تغيير معادلات قدرت در خاورميانه به نفع حاکميت خواهد بود


Share/Save/Bookmark

Saead Soltanpour
by Saead Soltanpour
31-Jan-2011
 

قيام مردم تونس و مصر، ياد آور روزهای قيام مردم ايران در سال ۵۷ که منجر به انقلاب شد را می باشد. به يمن وسايل ارتباط جمعی، تمامی جهان بسرعت از اين تحولات با خبر می شوند و ان بخش از نسل جوان ما، که ما را بدليل شرکت در انقلابی که نتايج معکوس آن که دامنگير ما و انها شده است، سرزنش می کنند به روشنی می توانند شرايط را درک کنند.

زور ازمايی مردمی که بر اثر فشار های اقتصادی بدليل انحصار طلبی های ديکتاتور ها و خانواده هايشان از يک سو و سانسور و سرکوب عقايد مخالف و متفاوت با حاکميت، از سوی حکومت، به خيابانها می ريزند، جوانانی که سينه خود را در برابر تفنگ ها و تانک های ارتش قرار می دهند و شعار سرنگونی ديکتاتور و ازادی را سر ميدهند اغاز می شود. معادله قدرت در خيابان بهم می ريزد و حکومت مجبور به عقب نشينی می شود تا مردم را راضی کند. محمد رضا شاه، صدای انقلاب را می شنود و از اشتباهات گذشته می گويد – بن علی (ديکتاتور تونس) عينا در برابر تلويزيون ظاهر می شود و وحسنی مبارک نيز ابتدا دولت را منحل می کنند تا بعد از برگشتن مردم به خانه ها، دوباره سنگر های از دست رفته را بازپس بگيرند.

از اين مرحله به بعد است که حضور رهبری مستقل و ازاد انديش و دمکرات، د رکنارمرد م، حکومت را تا پذيرش خواست مردم که عموما بر گزاری انتخابات ازاد و تشکيل مجلس ملی هست، و متحد کردن، اقشار و جريانات بيشتر در زير يک جبهه متحد ضد استبدادی، و با رعايت کمترين تلفات جانی، يک ضرورت اشکار و غير قابل انکار هست.

ضعفی که در جريان جنبش دمکراسی خواهی مردم ايران در سال ۸۸ کاملا مشهود بود. ضعف رهبری اپوزيسيون وابسته به رژيم ولايت فقيه که بی برنامه وناخواسته در جلوی صف مخالفين قرا رگرفتند. هر چند ايستادگی اين رهبران (موسوی و کروبی) در برابر دهن کجی به رای ميليونها ايرانی که خواستار تغيير بودند، قابل ستايش هست ولی ضعف انان برای نداشتن برنامه مدون و شعار واحد مانند بر گزاری انتخابات بدون نظارت حکومتی و لغو اصل ولايت فقيه که منشا اصلی استبداد در ايران فعلی هست، عملا فرصت تاريخی را از دست مردم خارج کرد و انرژی حاضر در صحنه تبديل به آتش زير خاکستر شد. در فقدان مخالفان منسجم و رهبری جمعی در ايران، قيام مردم مصر و تونس از منظر سياسی د رکوتاه مدت به نفع حاکميت خواهد بود.

اپوزيسيون خارج از کشور هم نشان داد که اگر هم درک سياسی از شرايط داشته باشد ولی حاضر نيست که ذره ه ای از حاشيه امنيت در خارج از کشور، دور شود والا با سفر رهبران انان به داخل کشور (چه علنی وچه مخفی) اثرات مهمی بر مبارزات و سطح خواسته ها و مطالبات مردم داخل کشور می شد. کاری که البرادعی انجام داد. چهره ای که مقبوليت جهانی داشت ولی با اين حرکت، مقبوليت سياسی در مصر هم پيدا کرد.

هرچند حاکميت نشان داده است که در اعدام و حذف مخالفان، به افکار بين المللی توجه چندانی ندارد و لی در دنيای ارتباطات هم، می توان اين رهبران را زندانی کرد ولی به همين سادگی نمی توان رهبرانی را که از راه مسالمت اميز و مردمی، خواهان تغيير حاکميت به مردم هستند را کشت. بسياری از افراد مطرح در سطح رسانه های غربی در اين سالهای اخير، شهرتشان را مديون زندانی شدنشان در ايران و حمايت اپوزيسيون در خارج از کشور و پوشش خبری در خارج هستند.

تغييرات در معادلات منطقه

۱-اوضاع اقتصادی امريکا در شرايط بدئ است، جمهوری خواهان کنترل مجلس نمايندگان را بدست اورده اند. پيروزی اوباما در دوره دوم (۲۰۱۲) بدون يک جنگ جديد برای بهبود اقتصاد امريکا سخت بنظر می ايد.

۲-تا اطلاع ثانوی هر گونه عمليات نظامی از سوی اسرائيل و يا امريکا عليه تاسيسات غنی سازی در ايران، به تعويق خواهد افتاد. زيرا حسنی مبارک از رهبران اصلی سياسی در جهان عرب برای پشتيبانی سياسی و تدارکاتی بود.

