Manoucher Avaznia

تصحیح

تصحیح در مصرع دوم این بیت:

 شاعرا ققنوس شعر محفل این عاشقان

چون تویی چهری ز ما هرگز نمی ماند نشان

بوالفضل؛ ببین

بوالفضل؛ ببین جهان چه زیبا گشته

خاکستری و سرخ و فریبا گشته

هر رنگ ز اندرون دیگری می زاید

این نوشده گی همیشه برپا گشته  

شازده جان؛

سپاس از نکته سنجی شما

روز نوروز شاد بادا بر تو و ایرانیان

از دیاربکر یکسره تا بلخ و خنج و بامیان

بر همه آزادگان و مردمان سخت کوش

کو برای مام میهن تنگ می بندند میان

نیستی در بهار

چون پر کاهی که بر دامن باد می رود
این بهار هم چون بهار پیش
پژمرده آلاله هایش را به صندوق زمان
می ریزد و از یاد می رود
باز دوباره پاییز می رسد
گسترده بیدادگر پیر بساط خویش دارد،
چو کفتاری می زند به میهمانی گله بی خیال، (فتنه ها دارد)
باردگر خاطره زرد خویش را بر جان گل می دمد
نه که پنداری تمام شد کار فغان و (رفت خزان؟)
بس سرمایی کز شکافد استخوان(در قفا دارد)
بس فکر جدایی ها که از کله به کله ها می دود
بیهوده سخن از یاس می گوید این بهار!( بوی یاس در فضا دارد)
عبوس به خوابت می برد یاوه از دره به دره ها !
چو ماری زگیس یار (چه پیچ ها دارد)
از لانه غمی به خانه محزونی می خزد گل
وز رنگ بی خودی به خودی ها میزند جلا
پس خاکسترها مانده از او به یادگار
آخرین شعر عطش را نوشته ( نخوانده کسی جز خود او)
چون خط ناتمامی بر دیوار سیاه روزگار
از بال قنقوس آتشی جهید و ُکشت فردای آن ( ولی هنوز نمرده است)
وز نوای منقارش ( چه آوای خوشی می آورد به گوش)
تیره شد زمان و هزاران پرستو به زمین نشست
من هنوز در فکر آن شعر بودم که (خود هنوز نخوانده ام)
ناگه بیدار جستی زدم و بر شاخه ای (کز شکوفه ها شده عطرآگین)
خود را در آینه نیستی دیدم. (کز آن می چکید رویای یک طناب)

میهمان جان؛

بچه ققنس سر برآرد از دل خاکسترا

چون که آن مادر بود این بچه باشد بهترا

عالم خاکستری چون عالم اکمل بود

می نباشد حال و روزی زان عوالم خوشترا

نوروزت خوش

مور گرامی؛

سپاس از مهربانی شما.  نوروز بر شما خوش.

اابوالفضل گرامی؛

گر غربت و گر رنج بود حاصل ما

این مهر وطن نمیرد اندر دل ما

ژاله جان؛

نوروز شما خوش.

مهرایران را نه من دارم به دل تنها ؛ سنی،

ای بسا دلها که می لرزد ز یادش چون منی

مهرناز گرامی؛

نوروز جوانسال و همه روزت خوش

آزاده گی و غنای امروزت خوش

با سپاس

ابی جان با سپاس؛

این پای نوروزی شما هم سر ما را با القاب بکارگرفتی؛ استاد؟

آن روز که با شما رود پیروز است

فرخنده تر از تاج سر پیروز است

فرقی نکند اگر چه فردا برسد

یااینکه شده کنون و چون دیروز است

پیروز دوم:  پیروز شاه ساسانی است

ایراندخت گرامی؛

شادمانی شما را آرزومندم چنانک

عاشقم بر روی خندان جوانان شما

سپاس

مالتیپل جان؛

با اکراه این نام را بکار می برم و سپاس می گزارم

لخت کوتاهی شکیبایی بباید تا به باغ

تا که از آواز بلبل غنچه گردد سینه چاک 

سوری جان؛

کار نیکو نزد استادان بود

ما که شاگردیم همین یک واژه خود ما را بس است.

Beautiful as always! Last word is Bemirad? "zendeh bashi"

نوروز بر شما و همه هم میهنان خوبمان مبارک باد!

