شیرین کامی


Share/Save/Bookmark

Manoucher Avaznia
by Manoucher Avaznia
04-Aug-2008
 

با هیاهو گفتند:

"کامتان شیرین باد".

به زمینی بی رگ

بی در و باغ و حصار

خوش رمیدید ز خود؛

بزمتان رنگین باد.

 

به سترگی پدر

بی سبب تازیدید.

و بدان خاک هنر

ننمودید نگاه.

نگرفتید بکار

پند های مادر؛

جامتان نوشین باد.

 

سپر خوف درون

بنهادید چه پاک.

و بدین غربت دور

رو نهادید چه راد؛

شاهتان فرزین باد.

 

چشم دل بگشودم

به تماشای بهار

در کنار گل نار

بر سر صخرۀ سنگ

می روشن خندان

در قدح واندر کام؛

وقتتان سیمین باد.

بختتان زرین باد.

 

یادم آمد، باری؛

زاده ام در آن خاک

در غروبی تبدار

یا صباحی خوشوار

نزد یک بوتۀ تاک

یا درخت گردو.

کام من گشت هلاهل، یاران؛

قلبتان خوشبین باد.

خوابتان شیرین باد.

 

2006

اتاوا

 

 


Share/Save/Bookmark

Recently by Manoucher AvazniaCommentsDate
زیر و زبر
6
Nov 11, 2012
مگس
-
Nov 03, 2012
شیرین کار
-
Oct 21, 2012
more from Manoucher Avaznia
 
ebi amirhosseini

Manuchehr Aziz

by ebi amirhosseini on

Beautiful,you brought tears to my eyes!.


Souri

So great ..

by Souri on

It made me thinking about my emigration and exile...

Beautiful as always. thanks Manuchehr.