بخشی از نیروهای ترقی‌خواه و جنبشِ سبز


Share/Save/Bookmark

FFMahmoodi
by FFMahmoodi
01-Mar-2010
 


چندی قبل در یکی ازبرنامههای تلویزیونی   VOAآقای دکتر فریبرز رئیسدانا مهمان برنامه بودند. نوشتۀ زیر خطاب به ایشان وهمفکران ایشان است.

آقای رئیسدانا تحت تأثیرِ لحن تمسخرآمیزِ  مجری برنامه در میانۀ وضعِ اسفبارِ موجود، به سران جنبش سبز حمله کرده و از آنان تضمینهایی خواستند که چنین و چنان باشند و ...

اگر فکر میکردم که سخنان ایشان از سر صداقت نیست، هرگز این متن نوشته نمیشد.

 آقای رئیسدانا! از آن جا که میدانم شما در زمرۀ افرادِ ترقیخواه هستید و از آن جا که میدانم اختلافِ نظر ما بین گروههایِ مختلفِ نیروهایِ ترقیخواه طبیعی است و با گفتگو راه برای اتحاد عمل، درحینِ  اختلافِ نظر، باز میشود و از آن جا که مطمئنم شما هم به این نقطه رسیدهاید که دوران حذفِ مخالفانِ فکری، گذشته است؛ درخواست میکنم پاسخِ پرسشهای زیر را در صورت امکان به صورت کتبی بفرستید. ازدوستانِ دیگر نیز تقاضا میکنم در صورت علاقمندی، در این گفتگو مشارکت فرمایند. من خود به شخصه از این گفتگوبسیار خواهم آموخت و نتیجۀ کار را به سود اتحاد در عمل، در جهت برآورده شدن خواستهایِ اساسی مردم ایران میدانم.

 آیا فکر میکنید دولت فعلی با جنبش سبز تفاوتی ندارد؟ آیا فقط بدیل آقایانِ هیئت حاکمه باید به شما تضمین بدهد که به خواستههای شما و همفکرانتان گوش میدهد؟ چه طور است که از جنبش سبز تضمین میخواهید و در مورد وضع موجود، بدون تضمین و با نرمش برخورد میکنید؟

آیا فکر میکنید بدیل حاکمیتِ فعلی، که به زعم شما نمایندۀ مردم مناطق 1 و 2 و 3 شهر تهران است (که در آن جای شک است)، در زمینههایی هم چون آزادی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی بهتر ازحاکمیت موجود عمل نخواهند کرد؟ آیا در نگاهِ آنان مردم جایگاه بالاتری ندارند؟

آیا اگر فرض کنیم که جنبش سبز فقط خواستهای طبقۀ متوسط را مطرح میکند، وقت آن نرسیده که این خواستهها برآورده شود؟ آیا نیروهای ترقیخواهی از تیرۀ شما، برآورده شدن خواستههای اقشار میانی، تحصیلکردهها، کارآفرینان، دانشجویان و ... را در جهت پیشرفت نمیدانند و آن را حرکتی واپسگرایانه میدانند؟

آیا فکر میکنید از رویِ سرِ دولت و حکومتی که موجود است ( وبعدِ اقتصادیاش، به نقل از یکی ازروزنامه های خودمان، در سایت   //mansoury.ws/1388/11/05/ahmadinejad.html   آمدهاست و ابعاد دیگرش را مثلاً در فیلم کویِ دانشگاه و یا در دادگاههایِ گروهی میتوان دید)، بشود یک ضرب پرید و به حکومتی رسید که در آن هم آزادی باشد، هم حقوق بشر رعایت شود و هم به خواستۀ مطرح شدۀ شما در برنامۀ تلویزیونی، یعنی عدالت اجتماعی و آزادی طبقاتِ فرودست، رسید؟

آیا سابقهای برای رسیدنِ شتابان و پَرش وار به چنین حکومتی وجود دارد؟ و حتی اگر فرض کنیم چنین سابقهای وجود دارد، آیا امکانات فعلی جامعۀ ایران چنین پرشی را ممکن میسازد؟

آیا مگر نه این است که بدیلِ صادقِ حکومتِ فعلی باید خودش را به آب و آتش بزند تا با امکاناتِ موجود ومحدودیتهای فراوان و مزاحمتهای احتمالی بازماندگان حکومتِ فعلی که همچون القاعده و طالبان تا سالهای سال دردِسر آفرین خواهند بود، نرم نرمک و با برنامهریزیِ حساب شده، به طرف اجرای خواستهای اساسی مردم ایران یعنی آزادی، رعایت حقوق بشر و عدالت اجتماعی برود؟

مگر نه این که چنان حکومتی باید با حوصله و متانت به سمتی برود که  نهادهایی جهت تثبیت دستاوردهای جنبشِ مردمی ساخته شود، نهادها و رسانه هایی بوجود آید تا همه چیز شفاف باشد و همه کنترل شوند؟

آیا نباید با کمک نهادهای مدنی، موانعی بوجود آید که با هر حادثهای دستاوردهای جنبش مردمی از بین نرود و وضعیت  RESET نشود؟

