!آیا آماده آن هستیم که برای حد آقل آزادی و حقوق مدنی بهایی بدهیم؟

!آیا آماده آن هستیم که برای حد آقل آزادی و حقوق مدنی بهایی بدهیم؟
by dinairani
01-Feb-2011
 

اگر برای آزادی فردی نمیجنگیم…اگر برای حقوق زنان بلند نمیشویم.

.اگر برای رفاه اجتماعی نسبی‌ اعتراض نمیکنیم…

اگر برای آزادی مطبوعات فریاد نمیکشیم…

اگر چشمانمان را بر دزدی از سرمایه‌های ملی‌ بسته ایم… 

اگر جرات حرکتی برای مبارزه علیه ظلم به اقلیت‌ها نداریم…

حدآقل در مقابل اعدام فرزندان دلیر، پاک و با غیرت این آب و خاک بایستیم

…آنها برای اعتراض به همه موارد بالا که من و شما برایش هیچ کاری نمیکنیم به چنگ این جانوران وحشی افتادند…

چشمان مجید توکلی ها…نسرین ستوده ها…زندانی‌های گمنام…پای اعدامی ها..از لابلای پنجریه کوچک سلول..به ما نگاه می‌کند

 بیش از صد سال است که زور دیکتاتور‌ها بر جرات و همّت ایرانی‌ چربیده است……

آیا آماده آن هستیم که برای حد آقل آزادی و حقوق مدنی بهایی بدهیم..؟؟


Share/Save/Bookmark

more from dinairani
 
Amir Sahameddin Ghiassi

متاسفانه مشګل ما در این است که فردګرا و خود محور هستیم

Amir Sahameddin Ghiassi


متاسفانه مشګل ما در این است که فردګرا و خود محور هستیم و برای پیشرفت جامعه بی تفاوت میباشیم و توقع داریم که دیګران از حق ما دفاع کنند و خودمان ګوشه نشین باشیم.  باری چندی پیش یک کامیون به یک پیکانی که پارک کرده بود زد و پیکان خسارتی زیاد دید  من رفتم و راننده راکه یک مرد قوی هیکل و تقریبا چاقو کش و لاتی بود ګرفتم  صاحب پیکان هم آمد ولی هیج اقدامی نکرد و همانطور در ګوشته ای ایستاد تا من کارت مثلا بیمه طرف را بګیرم و بعد هم ناظرین بی تفاوت میګفتند دیدید که صاحب پیکان چه آقایی بود و جلو نیآمد؟ خوب با این ملت دست پا جلفتی میشود کاری کرد.  هنګامیکه نماینده معلم های محلی مدرسه سفارت آلمان بودم متوجه شدم که آلمانها حقوق کارمندان ایرانی را مارکی پنجاه ریال حساب میکنند در صورتیکه مارکها را در بازار دویست ریال میفروشند و ریال حاصله را بر طبق همان مارکی پنجاه ریال به کارمندان ایرانی میدهند  من یک نامه همراه با یک روزنامه ایرانی به انګلیسی منتشر میشد برای دولت آلمان فرستادم که نګاه کنید مارک سه قیمت دارد از مسولان خود بخواهید که مدارک و رسید هایشان را ضمیمه کنند.

  همه کارمندان ایرانی را یکی یکی خواستند و آڼان مرا تنها ګذاشتند که برای حقوق آنان میجنګیدم و در نتیجه من مورد آزار قرار ګرفتم.  وقتی ګروهی برای کاری اقدام میکنند اغلب در وسط راه کنار میکشند وباصطلاح رفیق نیمه راه میګردند.  تامادمیکه ما فرد ګرا و خود محور و تمامیت خواه هستیم و متاسفاه اداره بازی هم در دست ابر قدرتها هست درست شدن وضع بسیار دشوار است. ما تامادمیکه محتاج کسی هستیم کرنش میکنیم ولی وقتی طناب خودرا بیرون کشیدم و فکر کردیم که دیګر به شخصی احتیاج نداریم ولو اینکه آن شخص برای منافع ما بجنګد  کنار میکشیم؟