سارکوزی می‌تواند نقشی ایفا کند؟ دیدیم که در مورد روسیه و گرجستان مداخله کرد. در رابطه با برخورد به آن بحران هم از خود خیلی مایه گذاشت. آیا در این مورد نیز می‌تواند نقشی داشته باشد؟ به همراه اُباما؟

رضا پهلوی- گمان می‌کنم که در نگرش کنونی به اوضاع، بویژه در شرایطی که...، راستش من در عین حال به کاراکتر و روحیهٔ رئیس جمهور سارکوزی و نیزرئیس جمهور اُباما هم نگاه می‌کنم، از یکسو باید بگویم که برای اولین بار است که من با شخصیت‌هایی روبرو هستم که از نسل خود من هستند، این خودش خیلی ارزش دارد، ولی ضمناً این شیوهٔ نگرش به امور به گونه‌ای دیگر است. باید «عملمند» بود. چیزهایی هست که نمی‌توان بی‌تفاوت از کنار آنها گذشت. زیرا صرف بی‌عملی فی‌نفسه امکانات انتخاب را محدود می‌کند و ما را به جایی خواهد کشاند که نمی‌توان ناگزیر را تغییر جهت داد و در امکانات انتخاب محدود می‌شویم. پس اگر بتوان فورمولی یافت که بتواند گذار را تسهیل کند، بی آنکه ما را به جایی بکشاند که به رودررویی ناگزیر باشیم -مگر اینکه حاضر به تسلیم باشیم که فاجعه‌بار است- سی‌و شش راه حل دیگر باقی نخواهد بود! از این روست که به نظر من اقدامی به مراتب تهاجمی‌تر در جهت بسیج، منتها بسیجی در پشتیبانی از جامعهٔ ایرانی و مطالبات دموکراتیک اپوزیسیون ایران می‌بایست بخشی از سیاست خارجی کشورهای کلیدی، از جمله فرانسه، و البته از سوی دیگر ایالات متحده باشد. بنابراین من شخصاً معتقدم که اروپا نقشی بسیار محوری‌تر می‌تواند ایفا کند و برای من فرانسه کشوری است که در این مسیر می‌تواند نقشی کلیدی ایفا کند و این پرونده را به بهترین شکل پیش ببرد. البته این نظر شخصی من است.

کارل زرو- وقتی ارتش اسرائیل عملیاتی نظیر عملیات اخیر در غزه را به پیش می‌برد، این بهر حال در نگاه ایرانیان به شدت ناگوار است مگر نه؟ ...با هدف نزدیک شدن به جماعت...

رضا پهلوی- دیر زمانیست که ایرانیان جز این چیزی نمی‌خواهند که به آنها پرداخته شود. این بهرحال قاعدتاً وظیفهٔ یک دولت است (...) سال‌های سال است، و چه بسا بتوانم بگویم از همان آغاز، رژیم دلمشغول منافع واقعی مردم نبوده است. نگاهی به وضعیت اقتصادی دهشتبار کشور بیاندازیم. در شرایطی که حقوق یک کارگر دست‌کم شش ماه است که پرداخت نشده است، که درآمدی بیشتر از معادل ۲۰۰ دلار درماه ندارد، زمانی که می‌بیند که به خانوادهٔ فردی وابسته به حزب‌الله در لبنان ۱۰٬۰۰۰ دلار پرداخت می‌شود، به مناسبت شرکت او در آنچیزی که رژیم مقابله با اسرائیل نامیده است، در حالی که ما کارگرانی داریم که با گرسنگی دست و پنجه نرم می‌کنند، از خود می‌پرسند اولویت های رژیم در کجاست؟ شعار رژیم در ایران -و این را بخاطر فقدان همدردی با خواست‌های فلسطینیان نمی‌گویم- ولی می‌گویند دست از سر فلسطینیان بردارید و به ما فکر کنید. این شعارهایی است که امروزه در دانشگاه‌ها و در محلات فقیر نشین می‌شنویم. معنای آن این است که اولویت در کجاست؟ به ما فکر می‌کنید یا سوداهای دیگری در سر دارید؟ پس بدیهی است که در چارچوب یک نمایش تئاتری، در صحنهٔ داخلی و خارجی، مثلاً سخنرانی احمدی‌نژاد در سازمان ملل و غیره.. ولی این هیچ ربطی به واقعیات و اندیشهٔ مردم معمولی ندارد که رنج می‌کشند. مردان و زنان گمنامی که فقر و فشار زندگی آنها را به روسپیگری کشانده است. به اعتیاد. کسانی که به ناامیدی کشیده شده اند. کسانی که در جستجوی راه حلی هستند. آنها بی‌تردید دلمشغول اینگونه نمایشات نیستند... عمق فجیع مطلب در چارچوب کشوری مطرح است که از تولید کنندگان بزرگ نفت است. کشوری که از آغاز انقلاب بیش از پانصد میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است. پنج برابر کل درآمد نفت ایران تا آغاز انقلاب. با آن چه کرده‌اند؟ این پول‌ها کجا رفته‌اند؟ چرا باید امروز در شرایطی باشیم که اینقدر گرسنگی -نه گرسنگی، ولی فقر- در قبال «خط فقر»، در قبال بیکاری، در قبال تورم و در قبال هزینهٔ زندگی داشته باشیم. ایران، ظرف این سی سال می‌بایست به آنجایی می‌رسید که امروز کرهٔ جنوبی رسیده است. ولی ما امروز به وضعیت کرهٔ شمالی نزدیکی بیشتری داریم. این با قابلیت و ظرفیت کشور ما تناسب ندارد.

