Shahbanou Farah Promoting the Iranian Carpet Industry in a Publicity Still. (circa 1974)
Recently by Darius Kadivar | Comments | Date |
---|---|---|
TOMBSTONE: Bidding Goodbye to Iranian.com (ers) | 4 | Dec 05, 2012 |
ROYAL PREGNANCY: Prince William, Duchess of Cambridge Announce Pregnancy | 3 | Dec 04, 2012 |
DESPERATE HOUSEWIVES: Golshifteh Farahani & Sienna Miller in Road Movie ‘Just Like a Woman » | - | Dec 03, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
It's Just a Photograph
by Kaveh Nouraee on Mon May 11, 2009 11:05 AM PDTThere's no need to turn it into a political issue, even though that's all anyone knows how to do around here.
Manoucher Avaznia
by capt_ayhab on Mon May 11, 2009 09:03 AM PDTManoucher Jan please do not let biased and usual Shahollahi insults deter you from writing your beautiful poems. I always enjoy reading you work.
As to Farah Pahlavi being a person of art and ghali bafi, just because she has posed in front of a rug does not make her any more artist than lets say me.
that reminds me, I have a picture in front of shuttle space, does that make an aeronautical engineer?
Keep up the excellent word sir.
-YT
I enjoyed it too
by IRANdokht on Wed May 06, 2009 09:57 AM PDTIt's petty (but not a surprise) that FR had to resort to the usual insulting, condescending and disrespectful tone again, but...
har ki ba ostad Avaznia daroftad varoftad!
:o)
IRANdokht
عرضم حضور انور شما؛
Manoucher AvazniaWed May 06, 2009 09:46 AM PDT
که بر وزن شعر کسی سرودن ممنوع نیست بویژه که حافظ بزرگترین شاعر تاریخ است و تقلید از سبک ایشان افتخار. ولی، یک شعر را بر داشتن و یک واژه اش را تغییر دادن مسئله است. تازه وقتی سرکار شعر حافظ را می آوری باید به سبک همان شعر هم جواب بشنوی. ماشا الله به روی مبارک که پنجاه سال سلطنت بیگانه ساخته که مشروطیت مردم ایران را با دو کودتای انگلیسی امریکایی به حکومت استبدادی بدل فرموده را فراموش کرده انگشت اشاره به دیگران داری. دوباره که دو بیت از دو شاعر مختلف به هم چسباندی و به نام خودت شعر ساختی و نامش را رباعی گذاشتی. مانند هنر فرمایشی بگذریم که شما سیمرغی هم نیستی و صد البته که همیشه از سخن غیر درد سر و سردرد میگیری. البته، که دست پروردگان همایونی جز به فرموده توان شنیدن چیز دیگری ندارند. این تکرار داستان اعلیحضرت همایونی است که از پرسش خبرنگاران غربی وحشت زده می شد. آثار قلم مبارک را دوباره خوانی کن.
نان ز حلقوم زن و کودک گرفتی و فرستادی به غرب
همره سرکرده های ارتشت؛ ارتیشتاران راچه شد؟
ای بسا شعبان بی مخها که گشتند تاج بخش
آن عمو شعبان و دیگر نابکاران را چه شد؟
فرخی و فاطمی و عشقی و آن دیگران
کو شدند قربانی اعدام وزندان؛ تیر باران راچه شد؟
منوچهر خان
Farah RustaWed May 06, 2009 05:22 AM PDT
جناب عالی گویا قصد مزاح دارید. اگر آنچه که شما مینگارید شعر محسوب شود پس ملاّ نصر الدین هم شاعر بود. شما چیزی به نام قافیه شنیده ید ولی در سبک حضرت عالی وزن و ردیف و غیره به همان سرنوشتی مبتلا شده اند که دمکراسی و آزادی در پیشگاه ولایت فقیه. شما بدون رعایت هیچ اصل و قا عده ای به شعر خواجه شیراز تجاوز کرده وان را
منقض نموده آنگاه به دیگران افاضه میفرمایید؟
به همین مناسبت این ربا عی را به سبک سرکار و با اجازه خواجه به عنوان حسن ختام خدمتتان تقدیم میدارم
گر تو زین سان سخن به نظم آری
سر ما مردمان همه بدرد آری
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه تو ست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
I am still waiting for Farah khanoom to respond
by hazratee on Tue May 05, 2009 09:24 PM PDTI enjoy this battle of poetry.
فرح خانم؛
Manoucher AvazniaWed May 06, 2009 12:13 AM PDT
با احترام، با خراب کردن شعر سعدی به جای خلق نشسته، امر به معروف می فرمایی. گویا وزن و قافیه شناس هم که شده ای. ای کاش نظر شیخ را در باره ی زنان می خواندی تا به حکم تبعیت در چاه آقا نمی افتادی. در هر صورت، حالا که سخن درست ما را باور نداری، که علیاحضرت هنر قلیبافی نمی دانسته اند همچنانکه بنده نمک ملوکانه نخورده ام، شما به حکم نمک شناسی در پشتیبانی از ولینعمت چند خطی شعر از خودت بنویس تا ماهم شاگردی کنیم. هرچه را داری در آن چنته بیار.
کاسه لیسان بود در دربار و یاران از فرنگ
کاسه لیسان راچه پیش آمد؟ فرنگان را چه شد؟
تانک چیفتن میخریدند تا که از روی سخا
جیب یاران پر شود؛ آن قدر دانان را چه شد؟
چشمها بر در بماند تا از سیا حکمی رسد
کارتر و سیا شدند مات؛ حکم و فرمان را چه شد؟
منوچهر خان
Farah RustaTue May 05, 2009 11:57 AM PDT
چون قافیه تنگ آید
شاعر به جفنگ آید
گر تو قرآن بدين نمط خواني --- ببري رونق مسلماني را
حکایت شعر و شاعری جناب عالی مرا به یاد حکایت فوق از سعدی انداخت. به همان روال باید گفت: شاعری را گفتند از برای چه شعر می گویی گفت از برای خلق. گفتند از برای خلق مگو.
