بچه بابی آهای سگ بابی. بچه مسلمون آهای بچه سید بچه آخوند. خارجوی؟


Share/Save/Bookmark

بچه بابی  آهای سگ بابی.  بچه مسلمون آهای بچه سید  بچه آخوند. خارجوی؟
by Sahameddin Ghiassi
15-Apr-2010
 

بچه بابی  آهای سگ بابی.  بچه مسلمون آهای بچه سید  بچه آخوند. خارجوی؟

چند روز پیش ناصر بمن زنگ زد و گفت امیر خوب داری شرح زندگی بچه های قدیمی و دوستانت را مینویسی. فکر نمیکنی که همه باهم بسیار شبیه هستند؟ گفتم چرا زندگی آدمهایی که یک ناراحتی کشیده اند خیلی بهم شبیه است. کسی که مثلا یکبار سرش کلاه رفت انگشت نما میشود و زرنگ  هاهم خوب میدانند که براحتی میتوانند سرش را برای چندمین بار با یک نوع روش جدید کلاه بگذارند و حقه سرش سوار کنند. مادر میگفت که ما هر سال فکر میکنیم که عاقل شده ایم و دیگر کسی بما کلک نخواهد زدولی بعد میبینیم که نوع کلک ها فرق کرده است و باز به نوعی دیگر سرمان را کلاه گذاشته اند.


ناصر میگفت من وقتی یاد گذشته و این کلمات بچه بابی سگ بابی میافتم راستی که بعد از شصت سال هنوز به تن من رعشه میافتد. مثل اینکه در آلمان بما شیس آسلندر راس میگفتند  یعنی خارجی گه برو گمشو. و هنوز هم که من یاد آن آلمانها میافتم که با چه خشمی و با چه دریدگی این لغات را حواله ما میکردند تنم میلرزد. خوب این هم یک نوع ضعیف کشی و اقلیت آزاری است. که در ایران بعنوان دین آزارت میدهندو در آلمان بعنوان ایرانی بودن برایت مشگل ساز میشوند. ناصر گفت خوب پس ما کجا بایست بریم.  گفتم مشگل اینجاست که بشر آنقدر بخود مغرور است که فکر میکند که تنها اوست که بایست زندگی کند.

ناصر میگفت مادرم که بهایی بود بارها بمن میگفت که بهایی ها آدمهایی بسیار خوب هستند. راستگو و درست کردارند حرف زشت نمیزنند و حضرت بهاالله فرموده که دین اگر سبب نقاق و ناراحتی باشد بی دینی بهتر است. یا نزاع و جدال لایق درندگان است نه انسان. خوب بایست بدین ترتیب بهایی ها خیلی آدمهای خوبی باشند. نه مال مردم خور هستند ونه بد جنس و شرور؟


یادت هست که لغت فرولین در زبان آلمان موقعی که سربازان آمریکایی آنجا بودند چه معنی بدی داشت که در اصل معنی دوشیزه و خانم شاهزاده کوچولو را میداد ولی در اثر سو مصرف آن توسط سربازان خارجی مقیم آلمان به معنی فاحشه تغییر پیدا کرده بود. خوب بچه بابی و یا بچه مسلمون هم حرف بدی نیست ولی اگر دیگران یک بار منفی سوار آن کرده باشند که درد آور خواهد بود.


 این آدمهایی که خودشان و دین شان را بهتر و بالاتر از همه میپندارند و یا ملیت  خودشان را نمونه میپندارند. و یا به سفیدی پوشتشان بی نهایت مغرورند و دیگران را آدم درجه دو فرض میکنند. یادم از آن سرگذشت افتاد که بچه ای که تنها مادرش بهایی بود بچه به قصد گشت با او کتک کاری کردند ولی ناظم و معلمان بچه را که خونین مالین بود نجات دادند و به دفتر بردند و سر رویش را شستند و معلم مهربان آقای جلال آل احمد برایش یک لیوان شربت به لیمو درست کرد و به دستش داد که بنوشد  پسر بچه کلاس هفت گفت که آقا من روزه ام و ماه مبارک رمضان است و پدرم از من خواهش کرده بود که روزه بگیرم. جلال در حالیکه لیوان آب در دستش بود دستش لرزند و چشمانش پراز اشگ شد که بچه ای را در ماه رمضان با زبان روزه بعنوان بهایی یا بابی با او کتک کاری میکنند آنهم چندنفری به یک نفر.