کارل زرو- شما در ایالات متحده با پایه‌گذار سپاه پاسداران ملاقات داشته‌اید. اگرچه به نوعی منشأ انقلاب بوده اند اگرچه خود آنها نیز به نوبهٔ خود طرد شده و با اسلام‌گرایان جایگزین شده‌اند. شما نوعی آشتی ملی را در پیش گرفته‌اید. آیا اینجا در فرانسه شما با مجاهدین خلق ملاقات خواهید داشت؟

رضا پهلوی- در بینش من، من نمی‌توانم ثباتی اجتماعی و واقعی را برای جامعه تجسم کنم که در آن، فراسوی ساختار دولتی و ساختار دموکراتیک حکومتی، یک روحیهٔ نو، و شاید یک فرهنگ سیاسی نو وجود نداشته باشد. کافی نیست که ساختار موجود باشد. کافی نیست که سندی به عنوان قانون اساسی تدوین شده باشد. می‌بایست که یک تغییر روش عمومی در جامعه در حالات و رفتار، یک روحیهٔ جدید، روحیهٔ مدرن، پلورالیسم، گوارش شده باشد. صرف مراعات حرمت نسبت به یک ایدئولوژی که چه بسا کاملاً مقابل نظر شما باشد. این امر که باید از این آزادی، هم برای این و هم برای آن دفاع کرد. چیزی که من همواره در مقابل کسانی مطرح می‌کنم که شاید‌ بگویند پشتیبان من نخواهند بود این است. می‌گویم چه بهتر! امیدوارم این حق نظر را که می‌خواهیم داشته باشیم، بتوانیم فردا به دست بیاوریم. ولی در دفاع از حق شما بر داشتن نظر مخالف من است که من از حقوق خود دفاع می‌کنم و امیدوارم که عکس این امر هم صادق باشد. ملاحظه کنید که من از یک پرنسیپ است که سخن می‌گویم. مخاطب می‌تواند ایده‌های انقلابی داشته باشد یا هر چیز دیگری. مهم این است که روی این پرنسیپ به یک فورمول متفق برسیم.

کارل زرو- حالا بپردازیم به یک نوار صوتی از نوع چالش سیاسی، از سوی برنار گِتا از فرانس‌انتِر که به گمانم با شما موافق نیست. باهم بشنویم...

برنار گتا- من ابداً گمان نمی کنم که یک رستاخیز مردمی علیه رژیم کنونی موضوعیت داشته باشد و چه بهتر که چنین است. زیرا تماماً به یک حمام خون و کشتار بی‌مورد منجر خواهد شد. در قبال بازگشت دودمان پهلوی من حتی باور کمتری دارم. ایرانیان بی‌تردید خواهان دموکراسی هستند ولی بدون تردید خواهان برقراری دوبارهٔ امپراتوری پادشاهی نیستند.

رضا پهلوی- سخن ما در مورد حق گزینش است. و گزینش نمی‌تواند صورت پذیرد مگر در شرایطی که مردم در انتخاب خود آزاد باشند. از این است که من سخن می‌گویم. من آلترناتیو بخصوصی را پیش‌بینی نمی‌کنم. من از یک فرایند دموکراتیک سخن می‌گویم. برای من فورمول کار پیش از هرچیزی به این مورد برخورد دارد که پس از دفع شر از این رژیم، یک دوران گذار داشته باشیم که در آن دولتی موقت امور مملکت را رتق و فتق کند و در اولین فرصت ممکن یک مجلس مؤسسان به منظور تدوین یک قانون اساسی آیندهٔ ایران فراخوانده شود. مباحث اساسی در قبال آیندهٔ ایران، منجمله شکل نهایی که ساختار حکومتی به خود خواهد گرفت را در پیش بگیرد. این می‌تواند به یک پادشاهی پارلمانی و یا جمهوری پارلمانی منجر شود. مهم این است و من بر آن پافشاری دارم این است که ما به یک وحدت عمومی، از چپ و راست، از جمهوری‌خواه و مشروطه‌خواه حول یک فرایند دموکراتیک برای دستیابی به یک حکومت پارلمانی لائیک، و به این نکته تأکید می‌کنم: لائیک، برسیم. به عبارت دیگر، اجازه بدهید که رأی را به ایرانیان واگذاریم. چیزی که برای من مهم است این است که آزاد باشیم. چیزی که برای من مهم است این است که عمق مسئله شکل نظام نیست بلکه محتوای آن است. البته عقاید متفاوتی هم طبعاً وجود دارد!

