غزل - ۴

Mohammad Ilyas
by Mohammad Ilyas
24-Dec-2007
 

حالِ خود پیشِ تو می گویم چون

می روم بحشر و باز آیم برون

 

بزرگی زِقالبِ آدم چُنین

جبرائیل بیرونست عزرائیل درون

 

از پیش تا لب نارسیده ایم

شائدآبِ حیات نباشد بدون

 

خودخواهی وخودبینی وخودپسندی

حقیقتِ مردیست بستۀ خون

 

پسندم نشود بقتل رسیدن

نمی بینم آنرا ولیکن فسون

 

چی خواهد شد فردا کسی ندیده

همین زخم ْمیرْ می ریزد اکنون ٠

 

 

 


Share/Save/Bookmark

Recently by Mohammad IlyasCommentsDate
حلوہ بسیار خوب بود
-
Apr 16, 2008
غزل -۶
2
Mar 03, 2008
بنام کوسووو
-
Feb 20, 2008
more from Mohammad Ilyas
 
default

Please do yours

by Mohammad Ilyas on

Have a Persian dictionary if you do not get the meaning. Point out the shortcoming in.


default

come on! we deserve better.

by she'r pasand (not verified) on

come on! we deserve better. Do your practice and come back later: many years later! Takbir! sorry Taktir!


default

آقا این پرت و

بی خیال (not verified)


آقا این پرت و پلاها چیه می گی؟ هوا برت نداره یه وقت فکر کنی داری شعر می گی؟ کس شعر البته می گی