۳- موضع مصر و عربستان بدليل اعتراضات مردمی در تونس و مصر، بشدت شکننده شده است، انها د رشرايطی نيستند که بتوانند با جمهوری اسلامی در شرايطی که توانست با هر قيمت سياسی در سطح بين المللی و با کمترين تلفات انسانی در سرکوب مردم، بر اوضاع سياسی ايران، تسلط پيدا کند.

۴- وجود انتخابات ازاد در مصر راه را برای کنترل دولت و يا نفوذ جدی حزب با سابقه دار اخوان السلمين باز خواهد کرد. امريکا و اروپا نشان داده اند که در برابر چنين انتخاباتی، ساکت نخواهند بود. پيروزی عباس مدنی (مسلمان در الجزاير) که با دستگيری مسلمانا ن، جنگ داخلی خونينی که همچنان ادامه دارد، و پيروزی حماس در فلسطين، تحمل نشد.

۵- بازهم دستگاه های امنيتی نتوانستند اعتراضات مردمی را پيش بينی کنند. اسرانيلی ها از تحولاتی در مصر خبر می دادند ولی با اين تظاهرات شوکه شده اند. زيرا حسنی مبارک، يکی از کسانی بود که با بستن دروازه رفح (مرز بين مصر و غزه) فشار اقتصادی و سياسی شديدی بر حماس وارد می کند که شرايط اسرائيل و رياست محمود عباس را برای اشتی مجدد بپذيرد. اموس هارل ا زهارتز نوشت:

حذف مبارک، فشار نظامی – امنيتی و سياسی زيادی براسرائيل وارد خواهد کرد. د رمرزها سالهاست که ارام هست به همين دليل، هم خدمت سربازان احتياط کاهش يافته است.

از سوی ديگر فلسطينی ها با افزايش تطاهرات و کمی هم خشونت، می توانند استقلال يکطرفه خود را اعلا کنند.

۶- موضع سياسی اسرائيل تضعيف خواهد شد. الوف بن روزنامه هارتز (يکشنبه ۳۰ ژانويه) نوشت، اسراييل بدون مصر، بدون دوست در منطقه خواهد بود. اسرائيل نياز استراتژيک به دوست در منطقه دارد با توجه به تيرگی روابط با ترکيه، سوريه تنها کشور باقی مانده خواهد بود که از حوادث اخير مصر و تضعيف حسنی مبارک بهره برده است.

۷- اختلافات شديد حزب الله لبنان با دولت حسنی مبارک که بخاطر دستگيری اعضايش در مصر که به حماس کمک می کردند، در شرايطی که حسن نصرالله رهبران عرب مانند حسنی مبارک را به سازشکاری محکوم می کرد، با تضعيف سياسی حسنی مبارک، موضع حسن نصرالله و حزب الله در بحران لبنان، قوی تر خواهد شد.

۸- کارتر، شاه متحد استراتژيک را از دست داد و اوباما، حسنی مبارک را از دست می دهد. ايا اين بخشی از طرح دمکرات ها برای فشار سياسی به اسرائيل نيست که با رفتن حکومتهای مطلقه در منطقه و متحدين اسرائيل، فشار سياسی برای کنترل اسرائيل و حل مسله خاورميانه، هست؟ اينده نه چندان نزديک اين وضوع را روشن خواهد ساخت.

قيام مردم مصر و تونس و ايران نشان از حرکت مستمر تاريخی مردم خاورميانه برای دستيابی به دمکراسی ملی و حق تعيين سرنوشت مردم توسط نمايندگان ملی انها دارد. روشنفکر ی دينی در ايران، و بهای سنگينی که مردم ايران، در تجربه عملی حکومت دينی پيدا کردند، ما را پيشتاز جنبش دمکراسی خواهانه د رخاورميانه کرده است. تجربه تلخ ايران، شانس اينکه، اين کشورها ی اسلامی مسير ما را طی نکنند، دارند. ولی در مورد ايران عدم وجود رهبری دسته جمعی دمکرات، وباورمند به حقوق همه مردم ايران، صرف نظر از قوميت و مذهب و دين، ادامه مسير را طولانی تر کرده است.

درهمه جای دنيا قواعد مبارزه با استبداد در قرن ۲۱، تقريبا يکسان هست. با محافظه کاری و سازشکاری و عدم بيان صريح خواسته هاو پای بندی به اصول اخلاقی و مردمی، نمی توان به ازادی و دمکراسی پايدار رسيد.

سعيد سلطانپور – کانادا
وب لاگ فارسی
//www.kanoun-e-bayan.blogspot.com/
www.youtube.com/glassceiling.ca


Share/Save/Bookmark

more from Saead Soltanpour
 
Amir Sahameddin Ghiassi

It is possible that they take over

by Amir Sahameddin Ghiassi on

They want to control the people, any body who is against the people is OK for them. They want to be Mr of the world and we should be their slaves.


vildemose

 ايا اين بخشی

vildemose


 ايا اين بخشی از طرح دمکرات ها برای فشار سياسی به اسرائيل نيست که با رفتن حکومتهای مطلقه در منطقه و متحدين اسرائيل، فشار سياسی برای کنترل اسرائيل و حل مسله خاورميانه، هست؟ اينده نه چندان نزديک اين وضوع را روشن خواهد ساخت.

That is very true. It serves them right for continuing to build those settlements on Palestinian land. That is a good thing. It will also decrease the influence of IRI in the region as a whole. Sunnis are not going to be led by shias in Iran.