کارز زرو- این BFMTV است و رضا پهلوی با ما بود. با تشکر بسیار و آرزوی موفقیت در مبارزه خود.


Darius Kadivar

Thanks Benross Jaan

by Darius Kadivar on

I'm sorry if I am not doing it.  I'm Too lazy ... ;0)

Gorbanat,

DK


benross

I'm on it Darius. But it's

by benross on

I'm on it Darius. But it's not easy. Hopefully it will be finished by tomorrow.


Darius Kadivar

benross jaan if you find time could you translate it

by Darius Kadivar on

like you did for the other interview Whenever you can for an English or Persian Transcript ?

If you don't find the time it doesn't matter, but since your good at it particularly for the persian translation, it would be appreciated.

Otherwise no problem it's not important.

Have a nice weekend,

DK


benross

He got almost everything

by benross on

He got almost everything right combined with an excellent performance. When he mentions that the street protest can't go forever and has to be channelled toward other civil disobedience actions, such as strikes and so on, he leaves off one basic element of this view: an organization with defined agenda.

He talks about the agenda in an unorganized way. It's time -it's already long overdue- to organize them. It's his call and he knows it.


Darius Kadivar

David ET Che Sera Sera ...

by Darius Kadivar on

As usual you speak through ignorance and emotional outrage than with logic.

For someone who wants to preach Unity you would make a lousy Politician in defending that idea and even more lousy leader in the political arena.

You cannot on one hand claim to want to Unite Iranians from all walks and opinions and then Jump On Your High Horse claiming to some MORAL Superiority simply because YOU Believe that a Republic is the Only Solution to reach a democratic State or that it is THE Only democratic system of government.

Contrary to YOU, RP has extended a hand to Your Likeminds and many have joined him not because he is a Crown Prince but because what he says is logical and he doesn't spend his time contradicting himself as you do.

He preaches a Free and Fair Referandum over the nature of the system of government even if it has to be at the expense of seeing Iranians chose a Republic over a Monarchy. 

That has been his line of thought from the very begining and has the merit of being coherent and constant.

No wonder more and more people are hearing him today:

RESPONDING TO REZA's CALL: An Iranian Solidarnosc in the Making ... by DK

Personally I would actually have behaved quite the opposite of RP but rather JUST LIKE YOU only from a Royal stand point by Not even allow people to have a choice between a Republic and a Monarchy. Actually Unlike Reza I would go Directly for the Monarchy in it's Constitutional Form and dismiss any claims by Republicans or Former Revolutionaries because I consider that Shapour Bakhtiar's Government was the last Legitimate Government of Iran. And I never acknowledge the Revolution of 1979 as legitimate nor supported it at anytime in it's 30 year long history.

But unlike me, RP is a Democrat and at least tries to reach out to people who don't even share his views or don't like what he represents,

Others like you think the contrary that the Revolution was highjacked forgetting that if that were not the case, then in all logic the Revolution would have not been anything but a Reform movement and Not a cheap Replica of the French Revolution it aimed to be.  

That's Perfectly YOUR Right.

However My Friend YOU HAVE NO RIGHT to DECIDE FOR ME OR OTHERS nor claim that YOU Alone have been struggling to find a solution to the current mess.

Anyway I have had this useless conversation with you before and know perfectly where you stand in the political spectrum. You don't like the Monarchy, that's fine with me ... But ... THAT IS YOUR CHOICE ...

Others EVEN AFTER ALL THIS TIME will CHOOSE DIFFERENTLY :

BOOK: EVEN AFTER ALL THIS TIME By Afschineh Latifi ( A Memoir )

So Will I ... 

In the meantime Che Sera, Sera :

//www.youtube.com/watch?v=xZbKHDPPrrc

I wish you Luck and Happiness in Your lonely Voyage of Self Discovery and Ever Changing Loyalties ...

Shab Khosh, David Jaan Assoodeh Bekhab Keh Man Beedaram ...

