وقتیکه مثل من شاعر و در حال نگارش باشید اینطور مقدر میشود که همه روزه تعدادی بیشما ایمیل جدید دریافت دارید . بعضی از امضاها را میشناسید و بعضی بدون ذکر نام نویسنده هستند (مثل مقاله زیر) . از ان تعداد هم که نویسنده انها مورد شناخت هستند تقریبا همگی از من میخواهند که در بازگردان مقاله نامی از انها برده نشود. من مقاله را بدون ذکر نام نویسنده منتشر میکنم. ممکن است همین مقاله در مکان دیگری هم توسط خواننده ای مورد مطالعه قرار گرفته باشد بعد هم خواننده من را به سرقت ادبی متهم میکند!!! . برای اینکه اینگونه ابهام بوجود نیاید بعد از این ار تمام مقالاتیکه از من نیستند عنوان "نویسنده ناشناس" را بکار خواهم برد
"شهر نو " را باز کنید، تمام مشکلات ایران بر طرف خواهد شد!!!ـ
□ یک روز از طرف برنامۀ «در شهر» با یارو مصاحبه کردند: به نظر شما برای حل مشکل اشتغال جوانان چه باید کرد؟
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به اشتغال دارد؟
ـ تعداد جوانان بیکار ما، دقیقا به تعداد تقاضایی هست که در عرصۀ خدمات جنسی داریم. بالاخره اگر فرهنگ شهر نو ترویج شود، یکی کاندوم فروش میشود، یکی خدمات عرضه میکند، یکی در کار توزیع میرود، یکی در کار تبلیغات وارد میشود...، حجم زیادی اشتغال ایجاد میشود.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
□ فردای همان روز، موضوع برنامه، افزایش کیفیت تحصیل در دانشگاهها بود. بار دیگر با همان آقا مصاحبه کردند: به نظر شما برای افزایش سطح علمی دانشگاهها و اشتغال دانشجویان به تحقیق، چه باید کرد؟
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به سطح علمی دانشگاهها دارد؟
ـ الآن که شهر نو تعطیل است، هر کس میخواهد با جنس مخالف رابطه داشته باشد، صرفا میتواند این ارتباط را در کلاسهای دانشگاه برقرار کند. نتیجه این میشود که دانشگاهها مملو از افرادی است که برای کاری غیر از علم آمدهاند. اگر شهر نو باز شود، فقط کسانی دانشگاه میروند که واقعا به علم علاقهمندند. آن وقت مشکل از اساس حل است و جو دانشگاهها کاملا علمی میشود.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
□ پس فردا، موضوع برنامه، مشکل ترافیک تهران بود. باز نظر همان یارو را تصادفا خواستند:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به ترافیک دارد؟
ـ الآن که شهر نو تعطیل است، خواهران محترم جنده مجبورند جاهای مختلفی در سرتاسر شهر توقف کنند. وقتی برادران به آنها مراجعه میکنند و ترمز میزنند، بالاخره سریع که نمیشود سوار شوند. تا بیایند چانه بزنند و سر قیمت و مکان و نوع خدمات به توافق برسند، یک عالمه راه بندان میشود. اگر جایی مثل شهر نو باشد که اینها همه را از معابر شهری به آنجا منتقل کنند، مشکل ترافیک تهران کامل حل خواهد شد.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
□ هفتۀ بعد، موضوع خروج ارز از کشور بود. باز همان آقا به تلفن برنامه زنگ زد:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به خروج ارز دارد؟
ـ این همه جوانها مجبورند برای رفع نیاز خود به اوکراین و آنتالیا و عشق آباد و هر قبرستانی سفر کنند. اگر شهر نو فعال شود، این همه سرمایۀ ملی در خود کشور مصرف خواهد شد و ارز هدر نخواهد رفت.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
□ هفتۀ بعد، موضوع: رواج توریسم و ورود ارز به کشور. باز همان آقا:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به رواج توریسم دارد؟
ـ برای این توریستها ایران نمیآیند که امکان عشق و حال ندارند. اگر شهر نو فعال شود، صنعت توریسم هم رونقی صد چندان پیدا خواهد کرد و یک عالمه ارز وارد کشور میشود.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
□ هفتۀ بعد، موضوع: شاد نبودن جوانها، و نبود امید به آینده، خشونتهای خیابانی، و تظاهرات جوانان علیه دولت. باز، همان آقا:
ـ باید شهر نو را بازگشایی کرد.
ـ شهر نو چه ربطی به شادی جوانها و خشونت و تظاهراتشان دارد؟
ـ وقتی جوانها این همه وقت از دوران بلوغ در سن 12ـ13 سالگی تا حدود سی و چند سالگی که ازدواج میکنند میل جنسیشان ارضا نشود، عقدهای میشوند و دایم غر میزنند و اصلا هم شاد نیستند. اگر وقت کنند با هم دعوا میکنند. اگر وقت نکنند سر اندک چیزی به خیابان میریزند و با سیاستمدارها دور برمیدارند.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــ
□ هفتۀ بعد، موضوع: فساد اداری. باز همان آقا: باید شهر نو را احیا کرد.
ـ آخر چرا؟ این یکی دیگر خداوکیلی ربطی ندارد!
ـ اختیار دارید! وقتی شهر نو تعطیل شد، این همه دیوث و جاکش و مادر قحبه و حرام زاده، مجبور شدند برای ادامۀ زندگی وارد ادارات مختلف شوند و از همان روشها که بلد بودند، برای کسب درآمد استفاده کنند. شهر نو را باز کنید، آن وقت ببینید چطور مشکل فساد اداری مملکت حل میشود!
Recently by KamRan Farzan | Comments | Date |
---|---|---|
چرا شهلا جاهد کاملا بیگناه است!؟ (پایان) | - | Jan 15, 2011 |
انگولک به جراید /13 ژانویه 2011 | - | Jan 13, 2011 |
چرا شهلا جاهد کاملا بیگناه است!؟ (1) | - | Jan 11, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
شهر نو مدتهاست که بازاست
KamRan FarzanFri Dec 10, 2010 07:20 AM PST
البته که مضرات و مشکلات پخش فواحش در سطح شهر امکان کنترل بهداشتی را از متولیان صلب میکند و باعث انتشار سریع بیماری مهلک ایدز میشود. همانطوریکه فرموده اید قانون صیغه با معامله ایکه فواحش با خواهان میکنند فرق چندانی ندارد. یکی مبلغ میگوید و مدت و دیگری هم قبول میکند و خواندن چند کلمه عربی تغییری در ماهیت معامله نمیدهد
شهر نو مدتهاست که بازاست
ahang1001Thu Dec 09, 2010 02:55 PM PST
در نگارش مطلب
KamRan FarzanThu Dec 09, 2010 11:19 AM PST