کاوش بانگ

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
07-Jul-2009
 

از کجا می رَسَدَم

بانگ این زنجره باز؟

 

به طلبکاری چیست

موج رؤیایی خوش آوازش؟

 

نام و القابش چیست؟

مقصدش رو به کجاست؟

 

شاید این دعوت ژرف

پیک و پیغام قریب موریست

که خرامیده به همسایگی حوضۀ اندیشۀ من.

 

شاید این روح جهت یابی زنبور عسل

از لب برکه ای از جنگل دور،

از لب صخره ایِ کوه بلند

تا دلم تاخته است.

 

چه کسی می داند

نام آن بانگ بَرَد

که مرا داد پیامی دیرین

چو سخن می جستم

از دل کوچک مور،

از پر عاشق زنبور عسل،

از ندای دم صبح،

و ز ژرفای زبان بستۀ کیهان بسیط،

و ز بوی گل سرخ؟

 

کسی از رهگذران میداند

پاسخ پرسش من:

که چه سان کاوش یک بانگ بباید کردن؟

چه سیاق است صدایی جستن؟

 

من صدا می جویم

از لب خامش هر نیم نگاه،

از زبان تندر،

و نوای باران.

 

هفدهم تیرماه 1388

اتاوا


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia
 
Jaleho

مرسی‌ منوچهر جان، فوق‌العاده زیبا بود!

Jaleho


 

یکی‌ از بهترین شعر‌هایتان بود. کلمه زنجره من را برد به شب های گرم و نمناک تابستان در مازندران، بانگ مداوم و اسرار آمیز جیرجیرک‌ها که مثل یک سمفنی فضای طبیعت را پر میکنند. یادم انداختید که صبحانه‌ام را ببرم بیرون و در لطافت طبیعت و صدا‌های زیبای ان بخورم :-)

همه چیز در این سایت چپ و راست میرود، زیبایی‌ شعر‌های شما همیشگی‌ است.