نان

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
06-Mar-2009
 

من که نان از قوت بازو و دست خود خورم
در پدآفند ایستم از ارزش آقا چرا؟

نه شهی نانم بداده است و نه هرگز شیخنا
تیر در شب می زنی بر چشم ناپیدا چرا؟

تا بدیدم ناو دشمن را به خود گفتم: "سنی"
من به آشآبش بریزم آب سیل آسا چرا؟

تو که می گفتی تحمل می کنی گفتار غیر
قفل و زنجیری زنی تو بر دهان ما چرا؟

من همی داتستمی نزد تو بی مقدارمی
نزد شاهنشه شوم گه راست و گه دولا چرا؟

من که در میدان عشق دلبر خود یک کَسَم
بیخود کباده کشم سی شاه و سی ملا چرا؟

شاه و موبد میوه ی یک باغ نوشند؛ ای برار،
بحث تاریخ جهان باستان حاشا چرا؟

درد مردم گویم و از داد دادی می زنم
درد مردم آمدستت تلخ ونازیبا چرا؟

گر گهر والاست، تو والا زبانی برگزین
پس نمی اندازی آن شلوارخود بالا چرا؟

آنچه نامش برده ای نزد الاغان هم بود
نزد شاهنشه پرست آن پست و این والاچرا؟

جان انسان نه پشیزی ارزد اندر پیش تو
اشتباه کردم؛ بگو این حرف و تهمتها چرا؟

آشآب:  آسیاب
پانزدهم اسفند ماه 1387
اتاوا


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia
 
Manoucher Avaznia

هژمیناتور؛

Manoucher Avaznia


آخه دو تا شتر را چطوری در یک سواری جا دادی؟  هر که نداند ما روستایها که می دانیم این کار شدنی نیست.  شاید راست کفته اند که: "هنر نزد بعله". دست مریزاد. سپاس

Manoucher Avaznia

ابی جان

Manoucher Avaznia


آتش ما خامشی بگزیده در دیدار یار ما که باشیم تا کنیم در هیچ جا انکار یار؟ داشتم اندیشه می کردم که چکامه ای درخورد نوروز بسرایم.  هرکس نداند تو می دانی که چه مایه رنج و شکنج می خواهد.  بگذار بکوشم.

ebi amirhosseini

منوچهر جان

ebi amirhosseini


ممنون عزیز, در خواب زمستانی بودم !!

منتظر جرقه های " آتور مانوش چهر " هستم تا شادان به پیشواز " نوروز جمشیدی " بروم!.

سپاس

Ebi aka Haaji


Manoucher Avaznia

ابی جان با سپاس

Manoucher Avaznia


ابی جان با سپاس از لطف شما.  ولی اینروزها پیدات نیست پسر.  هیچ پیداست چه می کنی؟  شایدهم:

چهره پنهان می کنی اینروزها از ما چرا؟
حال پیران رانمی پرسی؛جوانمردا، چرا؟
ما که مشتاق صفای صحبت گرم توایم
اینچنین ناگاه غیبت میکنی؛ آقا، چرا؟

مخلص


Shazde Asdola Mirza

ماه نور افشاند، سگان عو عو کنند!

Shazde Asdola Mirza


Don't worry about such idiots, they are history.

Don't let them get to you, just focus on your beautiful work; so that all Iranians can enjoy it every time.

As for the implied insults, moon doesn't care when dogs hawl at it. Just keep shining, please.

Anyway, no one reads that kind of rubbish. A couple of people pretend to care, but actually make fun of the stupidity, behind the scene.


Hajminator

Relaxation

by Hajminator on

Manouchehr jan, I found this link showing two camels in a car! and I laughed so hard that wanted to share it with you as a part of relaxation session before Eide.


ebi amirhosseini

منوچهر جان

ebi amirhosseini


لطفا" آتش بس!!

در این ایام نزدیک به نوروز همه ما یه جوری دل تنگ ایران و خاطرات خوش آن هستیم !

چکامه زیبایت رو با اشعاری همچون گذشته به داد دل ما دلسوختگان بفرست!

اگر منت گذاشتی و قبول کردی, با "چهار شنبه سوری" آتش امید ما رو زنده نگهدار.

سپاس

 

 

Ebi aka Haaji


Manoucher Avaznia

شازده جان؛

Manoucher Avaznia


دور از نجابت شما؛ می بینی به چه کوچه پس
کوچه هایی کشیده شدیم.  سر پیری و معرکه گیری که می گن همینه.  جلّ
الخالق!  کسی لخت شده بود و جان مردم را به آلتش تشبیه می کرد.  به ناچار
گفتیم هنرش را بپوشاند قباحت دارد.  مثلآ، نهی ازمنکر کردیم.  خدا عاقبت
به خیرمان کند.  می گن زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد، ها. 

Shazde Asdola Mirza

Manoucher Jaan: please stay cool and ingore all the dog howls.

by Shazde Asdola Mirza on

S.A.M (an official Khar Vazir)