یاران؛ نه همه گیتی پردیس برین باشد.
تا بوده همین بوده؛ تا هست چنین باشد.
گه خاطری آزرده تلخیت به کام آرد؛
گه روزی بنهاده شیر و شکرین باشد.
گفتم که ترا آید صد صبح سپید ای دل؛
این گفته ی روحانی از علم یقین باشد.
ناگه ز حریم سرّ دستی به کمک خیزد
از اوج سما ار نه، در روی زمین باشد.
ای توده که رزمیدی با نام احد بر لب
وقت است نصیب تو یک فتح مبین باشد.
محصول فدای توست: درمانده کنون دشمن
این سنت سبحانی تا روز پسین باشد.
تا سایه ی آن عنقا پر سوی تو بگشاید
شام تو سحر گردد؛ روزت به ازین باشد.
چهری به فغان آمد از جور ستمکاران
شاید که دوای او دودی سحرین باشد.
برای مردم فلسطین
بیست و هشتم دیماه 1387
اتاوا
Recently by Manoucher Avaznia | Comments | Date |
---|---|---|
زیر و زبر | 6 | Nov 11, 2012 |
مگس | - | Nov 03, 2012 |
شیرین کار | - | Oct 21, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
ابوالفضل گرامی؛
Manoucher AvazniaMon Jan 19, 2009 08:17 PM PST
بسیار سپاسگزارم
البرز جان؛
Manoucher AvazniaSun Jan 18, 2009 09:34 PM PST
از لطف شما سپاسگزارم.
البرز جان؛
Manoucher AvazniaSun Jan 18, 2009 09:34 PM PST
از لطف شما سپاسگزارم.
هژمیناتور گرامی؛
Manoucher AvazniaSun Jan 18, 2009 09:29 PM PST
سپاس.
ابی جان؛
Manoucher AvazniaSun Jan 18, 2009 09:26 PM PST
بسیار کوشیدم تا پاسخی درخورد این چکامه بسازم و نشد. سپاس از مهرانی شما.
سوری جان
Manoucher AvazniaSun Jan 18, 2009 09:02 PM PST
انگار که بالغها جنگ و جدل انگیزند،
کودکان در کودکستان زیر بمباران چرا؟
درود بر تو
ابوالفضل معزی (not verified)Sun Jan 18, 2009 08:10 PM PST
درود بر تو منوچهر عزیز:
طبق معمول زیبا و بجا بود.دستت درد نکند. منتظر مجموعه کارهایت هستم.
Kay Kāvus
by Kalantari 7-vakil alroaya (not verified) on Sun Jan 18, 2009 06:53 PM PSTThe Flying Throne of Kay Kāvus was a legendary eagle-propelled craft built by Kay Kāvus, used for flying the king all the way to China.[1][2]
According to the Shāhnāmeh, Kāvus had a flying craft made consisting of a throne to the corners of which were attached four long poles pointing upward. It was made of wood and gold and he attached specially trained eagles. Pieces of meat were attached at the top of each pole and the ravenous eagles were chained to the feet. As the eagles tried to reach the meat they caused the throne to fly. The craft flew the king all the way to China, where the eagles grew tired and the craft came down. Rostam eventually had to rescue the king who, miraculously, survived the crash.
منوچهر جان،
alborzSun Jan 18, 2009 06:49 PM PST
منوچهر جان،
اشعار تو در مورد این فاجعه مرهمیست به روی تمام زخمهای ما.
ممنون از تو.
البرز
Kont monsiure Manouchehr
by Kaykaavoos Mashangii on Sun Jan 18, 2009 06:31 PM PSTWhere can i find " yek cent sobhaneh" Irani here chum .putting letters together i came up with translation ..hey no can read arab alphabi . show me where to get 1 cent breakfast . much obliiiiiged .kumaaaaaaaaaa new friend
A Humane Anarchist exposing hypocracy of the humanity
منوچر جان سپاس
HajminatorSun Jan 18, 2009 01:40 PM PST
بساز ای هاجیما، چون زور نداری در جفای او
کاندر کشور خوبان، جفا بر ضعیفان باشد
منوچهر جان
ebi amirhosseiniSun Jan 18, 2009 01:49 PM PST
فریاد پر طنین جوان در هوا شکفت
ای سبز جامگان
ما و شما برادر محنت کشیده ییم
سهم برادران ستمکش گلوله نیست
ما تن به زندگانی ننگین نمی دهیم
نا گه صفیر تیر هوا را ز هم درید
شنگرف خون مرد جوان بر زمین چکید
بر خاک اوفتاد
در خون تپید
در وقت مرگ روی لبش خنده یی شکفت
با خون خود نوشت
آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما
زد روزگار سکه ی عزت به نام ما
مادر چنان عقاب به بالین او رسید
فرزند را به سینه ی پر مهر خود فشرد
دستی میان اشک به موی پسر کشید
بر روی خون گرفته ی او بوسه یی نهاد
در موج اشک گفت
رویت سپید باد شهادت مبارکت
از ما ببر به جمع شهیدان سلام ما
با کشتگان بگو
با ننگ ظلم زیستن ما حرام ما
فرزند پکزاد
مغرور و سربلند
لبخند زد به مادر و در آخرین وداع
با دیدگان سرخ شهادت نگاه کرد
گفتا که ای عزیز ترین تکیه گاه من
بشنو پیام ما
ما کشتگان راه خداییم غم مدار
پاینده ایم و این آخر کلام ما
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما
مهدی سهیلی
Ebi aka Haaji
Amazing ....
