I'd like to invite our friends to READ THIS ARTICLE.............watch THESE PHOTOS, and if they can read Farsi, visit.......HERE........HERE......and HERE.....
Recently by First Amendment | Comments | Date |
---|---|---|
"Has our expiration date arrived?" | 1 | Oct 11, 2012 |
()()() | - | Oct 10, 2012 |
Whatever Happened to that Iranian Bomb Plot Case? | - | Oct 10, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
وقتی تو میگویی وطن بوی فلسطین می دهی
ShirzadeganWed Oct 10, 2012 06:34 PM PDT
وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم
گویی شکست شیر را از موش باور میکنم
وقتی تو میگویی وطن یکباره خشکم می زند
این دیده ی مبهوت را با خون دل تر میکنم
وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم
من نیز ، من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم
بی کوروش و بی تهمتن با ما چه گویی از وطن
با تخت جمشید کهن من عمر را سر می کنم
خون اوستا در رگ فرهنگ ایران می رود
من گاتهای عشق را مستانه از بر می کنم
وقتی تو می گویی وطن شهنامه پرپر می شود
من گریه بر فردوسی آن پیر سخنور می کنم
وقتی تو میگویی وطن بوی فلسطین می دهی
من کی نژاد عشق با تازی برابر می کنم
وقتی تو میگویی وطن از چفیه ات خون می چکد
من یاد قتل نفس با الله اکبر می کنم
وقتی تو میگویی وطن خون است و خشم و خودکشی
من یادی از حمام خون در تل الزعتر میکنم
وقتی تو می گویی وطن ، قدُس است و شامات و حجاز
من همدلی کی با چنین نادان برادر می کنم
تاریخ ایران تو را شمشیر تازی می سزد
من با عدالت جو ئیم یادی ز حیدر می کنم
ایران تو یعنی لباس تیره عباسیان
من رنگ روشن بر تن گلگون کشور می کنم
ایران تو با نام دین ، زن را به زندان می کشد
من تاج را تقدیم آن بانوی برتر می کنم
ایران تو شهر قصاص و سنگسار و دارهاست
من کیش مهر و عفو را تقدیم داور می کنم
ایران تو می ترسد از بانگ نوای و نای و نی
من با سرود عاشقی آن را معطر می کنم
وقتی تو می گویی وطن یعنی دیار یاس و غم
من کی گل " امید " را نشکفته پرپر می کنم