دوستان گرانمایه؛

از مهربانی شما سپاسگزارم.  در نخستن فرصت به یکایک شما پاسخ خواهم نوشت.

Bravo Mehman !

You are doing better and better every day!!

Told you, you have a very great talent for poetry !! You must fee this talent and also continue writing stories. You are great....

Happy Nowruz and best wises for the new year.

سال نو بر شاعر گرانقدر ما مبارک باد!

شاعرا ققنوس شعر محفل این عاشقان

چون تویی چهری بود از ما نمی ماند نشان

چون که چهری لب گشاید بهر آواز خیال

میزبان گردد ز مهمانی نمی ماند نشان

آتش ققنوس آن شاعر بسوزد میهمان

من نه ققنوسم که من خاکسترم در پیش آن 

بهروز مهمان

سرور گرامی، استادم؛ شاد باش و دیر زی!

خدایا، ترا به شکوه و جلال شکوفه های بهاری قسم
بگردان، چرخ گردان وز برای ققنس خوش بیان وطن

خدایا، به چرخ زمینت؛ به دور محور هستی قسم
نکاهی زجوش و خروشش وزاهنگ خوش بانگ وطن

خدایا، ‌به موزون بودن چهار فصل و دگرگونی احوالش قسم
حیاتی به از سال قبل عطا فرما به مام وطن

خدایا، به زاینده رود و سپید رود و بحر مازندران و خلیجت قسم
پر اوازه کن نام این خوش نویس خراسانی ایران وطن

خدایا، ترا به خراسانیانی چون؛ سنائی، فردوسی، عطار و مولویت قسم
ببخشا مردان صاحبدلی همچو عوض نیا بر وطن

شاعرم،
زبان قاصرست، ندانم چطور شاعر خوش نویسم
نظر کرده بر مورچه با کلام دلاویز شعر، در باب زندگانی؟

‌  ندانم چه شد در نظرگاه علیجناب جای گزیدم؟
همی دانم؛
 شکر گویم بدان لطف و مهربانی که شد شامل حالم درین وقت بهاری!

٢٠٠٩  ١٨ مارچ
لوس انجلس

************************************

دوستان گرامی،
ارزو دارم که نوروز باستانی بر پیکر جان و دل تک تک شما لباس سبز تندرستی بپوشاند!
نوروتان خجسته باد.

مورچهء فرنگی

درود بر تو چهری جان

در غربت اگر درها بسته شود، پنجره ها باید گشود.
امان دادی در این روزهای بیداری!
خسته نباشی. بنویس! بعد هم اگر خسته شدی، کمی استراحت کن و پاشو دوباره بنویس..
ققنس همان آتش نهفته در دل ماست.

منوچهر عزیز،

عید شما مبارک. از تمام شعر‌های زیبایتان که این سایت را غنی تر کرد متشکریم. امیدوارم که بتوانید به خوشی‌ یک دیداری از ایران که به آن عشق میورزید تازه کنید.

با آرزوی سالی‌ شاد.

منوچهر عزیز نوروزت مبارک باد

منوچهر عزیز، با سپاس فراوان از این همه بزم و روح و امید و شیرینی. سال نو شما و همه ما مبارک باد. شاد و سلامت و آزاد و سر بلند باشیم

مهرناز

ملک الشعرا منوچهر عزیز..

سال نومبارک باد.

امید که سال جدید برای شما و خانواده  مملو از سلامتی,شادکامی,بهروزی و صد البته پول فراوان باشد !!.

آن شب که تو در کنار مایی روزست

و آن روز که با تو می‌رود نوروزست

دی رفت و به انتظار فردا منشین

دریاب که حاصل حیات امروزست

Ebi aka Haaji

منوچهر عزیز

دل همه ایرانیان و ایران دوستان شاد

شاهکار کردی!

این شعر زیبا یکی از بهترین اشعار نوروزی است که تا امروز دیدم.
سال خوبی را برای شما و عزیزانتان آرزو دارم همچنین برای مورچه عزیز و تمامی دوستان.

نوروز تون پیروز

IRANdokht

You’re a genius

A true masterpiece. A gem of a poem.

What a masterpiece!

Manouchehr jan, your poems are giving us the feeling of Nowruz and a new day, that I haven't felt since ages!! Thanks a lot.

Wish you and my dear Mourche and all the true Iranian, a very happy new year. Zendeh va Javid baad keshvareman: Iran.