FR
فرح خانم؛
Manoucher AvazniaTue May 05, 2009 05:16 AM PDT
بر کسی پوشیده نیست که اینجانب برای کسانی که مرا مجبور کردند تا شانزده هفده سالگی برای جشنهای تولد با سعادت هورا بکشم سخن خوبی ندارم. بهتر است آنان که از خوان بیکران همایونی برخورده اند در این زمینه کلک دبیر از میان کشند و پاس نعمت بدارند. اضافه بر آن، در اینجا عامی وجود ندارد که برای خوش آمدنش چکامه بسرایم. آن کس که ادعای هنر نداشته را می کند عام است که درایت و نکته سنجی خونندگان را نا دیده می گیرد. ولی، به خاطر گل جمال یک بانوی گرامی بر روی دیدگانم. این هم یک بیت دیگر برای جقه ی همایونی. اگر خواستید تا یک قصیده کامل هم می توانیم بتازیم:
مستشاران بود در ارکان ارتش جا به جا
شاه و "جاوید شاه" کجا رفت؛ مستشاران را چه شد؟
Well Whats for Sure is no Wonder they called Her ... ;0)
by Darius Kadivar on Tue May 05, 2009 02:35 AM PDTEmpress of the Arts ...
She even managed to trigger a Poetry Competition between you two talented writers only with her picture.
LOL
شهرِ یاران مهربانتر شد چو شاهنشه برفت?
Farah RustaTue May 05, 2009 12:30 AM PDT
عيب مي جمله چو گفتي هنرش نيز بگو
نفي حکمت مکن از بهر دل عامي چند
"آدمیان اگر دین ندارید لااقل آزده باشید"
FR
شهرِ یاران مهربانتر شد چو شاهنشه برفت?
Farah RustaTue May 05, 2009 12:30 AM PDT
عيب مي جمله چو گفتي هنرش نيز بگو
نفي حکمت مکن از بهر دل عامي چند
"آدمیان اگر دین ندارید لااقل آزده باشید"
FR
فرح خانم؛
Manoucher AvazniaWed May 06, 2009 12:18 AM PDT
شهرِ یاران مهربانتر شد چو شاهنشه برفت
همچنین از عاری از مهران بپرسید تاج شاهان را چه شد؟
...
by Red Wine on Mon May 04, 2009 04:01 PM PDTعليا حضرت چقدر بوتوكس زده.خودتان ببينيد و قضاوت كنيد.
//2.bp.blogspot.com/_s2NYjO_xoPE/SBTQ4B2nJHI/AAAAAAAAC6c/2F3s9TbjyH4/s400/1-hola-newbook.jpg
كس نمي گويد كه
Farah RustaMon May 04, 2009 02:36 PM PDT
كس نمي گويد كه ياري داشت حق دوستي /
حق شناسان را چه حال
افتاد ياران را چه شد
شهرياران بود و خاك مهربانان اين ديار /
مهرباني كي سر آمد شهرياران را چه شد
گوي توفيق و كرامت در ميان افكنده اند /
كس به ميدان در نمي آْيد سواران را چه شد
FR
فرح گرامی؛
Manoucher AvazniaMon May 04, 2009 11:47 AM PDT
قربان قلم حافظ. ای کاش قبله عالم هم از شما می آموخت و در میان فقیر فقرای میهنی جایی باز می کرد که اگرچه نه در کاخی که در کوخی در میان مردم خودش جان به جان آفرین می داد. راستی، بافته ی علیا حضرت زیبا بود!
To Mr Avaznia: a poetic reply
by Farah Rusta on Mon May 04, 2009 11:25 AM PDTما نگوييم بد و ميل به ناحق نكنيم
جامه كس سيه و دلق خود ازرق نكنيم
عيب درويش و توانگر به كم و بيش بد است
كار بد مصلحت آن است كه مطلق نكنيم
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنيم
سر حق بر ورق شعبده ملحق نكنيم
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتش به مي صاف مروق نكنيم
آسمان كشتي ارباب هنر مي شكند
تكيه آن به كه بر اين بحر معلق نكنيم
گر بدي گفت حسودي و رفيقي رنجيد
گو تو خوش باش كه ما گوش به احمق نكنيم
حافظ ار خصم خطا گفت نگيريم براو
گر به حق گفت جدل با سخن حق نكنيم
FR
آقای کدیور؛
Manoucher AvazniaMon May 04, 2009 10:25 AM PDT
بهتر بود علیاحضرت یکی از این قالیهای بافته ی خودشان را در کارنامه ی هنری خودشان ثبت می کردند تا بر همگان ثابت شود که سیده فرزند پیامبر و ملکه ی مادر آینده از هنر و رنج فقیرترین و زحمت کش ترین و اصیلترین قشر مردم کشوری که بر آن فرمان می راندند به اندازه یک نقاش فکسنی درجه ی سه فرنگی یا به اندازه یکی از این هالیوودیهایی که شما چپ و راست افتخار تبلیغشان را می کنید با اطلاع بودند. یک ملت بیهوده داوری تاریخی نمی کند. در سال 1357 مردم برای همیشه ثبت کردند که ننگ با رنگ پاک نمی شود. جایتان خالی بود که ببینید.