ای خنک روزی که دل در عشق شیرین داشتیم
زین نمط از بیستونی کیش و آیین داشتیم.
هر چه که گفتندمان: "یار تو همزاد دل است"؛
ما غلط ورزیده، چشمی سوی پروین داشتیم.
مهر و مه چون رخ نمودند بر مثال سیم و زر
صبح و شب از جلوه هاشان رخنه در دین داشتیم.
تا که سلطانیّ گیتی را به نام ما کنند،
یادگاری بر جبین زان بوس دوشین داشتیم.
با غم شب زنده داران تا که قدری خو کنیم،
با گروه دردمندان عهد دیرین داشتیم.
در گدایی شهرۀ گیتی بماندیم؛ ای شگفت،
از غنا گویی که تخت و تاج زرّین داشتیم.
ای جوان-آتش؛ کمال مردمان خاکستر است
همچو تو ما روزگاری آر برزین داشتیم.
جست و کاو چشمه سار است غایت رفتار ما
دیده بالا بسته ایم گر ره به پایین داشتیم.
کژ چرا اندیشد امشب چهری از حال زمان؟
بیژن رزم-آوری همراه گرگین داشتیم.
آر : آتش؛ واژه ایست کرمانجی و شاید کردی نیز
مراد از آرِ برزین آتش برزین مهر یکی از مقدسترین آتشکده های سه گانۀ زرتشتی است. این آتشکده در خراسان بوده؛ احتمالا در نیشابور، مختص برزیگران.
ششم مهرماه 1388
اتاوا
Recently by Manoucher Avaznia | Comments | Date |
---|---|---|
زیر و زبر | 6 | Nov 11, 2012 |
مگس | - | Nov 03, 2012 |
شیرین کار | - | Oct 21, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
جهان هر گونه اش را دارد؛ دل بد مدار.
SouriTue Sep 29, 2009 03:29 PM PDT
Now I love this poem even more !
I told you but repeat again : More power to you.
I'm really in love with your poetry.
سوری گرامی؛
Manoucher AvazniaTue Sep 29, 2009 04:16 PM PDT
در غزل؛ بر خلاف قصیده، معمولا هر بیت بیانگر نکته ای و مفهومی جداگانه و ناپیوسته است. با اندیشه، در نهایت، همه ی آنها را می توان زیر یک پوشش کلی موضوعی آورد. البته، گاهی چنین جمعبندیی بسیار دشوار است. به همین سبب معمولا غزل دارای نام وعنوان نیست. نامگذاریهای اینجانب هم از روی قاعده نیست؛ بلکه برای ضررت فرم ایرانیان دات کام است. اینجا، چشمی به جستجوی پایان ناپذیر فطری و ابدی انسان در بارۀ مبدأ هستی داشته ام. پیامش در مصرع واپسین است که اگرچه گرگین فردی حسود و فریبکار است، بیژن جوانی پاکباخته و درستکار است. جهان هر گونه اش را دارد؛ دل بد مدار.
سپاس
Manouchehr aziz
by Souri on Tue Sep 29, 2009 09:19 AM PDTI don't have a special question. I would ask it if I had any (you know me:))
This is the message of the poem that I didn't get. I mean, I didn't get the general meaning. I can't see if it talks about a feeling of frustration, misguidedness or a hopeless ideal ?
I am confused. Not a big deal anyway since the general content was so beautiful.......... and I remember once you told me that you value the rhythm more than the message in your poems.
More power to you.
سوری گرامی؛
Manoucher AvazniaMon Sep 28, 2009 09:44 PM PDT
سپاس از مهربانی شما. شاد می شوم اگر بتوانم پرسشی را پاسخ گویم.
سپاس
Manouchehr aziz
by Souri on Mon Sep 28, 2009 06:04 PM PDTI loved the rhythm of this one, and also it's mystical aspect. It was a beautiful one again. Although despite having read it twice, it was harder this time to get the full meaning. Either I'm too tired (had a big day) or the poem was "lissance beh bala" :))
Thanks for sharing.
پوزش
Manoucher AvazniaMon Sep 28, 2009 12:42 PM PDT
در مصرع سیزدهم واژۀ "کمان" باید "کمال" شود.