by Souri on Sun Jan 18, 2009 12:39 PM PSTAs jaleho said, this one is unique !! A poem which speak better than thousands text !!!
I'm speechless, I loved this one, thank you Manouchehr. Also your other poem "ou hami danad" is so beautiful.
And also many thanks to Ebi, and Irandokht for other great inputs
منوچهر عزیز
IRANdokhtSun Jan 18, 2009 11:05 AM PST
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ایراندخت جان
Manoucher AvazniaSun Jan 18, 2009 10:57 AM PST
نان و برق و آب مردم می بُرند،
پس دوا از جمع بیماران چرا؟
powerful poetry
by IRANdokht on Sun Jan 18, 2009 10:37 AM PSTAnother gem from Manoucher aziz! Thank you!
Ebi jan that was a great poem. Thanks for sharing
IRANdokht
اوهمی داند که
Manoucher AvazniaSun Jan 18, 2009 10:59 AM PST
اوهمی داند که دین کفر خود مکتبی است
این همه همداستانی با تبهکاران چرا؟
آنکه گوید دین همان باشد که می گوید لبم
سفسطه خوش می فروشد بر سبکباران چرا؟
آنکه می بیند زنان و کودکان در خون وخاک
می دود اندرپی اندرز جباران چرا؟
این جماعت منتخب با رأی خلقند ای فتا
همنشینی با غلطهای ستمکاران چرا؟
آن تهاجم از برای سلطه بر آواره هاست
این ندانمکاری از اذهان هشیاران چرا؟
Thanks Manoucher and Ebi
by Jaleho on Sun Jan 18, 2009 10:04 AM PSTThat's how I read it anyway Manoucher jaan. Its rhythm was as beautiful as its powerful anger and righteous hope at the same time!
And thanks Ebi, that was yet another beautiful one, completely new to me.
منوچهر جان
ebi amirhosseiniSun Jan 18, 2009 09:55 AM PST
بوی خون می اید از افکار دینداران چرا؟
موج خون می بارد امشب ابر پر باران چرا؟
تا به کی نامرد با مردان ستم کاری کند؟
دوستی با دشمنان ، با این ستمکاران چرا؟
راه آزادی همیشه، هر زمان همرنگ خون
از علی گفتن ولی هم کیش جباران چرا ؟
دشنهء سوزان دشمن تشنهء یاران ماست
تیغ برّ ان ستم در دست دینداران چرا ؟
ظلم انسان بابت قدرت خدایا تا به کی ؟
آدمی را شیوهء رفتار کفتاران چرا ؟
ظلم را دیدن ،نهان کردن ،دو صد جور وجفاست
در سکوت مهربانی خواب بیداران چرا؟
در فلسطین رنگ خون می بارد از ایینه ها !
نعش نوزادی به روی دست دلداران چرا ؟
وای بر انسان خدایا ، دورهء عصیان گری ست !
جنگ و پیکار و جنایت ، ترس بمباران چرا؟
دین هر انسان دلا جز مهربانی کردن است؟
جنگ با هم دین خود کردن ز هشیاران چرا؟
خاطر آزادی دنیا برادر فکر کن
فکر آزادی فقط از بابت یاران چرا ؟
در کجای این جهان جور و جفا و فتنه نیست ؟!
در چچن ، در مصر و در چین ، قتل مختاران چرا؟
مهدیا در کشور آلاله های سر بلند
بوی خون می اید از افکار دینداران چرا ؟
مهدی آذری
Ebi aka Haaji
Jaleho Jaan;
by Manoucher Avaznia on Sun Jan 18, 2009 09:52 AM PSTبا سپاس.
واژه "سایه" در سطر چهارم از پایین باید "سایه ی" نوشته می شد. بعدا درستش را خواهم نوشت.
UNIQUE INPUT
by Jaleho on Sun Jan 18, 2009 09:17 AM PSTas usual. Thanks Manoucher!!