LOL

DK

 


David ET

Dariush

by David ET on

az ma goftan

as for me , I have not switched any views, tactics or strategies ...What I proposed was unity in voting that lead to unity in opposition due to regime's extreme reaction ....

versus what you proposed which was sitting aside as most did during prior election which lead to Ahamdinejad's presidency the first time.

and while you are happily sitting aside, marketing big mouth freeloader royalties and enjoying your clean conscious, a lot has happened thanks to those who did something instead.  

and yes few months ago I wrote I was busy and will get away from IC for a while and now I did come back with limited contribution! So?! do people have to be here all the time or never?!!!

I live in a changing dynamic world. I understand coalitions, tactics, strategies and am not stuck in nostalgias of past and bubbles of present hoping for a future that will never happen. 

In this attempt for unity I even wrote a letter to RP suggesting that he leaves his DNA superiority aside and join The People but he has chosen to remain a Royal and above The People and therefore will remain a prince without a country forever. One who never was able to let go of ego and actually do something positive for the people that the comfortably LIVES OFF THEIR STOLEN ASSETS.

Safavid, Zand, Ghajar and Pahlavi and kingdom are things of the past... just as Islamic republic soon will be... The next natural evolution will be a republic unless there is more cheating or force.

 


Darius Kadivar

Evah David ET jaan Bargashtee Dobareh ? ;0)

by Darius Kadivar on

Welcome back David Jaan,

However regarding your friendly suggestion, I am afraid that you yourself are not much qualified to give one.

Not Only you took part in an election that was held under the current corrupt regime and it's constitution which you now have decided to reject entirely from what I read from your response to the proposition submitted by the 5 ANN TELLECTUALS of the Islamic Think Tank as a solution to the current crisis ( and in line with Your Own Favorite Candidate's own policy):

Unite Under Ten Demands

but you also encouraged everyone to vote for one of the less courageous and controversial ( Do the Massacres of 1988 ring a bell ? )of the two current temporary leaders of the Green Movement :

Moussavi.

Well you were not alone in your poor choice ... I don't hold it against you or others either, But those back home did not have the same insight into their own candidates past nor did they have a choice to select their own candidates.

Oh Sure I know what you will say that had people not voted we would not have the current "Green Revolution" ...

Well At Least I did not vote for a Constitution which I would never consider as Legitimate and responsible not only for all the current bloodshed but more than 30 years of disregard for anything Iranians have stood for in their long history including our National Flag and "TRUE" Armanhayeh Melli suplanted by those of the current Islamic Regime which puts the First Arabic Conquest to shame in it's excesses ...

In addition to the fact that I did not vote ( which leaves my conscience as an Exiled Iranian clear to myself at least ) I suggested what proved to be a much more pertinent CHOICE than yours in retrospect:

SATIRE: I voted ;0)

I am not used to Switching my Conviction and Opinion with the Winds of Change that are blowing over my country.

I WAS, AM AND WILL BE FOR REGIME CHANGE !

It seems that I am Not Alone since more and more people seem to concur ...

Thank God I have not yet added:

I WAS, AM AND WILL BE FOR A CONSTITUTIONAL MONARCHY WITH RP AS SHAH ;0)

I will leave that comment For when We shall Campaign for a Referandum on the Future Democratic System of government ...

Like That you will have a chance ...

I don't want to dissapoint you in advance knowing that my Previous Prediction regarding Our fellow Compatriots desire for Regime Change seems to become the most realistic option to consider. ;0))

Iran HArguez Nakhahad Mord -Shahpour Bakhtiar

//www.youtube.com/watch?v=_jKXWRzs-Mg

Bakhtiar on Regime Change and the Constitutional 1906 Revolution  ( 1989) :

//www.youtube.com/watch?v=JNBFTWXz5_Q&feature=related

RP on the Anniversary of the Constitutional Revolution ( 2009)

//www.youtube.com/watch?v=QFjjjGwEDkQ

My Opînion Too.

Do Send My Regards to Your NEW and equally Clueless Friends at NIAC by the way ...

Oh and before I forget VIVE LE ROI:

//www.youtube.com/watch?v=zeVcOBHLDyE

LOL

 

 


David ET

A friendly suggestion:

by David ET on

Enough of this life of Nostalgia. 

Live for yourself and not a bunch of so called Royals.

Give it up . 


The Phantom Of The Opera

To all Chalabist residents

by The Phantom Of The Opera on

We, Iranians, have no longer a Crown Prince. In 1979, people of Iran decided to do away with the corruptly dictator or, dictatorial corrupt Shah and his useless family. Monarchy is a thing of the past; a dark past. Get over it. Let's watch some good movies, now.

The Pahlavis, all mullahs, and all public figures associated with the Green Movement  must disclose the source and the amount of their wealth/income.