به چشمان خود اعتماد نکنید


Share/Save/Bookmark

pardeha1
by pardeha1
25-Jul-2010
 
به چشمان خود اعتماد نکنید

زندگی ما در این دنیا بر اساس دریافت های بدن ماست که توسط حواس پنجگانه از پیرامون به مغز میرسد . زمانیکه به وسیله داغی دست میزنیم، گیرنده های لمسی ما آنرا به مغز فرستاده و مغز خود آنرا بر اساس آموخته هایش تجزیه تحلیل کرده بصورت گرما یا سوزش گزارش میکند.فکر ما زمانی وجود جسم خارجی را قبول دارد که آنرا با چشمان خود دیده و با دستانش لمس کرده باشد.این سرانجام آموزش های درازیست که در سالیان دراز دردوران کودکی،آموزشگاه و خانواده به ما آموخته اند . مغز انسان به گونه ای کاملا دنیوی برنامه ریزی شده است.به طوری که تا چیزی را نبیند یا صدایش را نشنود آنرا باور ندارد و بر وجودش شک میکند.انسان زمانی که با حواس خود چیزی را درک کرد خود را تسلیم ی یافته ها میکند و با همه دل و جان به وجود آن ایمان میاورد.

انسان باید از همه حواس های پنج گانه خود بهره بجوید تا ادامه حیاتش پا بر جا باشد.در غیر این صورت زمین گیر شده نمیتواند با دنیای مادی پیرامون خود در ارتباط باشد مگر آنکه بر حواس خود تکیه کند.مغز غافل از نیمه دوم دیگر ماست که روح نام دارد، روح به مراتب بزرگتر، نیرومندتر و با جنس غیر مادی نیازی به حواس پنجگانه ندارد و میتواند براحتی با نیروهای فرا بشری با دنیای مادی و روحانی در تماس باشد . این روح اسیر زمان،مکان و حواس نیست، به عبارتی این بدین معناست که هر آنچه بدن با حواس خود دریافت میکند، روح الزاما نیازی به باور آن ندارد تا مهر تایید بر آن نهد.

واقعیت اینست که ما بر اساس هر آنچه باور داریم زندگی میکنیم نه بر اساس آنچه با چشمان خود میبینیم. فکر انسان قدرت آفرینش دارد، ما با فکر خود میتوانیم خلق کنیم و با همین فکر میتوان نابود کرد.

در نظر بگیرید روزی دردی درشکم خود احساس میکنید، درد ماهها طول میکشد بدون آنکه بهبودی یابد، با توجه به سنتان و آنچه در کتابهای درسی، روزنامه و ، مجلات و رادیو تلویزیون آموخته اید نخستین نگرانی شما از این درد طول کشیده سرطان خواهد بود، بیدرنگ نزد پزشک میروید، نگرانی خود از سرطان را بیان میکنید، پزشک نیز مشکوک میشود، آزمایشات مربوطه و عکس رنگی در خواست میکند، نتایج این آزمایشات مشکوک گزارش میشود، بر نگرانی شما و شک پزشک افزوده میشود، نمونه برداری و بررسی زیر میکروسکوپ راه نهایی معرفی میشود، که در آخر جواب سرطان گزارش میشود،...چرا چنین شد؟ چرا زیرا که به ما از کودکی یاد داده اند که یک درد طول کشیده در یک فرد میانسال را به دیده سرتان بنگارم، مگر خلافش ثابت شود.سیستم کامپیوتر مغز ما را بر اساس قوانینی که خود بر پایه دریافت های حواس ما از پیرامون میباشد پایه ریزی کرده اند.

آنزمان که ما خود را به چشمان خود فروختیم و هر آنچه دیدنی و حس کردنی بود را باور کردیم، آنگاه لباس حیات به همه نتایج مغزی حاصل از حواس خود پوشانده و آنرا بگونه ای آفریده ایم. بلی درست است، ما خود با افکار خود این سرطان را آفریدیم. با فکر خود که به چشمان ما اعتماد کامل داشت و همچون یک قانون تغییر ناپذیر آنرا پذیرفتیم. دردی در شکم را همچون یک نهال کوچک پرورش داده و آنرا در ذهن خود بزرگ کردیم. ما با قدرت خود یک درد را به یک سرطان تبدیل کردیم، بله این خود بودیم که با اعتماد و باور مطلق به یافته های دنیوی و بدنی آنرا قبول کردیم و تسلیم چشمان خود شدیم.

