یه روز در کنفرانس گوادولپ
که جشن خوردنی بود با دو تا لپ
چهار سرکرده ی دولتای وقت
به دیداری با هم گشتند خوشوقت
با یکدیگر زیادی هی زدند زر
از ترس کمونیسم باز هم زدند جر
بر آن گشتند ز روی کارسازی
آقا را نگیرند دیگه به بازی
ازینرو آقا رو شیرفهم کردند
نه بر پور جوانش رحم کردند
که آقا لولو خورخوره کمونیسم
نمی دانیم دیگه زهر ماری چیسم
کمین کردن که ماها رو ببلعند
به ریش چارتامون یه ریز بخندند
نمی کنیم دیگه از توحمایت
اگرچه این بود عین حماقت
حالا با ما طوری قول و قرار کن
تاجو بگذار و از ایران فرار کن
تو که طفل سیاسی پریشی
چنان "گوساله گان گاو ریشی"
نه غیرت داری و نه مرد جنگی
به دستور می کشی تیر و تفنگی
ندیدی هر چقدر مجیز گفتی
امتیاز هم دادی هی مفتی مفتی
پر کردی کیسه ی خبرنگاران
رشوه دادی به خیل نابکاران
دیدی آخر ترا تنها گذاشتن
عاقبت آن سوی پل واگذاشتن
ندیدی دودمانت رفت بر باد
تا اینکه خلق ایران کرد فریاد
چمدانتو هم بستند برایت
تیمسارهای تو افتادند به پایت:
که ای شه قبله ی عالم بمان تو
ما جان افشان کنیم؛ دلشاد مان تو
تو اصلا گوش ندادی یک دقیقه
گفتی جیمی کارتر خوش سلیقه
برایم خواب برج عاج دیده
گلستان با درخت کاج دیده:
تا اینکه برجکی از ساج بینیم
یه تخت گنده و یک تاج بینیم
تا اینکه با زرنگی ریایی
تغییر رژیم بدیم با کودتایی
پس آن هم دوباره شاد و خندان
تشریف فرما شوی به خاک ایران؛
برو تا خدمت سلطان حسن جون
که نانت خورده است فط و فراوون
ببین جوونا رو چه خشمگینند
چه غیرتمند و چه سرشار کینند
اگه یه روز به دست سلاح بگیرن
ایران رو از الف تا یا می گیرن
از آن سو مردم دلیر ایران
که گردی می ربودند از دلیران
بپا خاستند و تصمیم رو گرفتند
تو شهر و روستاها همه جا گفتند:
نژاد آریایی تو پیش کش
تشیع ریایی تو پیش کش
تمدن کذایی تو پیش کش
رستاخیز هوایی تو پیش کش
سریر پادشاهی توپیش کش
ارتشبد فدایی تو پیش کش
غرور و خودنمایی تو پیش کش
پشتیبان الهی تو پیش کش
امشاسپندان مردارت نفس کش؛
اهورا و همه فرشته گانش
انگره مینو و پتیاره گانش
همگی سی خودت با چنگ و با رود
تشریفت را ببر؛ بدرود؛ بدرود
آره، این ریختیها شاه جوانبخت
به زیر آورده شد از بالای تخت
با قهر و خشم و با ایثار ملت
از اوج قدرتش افتاد به ذلت
شب و روز خوش آن بی مروت
گِشتی پیچیده شد در ابر وحشت
گشتی : همگی؛ تماما ؛واژه ی کردی
"گاو ریشان کم از گوساله شان" : اصطلاح متعلق به استاد مهدی حمیدی شیرازی ست
Recently by Manoucher Avaznia | Comments | Date |
---|---|---|
زیر و زبر | 6 | Nov 11, 2012 |
مگس | - | Nov 03, 2012 |
شیرین کار | - | Oct 21, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
مقایسه شود بافرموده ی چکامه سرای درباری
Manoucher AvazniaFri Jun 05, 2009 07:35 AM PDT
deleted
تا کی حرف می
Manoucher AvazniaThu Jun 04, 2009 02:11 PM PDT
تا کی حرف می زنی هی از هالیوود
قمپز در می کنی از چیز بی سود
که آقا هالیوود یه شاهکاره
شکل آدمکها رو در میاره
آقا وارثان پول کلانند
در زیبایی به خورشیدی می مانند
آقا؛ صحنه می سازن خوب و خوشگل
باهاش حل می کنن هر گونه مشکل
هر جا آدمیه بیکاره و ول
همه عاشقشن یه دل نه صد دل
ازش هرگز نشید یه وقتی غافل
که بی او زندگی زهره: حلاحل
که خاندان جلیل باهاشون بُرخورد
با کمال افتخار ناهار پُر خورد
به صد سال سیاه چی زهرمار کرد
استیک جانشین آبدوغ خیار کرد
باید اینجوری بمباران شوم من؟
که تا جزو هواداران شوم من؟
و امّا
شاعر دربار (not verified)Thu Jun 04, 2009 01:29 PM PDT
چون عقده ای هستی بسیار فراوان
هی برچسب میزنی به شاه ایران!
روی تو اگر کمی حیا داشت
اندیشه تو اگر صفا داشت
گر احمق و بی حیا نبودی
درمانده و بینوا نبودی
در خانه دل تو را چو کس بود
فرمایش ِ"شیرازی" بس بود
اما چه کنم که بی حیایی
تو مظهر جوری و جفایی
خود بند ادب گسسته خواهی
خود حرمت خود شکسته خواهی
ای هرزه گیاه باغ ایران
ای روباه سرزمین شیران
ای مظهر هر فساد و پستی
هان حرمت شاعران شکستی
بنگر که چه بی اصالتی تو
بی حرمت و بی لیاقتی تو
در اوج کلاس بی کلاسی
تو وصله زشت یک لباسی
بخاطره ایران ادب نگه دار
سرخم کن و حرمت و ادب دار
آویزه گوش کن از این پس
هر دوره زمان و پیش هر کس
زین بعد به هر کجا رسیدی
هر جا که نشان ز شاهان دیدی
برخیز و و فای خود نشان ده
در محضر بزرگان تو دُم تکان ده
یادت نرود ولو به گاهی
وین گفتۀ ماندگار شاهی
نمی دانم ز روی
Manoucher AvazniaWed Jun 03, 2009 06:19 AM PDT
نمی دانم ز روی بیریایی
چرا چار پاره اش نمی سرای؟
تو که فدایی لیز تیلر هستی
چه درکی داری از ایران پرستی؟
مانند برگ بید بر خود میلرزی
که پیش اوباما چیزی نیرزی
بیا یک دم به فکر میهنت باش
که این جنجال و این آدم کلاش
که هر رنگی می شه چون نخود و ماش
واسه میهن نمیشه کاسه ای آش
استاد
Farah RustaWed Jun 03, 2009 03:15 AM PDT
استاد میترسم این قدر شما زحمت میکشید تاریخ دوره پهلوی را با این "فضاحت" به نظم میکشید رضا شاه و محمد رضا شاه از ترس چند متر برن پایین تر تو قبر، بابا یه خورده شما به مردگان رحم کن به زندگان که زورت نرسید حالا به مرده ها بند کردی؟ زهی شهامت ، زهی شجاعت !
ا
FR