The people who control the world.

روحانیت و مردم و ...بی اطلاعی آنان از ظلم و فساد

این داستان نوشته شده در بیش از شصت سال پیش توسط یک نو جوان سیزده ساله است و ربطی به امروز ندارد. جوان کم سن و سالی که بسیار معتقد بوده است و تمامی وجودش باحتمال از ایمان و عشق به پیامبران و مذهبیون پر بوده است.

شخصیت والای در گران قیمتی چون سید شهدا حضرت حسین فرزند علی بالاتر از آنست که همه کس بتواند در باره آن چیزی بنویسد. و حتی قسمتی از آن گوهر تاباک عالم انسانی را بما بنمایاند. ولی من میخواهم در باره این فرشته عدل و داد و این سرور شهیدان چند خطی بنویسم. نظرم هم خدمت به عالم انسانی است. و این را هم قبول دارم که من نمیتوانم از عهده این کار بزرگ بر آیم ولی چه کنم تلاش خود را میکنم. امیدوارم که روحانیون بزرک مارا عفو کنند. نکته دوم اینکه نسل جوان آنطوریکه بایست و شاید به این موضوع اهمیت نمیدهند و با روحانیون آمیزش ندارند و ما بایست برای رفع این نقایص بکوشیم و بهر کس  ناکس که لباس روحانیت پوشیده است اجازه ندهیم که از آن سو استفاده های کلان بکند.

البته وظیفه هر کس است که به لباس روحانیون احترام بگذارد زیرا که لباس پیامبر معظم اسلام را به تن کرده اند. ولی دزدان و قاتلانی که از این لباس سو استفاده میکنند چی؟  آیا آنان هم بایست مورد احترام واقع شوند؟ تنها بخاطر اینکه لباس حضرت محمد را پوشیده اند؟ مردم نبایست بگذارند که این نوع افراد دزد و چاخان در لباس روحانی ظاهر شوند و به جان مال و ناموس مردم بی مهابا دست درازی کنند. ما بایست روحانیون قلابی را دفع کنیم و تا ریشه روحانیت خشگ نشود و مردم نسبت به روحانیون خوب بد بین نشوند. این درد اجتماعی ماست که شیادان و دزدان در لباس روحانی و مسلمان به مال و ناموس مردم دست درازی میکنند و در پشت اسلام وروحانیت پنهان میشوند. روحانیون مورد احترام هستند و که آنها مشعلداران اسلام میباشند. گفته من از دوستی زیادی است که به روحانیون دارم و نمیخواهم دزدی در میان آنان باشد. وکسانیکه مادی و دنیا گرا هستند نبایست به لباس آنها در آیند و مردم را نسبت به آنان بدبین سازند. ما با دوستی خالصانه میگوییم که مواظب باشند دزدان و شیادان مال و جان و ناموس مردم خود را در میان آنان جا نزنند. تا از شخصیت روحانیون واقعی کم نشود. پر واضح است که آنان پدران روحانی نسل جوان هستند ولی نسل جوان و ما آنانرا نمیشناسیم زیرا اگر در میان صد روحانی خوب یکی فاسد باشد نام همه را به فساد خواهدکشانید. پس خود روحانی ها بایست خوب مواظب باشند تا بنام آنان ظلم و فساد نشود. جوانان ومردم تنها آن روحانی فاسد را میبینند پس شما خودتان بایست افراد بد را کنار بیاندازند و خوبها را نگه دارید. این شما هستید که بایست بین جوانان رسوخ کنید و به آنان نور ایمان بدهید. تقصیر از شماست اگر جوانان ما فاسد و گمراه میشوند اگرشما در این باره کوتاهی کنید شما مشعلداران اسلام بایست از سرور شهیدان بیاموزید که زر وزیور دنیا را کنار زد و با نهایت شهامت برای اجرای عدالت ایستادگی کرد تا شهید شد.

شما هم مثل حسین پسر علی وظیفه دارید که مردم را کمک و رهنمایی کنید نه اینکه فکر جاه  مقام و پول ثروت باشید ومردم را به امان خدا ول کنید. شما بایست به درد مردم و جوانان برسید و به کنه ذهن آنان پی ببرید. شما مسول هستید که فاسدان را از میان خود طرد کنید و انسانهای والا را بین خود پذیرا باشید. یک فاسد میان همه شما شخصیت همه شما را لگد کوب خواهد کرد. چرا شما نبایست که بر دلهای جوانان ومردم حکومت کنید ودستورات والای اسلام را به آنان آموزش دهید. ما جوانان هم بایست بتوانیم از شما انتقاد کنیم تا دزدان و اشخاص شرور به میان شما رسوخ نکنند. تا انتقاد سازنده نباشد بار سالم به مقصد نمیرسد.

محبت مرده است و در عوض ظلم و فساد بیداد میکند فتنه جویی و خود خواهی و لاابالی گری و منفی بافی زنده شده و دارد خانه را از بیخ و بن میخورد.  تا دیر نشده بیدار شوید ما از شما که در صدر نشسته اید انتظار داریم که با محبت و کلام نیک جلوی فساد و دزدی ها را بگیرید. و به این کمدی پایان دهید. ما چون بشما ها علاقه داریم اینها را میگوییم و تمامی نکات ضعف را زیر ذره بین میبریم  تا دیگر تکرار نشود چون علاقه مند هستیم که ایرانیان با ایمان واقعی باشند و بهم برسند و فاسد دزد نباشند. ایرانیان بایست مثل پدران خود کارهای نیک بکنند و پندارهای نیک داشته باشند. و لب خود را جز در راه نیک باز نکنند. شاید بگویید که نکات ضعف بسیار کم هستند ولی ما آنها را بزرگ میکنیم تا شما بهتر ببینید که در ایران ما چه خبر است.

ما امیدواریم با ثروت عظیمی که مردم بعنوان خمس و زکات بشما میدهند با آن برای مردم خانه و آشیانه بسازید تا دخترکان فقیر هم بتوانند به درس و مشق خود برسند. دیگر کسی با وجود آنهمه پول نزد شما گدایی نکند و گرسنه سر به زمین نگذارد. مگر در اسلام گفته نشده که طلب عمل بر هر زن و مرد مسلمانی واجب است و نه مستحب پس شما مسول هستید که به هر زن و مرد مسلمان کمک کنید تا بتواند درس بخواند  این همه بیسواد در کشور شما ننگ است. پدران ما هرچه داشتند وقف کردند تا با آن به فقرا رسیدگی شود. اشخاصی که در اثر مرضی و یا علتی ناتوان و بی پول میشوند بایست مورد حمایت شما قرار بگیرند و از دریای ثروتی که در دستهای شما و اوقاف اداره نامیده میشود استفاده خیرانه بکنید.

باحتمال این دوست ما از دیدن سرگذشت دخترک یتیم شده خیلی متاثر شده است و میخواهد بگوید که این تقصیر روحانیون آن زمان است که به دختر بینوا ومادر و برادرش که هم قربانی نیکی پدرش شده اند نرسیده اند و کنگ باقی مانده اند.راستی اگر پسر بچه ای از این وقایع آگاه میشده است  چطور روحانی محل از وضعیت این خانواده هیچ اطلاعی نداشته است. شاید در آن زمان تشکیلات دولتی برای رسیدگی وجود نداشته و این تنها روحانیون بوده اند که به مستمندان رسیدگی میکردند و هر دینی به پیروان خود کمک میکرده است.