نهیب سخن


Share/Save/Bookmark

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
21-Sep-2009
 

سفیهان سفرۀ گفتار بگشودند و هتاکان زبان ناسزاگویی.

 

چرا پس ژاله می بارد اگر سمفونی بی درد یک کر-مرد درباری

به پای چوبۀ دارش ورا آرامش پردیس بخشیده است؟

چنین آشفته پردازی خدا را چون خریداری کند اندیشۀ انسان؟

چرا پس آرزوی مرگ رؤیایی نمی دارد مثال قو؟

چه بالاتر تمنایی ز مرگی اینچنین زیبا؟

 

نهیب صد سخن می باردم امشب که ای یاران: 

چرا استاره های این بشر هرگز صلای مهر میهن برنمی دارند؟

چرا شبهای او از ناامیدی تیره و تارند؟

چه چیزی میخکوبش کرده است اندر میان موج خون و دشنه ای در دیس؟

چرا سمفونی باران وی را در کویر ما کسی نشناخت؟

کجا شد رهگذار سوت زن در زیر باران: بر لبش لبخند؟

 

دلم آواز زخم تیشه و تلخیّ سرمای زمستان را

هزاران مرتبه خوشتر از این آهنگ بی مفهوم می فهمد.

 

چگونه او سخن می راند از نای غمین و نان خشک گُل محمدها؟

چرا او همنوای تار گُکلان از خراسان تا به گرگان نیست؟

 

زنان روستا اما به آهنگ نواهاشان

پی یک پشته هیمه در بیابانند

که شاید قرص نانی جو به زحمت دست و پا سازند.

زبانهاشان سخن از جنس مهری جاوان دارد.

و لبهاشان به جنبش از دعاهای مبارکباد.

قسم بر نیش خورشید و اجاق خانگی هم پُر روا دانند.

وشان را هرگز آیا درد آزادی ست؟

 

خدایا؛ من ز خاک ابلهان روییده ام یا این

ز خود بیگانگان در بند دیوانی هراسانند؟

به فریاد آمده است خامه میان چنگ نقّادم.

 

سی ام شهریور 1388

اتاوا

 


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia
 
Manoucher Avaznia

Thank You Ladies;

by Manoucher Avaznia on

Sometimes, some conversations are inspirational.  We ought to appreciate both ease and hardship as there are benefits in both of them and human-beings have gained refinement and elevation through engaging them.

 

Sepaas


Souri

Very touching!

by Souri on

Dear Manouchehr,

I really loved your poem. No matter if ideologically we don't see eye to eye %100 but I always loved your poems and this one is one of the best. I feel your frustration and I share it with you. I know how you feel.

Please don't be sad.

 


Jaleho

WOW Manoucher jan!

by Jaleho on

That was one beautiful and powerful poem.

BTW, thank you very much for your kind support. But, I really feel bad that you and Irandokht waste your valuable time answering worthless random barkings. Please don't, I won't ;-)

PS. lovely titles again!