یکی از بزرگان روحانی بازگو میکرد که روزی متوجه وجود یک توده زیر پوستی در بدن خود میشود، این توده هر روز بزرگتر میشد، او شروع کرد به اندیشیدن گفتگو با این توده، به آن گفت: تو وجود خارجی نداری، تو اجازه نداری در بدن من رشد کنی، برو بیرون. او هر روز این حرف ها را تکرار میکرد، هفته ها گذاشت ولی متاسفانه توده بزرگتر میشد و در مقابل چشمان خود میدید و لمس میکرد که بزرگتر میشود و حرفها و باورهایش کاری از پیش نمیبرد، ولی نا امید نشد و بر گفته های خود پا فشاری میکرد تا اینکه یک روز در حمام متوجه شد که یک توده گوشتی از بدنش کنده شد و به کف حمام افتاد ، بله سرطان از بدن او بیرون رفت .

برای جایگزینی قوانین روحانی به جای گونه دنیوی در مغز خود، نیاز به زمان هست، نا امید نشوید، به چشمان خود و قوانین دنیوی اعتماد نکنید، با پافشاری خواسته خود را هر چند از دید این دنیا و مردم دنیوی نشدنی است ادامه دهید، روزی به آن خواهیدهید رسید اگر و تنها اگر به آن باور کنید. www.pardeha.blogspot.com


Share/Save/Bookmark

more from pardeha1
 
pardeha1

درود

pardeha1


با پوزش از دیر کرد در پاسخگویی

من هیچ گاه مرگ را نفی نکردم، بلکه بر آن پا میفشارم هیچ گاه نگفتم که همه بیماریهای انسان بر اثر باد بینی هست

بلکه آنکه تلاش من بود اینست که نشان دهم چگونه انسانها با واقعیات درون خود دور شده و اینکه چگونه روح خود را به فراموشی سپرده اند

به عقاید شما و باورهایتان احترام میگزارم، والی تجربیات دنیای روحانی چیزه دیگری را ثابت میکند

شاید این جمله کلی باشد والی اگر دوست داشتید میتوانم خیلی ریزتر به این مساله با شما به گفتگو به پردازم


pardeha1

با سپاس

pardeha1


به دوست گرامی موندا

من هیچ وقت دانش رو رد نکردم، ضمن اینکه خود من هم یک پزشک هستم بنابرین با دانش آشنا هستم..

آنچه که من تلاش کردم بیان کنم، شاید هنوز در محدوده دانش جا  نداشته باشد چون قابل آزمایش نیست یا اینکه اکنون دانشمندان علاقه ای به این نشان نمی دهند. به هر حال، با قبول سیستمهای عصبی در بدن که هیچ شکی در ان نیست، و با وجود همه دانش پزشکی و ابزارهای تشخیصی و درمان، قدرت فکر ما فراتر از همه این سیستم های بدنی است توری که عصب به راحتی ولی با نیروی فکر میتواند در کنترل فکر باشد..

برای توضیح بیشتر فقط اینرا بگویم که خود من در حال حاضر نه تنها میتوانم بدن اشخاص را حتا از راه دور با نیروی فکر یا  تله پاتی اسکن و پی به بیماریهای آنها ببرم، همچنین میتوانم با انرژی درمانی تعداده زیادی از بیماریها را یا الائم آنها را نا بود کنم و به بیمار کمک کنم.


Monda

power of mind Can be incredibly potent

by Monda on

once it's incorporated in one's belief system. Until then we are dependent on our sight, for survival. Physical or psychological.

Trust as the most fundamental basis for humanity is indeed built through our senses (touch, sound, taste, and gaze of caregiver in the original bonding experience)- true.  However brain's hardwire has the capacity to change over time. Neuroscience has proved it by using fMRI (functional scans) - Read Vagus Nerves (part of ANS)'s adaptability to sensory stimulation (and the effect of hormones) impacting our belief system.  


Jahanshah Javid

Hm

by Jahanshah Javid on

I don't think you can develop a serious illness or get rid of it simply by the power of your senses. You cannot fool death. We all get sick and die, no matter how positive a person we may be.

And for the record, I will accept any "donyavi" natural law over one dreamed up by a mortal.