من روشنی رخت ز روزن دیدم
روی چو مهت به هر نفس زن دیدم
از خانه به کوچه چون همی گام زدم
بس کشتۀ عشق تو به برزن دیدم
ای دل؛ تو اگر بهوش بودی،
عمری به از این خموش بودی.
گر راه شکیب کرده بودی درپیش
خود جایگه سروش بودی.
بر ماه سپهر چشم همی داشتمی
روی مه خود قرص او انگاشتمی
دردا که چون نیک نظر دوختمی
داس خم او قامتم انگاشتمی.
در روز نخست با تو پیمان بستم
تا دور کنون من این سخن نشکستم
تا پاس تقدس سخن بگزارم
درویش صفت به فقر خود دل بستم.
پیش از من و تو بودنیها بوده ست
هم دهر بهم استخوان فرسوده ست
بعد از من و تو نیز جدل خواهد بود
آن گونه بود که پیش از اینها بوده ست.
ما نقش رخ دوست به شمعت دیدیم
پروانه صفت به گرد او گردیدیم
در گرمی مهر او چنان گرم شدیم
کز سوختن گوهر جان خندیدیم.
Recently by Manoucher Avaznia | Comments | Date |
---|---|---|
زیر و زبر | 6 | Nov 11, 2012 |
مگس | - | Nov 03, 2012 |
شیرین کار | - | Oct 21, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Manucher Aziz.
by ebi amirhosseini on Tue Jul 15, 2008 08:56 PM PDTThanks.
For you:
Khayyam
دارنده چو تركيب طبايع آراست
از بهر چه افكندش اندر كم و كاست
گر نيك آمد شكستن از بهر چه بود
ور نيك نيامد اين صور عيب كه را است
خاكي كه به زير پاي هر ناداني است
كف صنمي و چهره ي جاناني است
هر خشت كه بر كنگره ي ايواني است
انگشت وزير يا سر سلطاني است
چون لاله به نوروز قدح گير به دست
با لاله رخي اگر تو را فرصت هست
مي نوش به خرمي كه اين چرخ كهن
ناگاه تو را چو خاك گرداند پست
تا چند زنم به روي درياها خشت
بيزار شدم ز بت پرستان كنشت
خيام كه گفت دوزخي خواهد بود
كه رفت به دوزخ و كه آمد ز بهشت
You made me feel good
by Souri on Tue Jul 15, 2008 08:36 PM PDTafter a long day of oppression.
Lovely poem.