شوق تنفس

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
14-Jul-2009
 

ترا من بی سبب در سینۀ تبدار نافرمان نپرردم.

گمانت بی سبب رؤیای رامی را چنین بیهوده آشفتم؟

نه بی برهان ترا در ژرفنای روشن خواب سحرگاهانه ای جستم.

 

نهال آرزو کِشتم و صدها شب-سرشک گرم در پایش

ز شوق زاد-روز تو روان کردم.

 

امید از پنجه های باغبانان عاریت کردم؛

و صبر از دیدگان کودک دهگان

که می کوشد شکیبا دل به روی خاک و بیل و آب

که تا در نوطلوع میوه در آغوش باغستان

سخن از حاصل رنجی براند مملو از لبخند.

 

زخاشاک نمور خانه می خواهم ترا رستن.

ز خیل کاسبرگانت گلی خواهم به سان صورت خورشید.

مرا امید بارانها ازین ابر است.

مرا شیدایی نورستن آلاله ها درمان آلام است.

مرا شوق تنفس در هوایی تازه اندر سینه پنهان است.

مرا میل جهانی نورباران است.

 

بیست و سوم تیرماه 1388

اتاوا


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia
 
MEHRNAZ SHAHABI

منوچهر جان

MEHRNAZ SHAHABI



مرا امید بارانها ازین ابر است.

مرا شیدایی نورستن آلاله ها درمان آلام است.

مرا شوق تنفس در هوایی تازه اندر سینه پنهان است.

مرا میل جهانی نورباران است.

 

درود بر شما 


Jaleho

Keep'em coming!!

by Jaleho on

What a ROW of beautiful poems!

Please eat and breathe what ever you have been eating and breathing recently ;-)


Souri

lovely poem!

by Souri on

Manouchehr jan

This poem was again one the masterpieces. So powerful!

Thank you so much.

Lots of warm waves from France.


Reza Hiwa

زنده باد آقا منوچهر

Reza Hiwa


شعرتون پر می ده به آدم. سپاس.

//www.r-hiwa.info