 در چنین شرایطی، درستتر نیست که نیروهای ترقیخواه تلاش کنند تا به آینده کمک کنند و بجای چند و چون در راه جنبش سبز، هنوز هیچ نشده، آنان را برای آنچه هنوز پیش نیامده، به چالش نکشند؟ بهتر نیست نیروهای ترقیخواه، به دلیل گذشتۀ دو تن از افراد برجستۀ جنبش، جنبش سبز را زیر سئوال نبرند؟ (آن هم افرادی که جرمشان این است که از اعضای حاکمیتی بودهاند که هم اکنون شما و همفکرانتان از آنها تضمین نمیخواهید واز طرفِ دیگر از بسیاری از هم دورهایهایِ خود صادقانهتر و مثبتتر عمل کرده و مخصوصاً پس از آغاز جنبش سبز پابه پایِ جنبش و مردم پیش آمدهاند.)

بهتر نیست تمام نیروهای ترقیخواه از این جنبش حمایت کنند؟ جنبشی که به گفتۀ همه،هر عضو آن یک رهبر است و همه در آن هم در نقش خبررسان ظاهر میشوند، هم فعالِ اجتماعی و هم برنامهریز و ... جنبشی که در آن از یک رهبرِ مقتدرِ یکتااثری نیست (که خود میتواند بوجود آورندۀاستبدادی دیگر باشد)؛ جنبشی که به کمک همۀ افراد جامعه، با هر طرز تفکری نیاز دارد؟

بهتر نیست نیروهای ترقیخواه در راه ساختن نهادهای مورد نیازِ آینده تلاش کنند تا کارکردِ بَدیلِ  وضع موجود را بهبود بخشند؟ بهتر نیست با مقالههای آموزنده و راه گشا، هم سران و هم اعضایِ جنبش راراهنمایی کنند که چگونه حرکت کنند و چه بخواهند؟ بهتر نیست با اقداماتِ موثر درجهت نیروهایِ بالنده حرکت کنند و نه در جهت نیروهای متعلق به گذشته؟

من اصولاً با حداکثر طلبی مخالف نیستم. (ازاین نظر که همه با آن آشنا شوند و خواستِ حداکثری در فضا موج بزند) اما حداکثرطلبی برازندۀ جوانان است و از سوی آنان بسیار مطلوب است.  انسانهای پخته که برای پیشرفت هر پروژهای امکانات و کمبودها را میسنجند و همواره مشغولِ اولویتبندیِ موارد و اَلاَهم و فیاَلاَهم هستند؛ تا کار را ذره ذره جلو ببرند، چگونه میتوانند حداکثر طلب باشند؟

انسان سرد و گرمِ روزگار چشیده، به اعتقاد من به این موضوع پی برده که هر عقب نشینی، هر چند جزیی، از جانب حریف، راه را برای عقب نشینیهای بیشتر باز میکند. در حالی که سنگ بزرگ علامت نزدن است! خواسته اگر بسیار رادیکال باشد، (خواستۀ حداکثری) امکان برآورده شدنش بسیار ناچیز میشود.

بهتر نیست نیروهای ترقیخواه در کشاکش مابین حاکمیتِ موجود و جنبش سبز، به بهانۀ تضمین خواهی ازجنبش سبز، در عمل در جهتِ وضعِ موجود قدم برندارند؟

 و دست آخر این که من هم موافقم که برای رفراندم احتیاج به مقدمات است، اما مردم را نباید مأیوس کرد که جنبش در رفراندم رأی نمیآورد.

 فرهاد محمودی

اسفند 1388

 

 


Share/Save/Bookmark

 
default

دست شما درد نکنه

saadat bahar


آقای محمودی
با احترام
خسته نباشید از این مطلب فوق العاده خوب. به نظر من ارزیابی و حساب شما بسیار دقیق است و از این بابت به جنابعالی تبریک میگویم. به ندرت میشود مطلبی دید که در تحلیل از اوضاع چنین دقیق و واقع بین باشد. خیلی متشکرم. در عین حال اگر اجازه بدهید علاقمند هستم پیشنهاد کنم که خوانندگان ایرانیان.دات.کام را بیشتر مد نظر قرار دهید. یعنی مطالبی بنویسید که بتوان این جماعت را زیر بلیط جنبش سبز و رهبری آن آورد. درست است که اغلب خارج از کشورند و حتی زبان فارسی را هم شاید درست بلد نباشند اما بهرحال خیلی از انها خالص و فعال و تحصیل کرده اند و آزادی میخواهند و اهمیت قانون و مبارزه مسالمت آمیز را درک میکنند. اگر مطالب کوتاه تر و خلاصه تر باشد هیچ عیبی ندارد. حتی اگر شعاری باشد اشکال ندارد. به نظر من تبیین شرایط موجود و مشخص کردن مسائل استراتژیکی، مثل تقویت رهبری آن،  از هر چیز دیگر مهمتر است. دیگر اینکه خیلی ناراحت تندرو ها و انقلابی ها نباشید. مخاطبین خود را نیروهایی تعیین کنید که حول و حوش تفکر خودتان حرکت میکنند. باید این نیروها را سازمان داد و قدرتمند کرد. بار دیگر تشکر میکنم و موفقیت شما را آرزومندم
ارادتمند