آسمان را سینه اشکافم پی نخجیر تو
در رخ خورشید اگر نه، در ثریّا بینمت
گرچه در صد راه شیری روی پنهان کرده ای،
در سیاه مردم چشمی هویدا بینمت
این سخن چون حکمت عاقل وشان فهمی کند؟
که به کیهانی نمی گنجی و در هر ذره پیدا بینمت
در کجا آن دیده جویم ریزبین و کل نگر
تا که چون اکسیر هستی در همه جا بینمت
آه و واویلا بر آن گوشی که این را نا شنود:
"باربد چنگی نوازد، من نکیسا بینمت".
هان که از این جام ما تک قطره ای نوشیده ای؛
"گرچه درویش جهانی، عین اغنا بینمت"
ای زبان لکنت آمیز قلم؛ چهری ندید
کز نفسهای روان افزای مهری تند و گویا بینمت
راه دوری را وزیدم یکنفس تا خانه ات
تا برای سینه ای سوزان سهیلا بینمت.
وزیدن : دویدن
عاقل وشان : عاقل صفتان
هشتم خرداد 1388
اتاوا
Recently by Manoucher Avaznia | Comments | Date |
---|---|---|
زیر و زبر | 6 | Nov 11, 2012 |
مگس | - | Nov 03, 2012 |
شیرین کار | - | Oct 21, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
ابی آقا
Manoucher AvazniaTue Jun 02, 2009 06:15 AM PDT
ما بنده گان یاریم؛ حاشا چه سان توانیم
کردن مر آن ندا را کو خواند آشکارا
ای آن که خوش نشانی از کوی مهر داری
آن خواجه را بفرما با ما کُنَد مدارا
ما گرغریب عشقیم؛ ور بی نصب عشقیم؛
هشدار؛ مرغ عنقا دارد هوای ما را
منوچهر جان
ebi amirhosseiniMon Jun 01, 2009 03:17 PM PDT
دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
Ebi aka Haaji
ژاله ی گرامی؛
Manoucher AvazniaMon Jun 01, 2009 02:06 PM PDT
ای عجب دل را ببینید چون حکایتها کند:
"هم به شادی بینم و هم در بلایا بینمت"
در تک دریا که گویند حایل آمد بین ما
بین به گردابی چه سان بی رنگ پروا بینمت
نازی عزیز
Manoucher AvazniaMon Jun 01, 2009 01:14 PM PDT
راه را گم کرده ام ای کوکب قطب شمال
در میان موج و طوفان بس هویدا بینمت
راز فطرت؛ که همه مردم بجویندت به جد
گرچه ماندی نانوشته، بین چه خوانا بینمت
بسیار زیبا منوچهر جان، مرسی
JalehoMon Jun 01, 2009 05:50 AM PDT
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
می بینمت عیان و دعا میفرستمت
I see you
by Nazy Kaviani on Mon Jun 01, 2009 12:31 AM PDT.
.
Washed in a sea of light,
Clear,
Free of shadows,
And doubts,
I see you.
Better than the skin on my hands,
The veins that wrap around my wrist,
Pumping life through me,
I see you.
Better than my own image in the mirror,
The wrinkles that came overnight.
And the wise look they framed,
I see you.
Sometimes better than yourself,
I see you,
Not with my eyes,
But with my heart.