یا وقتی که بچه ای که مادرش  بهایی بود بعد از کتک کاری مفصل بخانه باز میگشت و با کلامهای زشت عباس افندی توی ....گوجه فرنگی  و بچه سگ بابی  و ری....به تابوت بلور با هزار ناراحتی به   خانه میامد . پدرش فریاد میکشید بدو نمازت را به کمرت بزن تا قضا نشده است؟ و یا وقتی که بچه نماز را خوانده بود پدر میگفت من شک دارم که نماز خوانده ای برو یک بار دیگر وضو بگیر و نمازت را بخوان این بار با صدایی بلند بخوان که من هم گوش کنم و لذت ببرم.

وقتی که بچه های بهایی برای مهمانی به خانه ما میآمدند. پدرم مرا مجبور میکرد که به جای بازی با آنان اذن بگویم و نماز بخوانم و آنها هم مثل بچه های مسلمون مسخره میکردند و بمن بچه شیخ  بچه  سید بچه مسلمون و...جا نماز آبکش میگفتند. گرجه وقحت و شنیع بودن فحش های همتایان اسلامی شان را نداشت ولی بهر حال برای من بسیار ناگوار بود.

ناصر گفت ولی امیر میدانی که مردم بسیار بی تفاوت هستند و تازمانی که ریش خودشان آلو نگرفته باشد درد سوزش دیگرانرا درک نمیکنند. و تازه ممکن است که مسخره هم بکنند. مگر ننوشتی که پسر خاله بهایی یکی از دوستانت که به وی بسیار اعتماد داشت و با رفتاری بسیار دوستانه با او برخورد کرده بودند تا اطمینانش را جلب کنند و از وی وکالت بگیرند بیشتر کرایه خانه های دوستت را بالا نکشید؟ و مثل بقیه تو زرد در نیآمد. خوب آدم بودن که به دین نیست و در هر دینی بد و خوب پیدا میشود. تازه بهاییانی که اینقدر در فشار هستند هم باز نا تو بازی در میاورند و سر کسانی که به آنان اعتماد میکنند کلاه میگذارند و برایشان حساب سازی میکنند.


بهایی ها بابی ها بیش از سی هزار کشته دادند و همین تازگی هم تعدادی از آنان شاید بیشتر از دویست نفر کشته و شهید شده اند ولی باز آنان که زنده هستند سر میکنند سر دوستانشان را کلاه بگذارند. و جببشان را خالی بفرمایند. پس دین آدمساز نمیتواند باشد. در برابر آنهمه شهید اقلا میبایست نام بهایی ها را خراب نکنند. و بی تفاوت و بی انصاف نباشند.  ناصر گفت واقعا که سگ زرد برادر شغال است این بد ها همه جا رخنه کرده اند. و از هر طرفی بتوانند با ملعبه کردن دین و ایمان مردم آنان را غارت و اگر هم بتوانند کشتار میکنند. بایست به ریشه انسانیت توجه کرد و نه به فرع آن.

ایکاش مردم میدانستندکه دین انسان ساز نیست فقط بهانه بکسانی مانند میدهد که کمال سو استفاده را از آن ببرند. و یا با پیراهن عثمان و با سرمایه دینی شهیدان به غارت و دزدی بپردازند. 


راستی که ایکاش عوض اینهمه دین های جور واجور و اینهمه دستگاههای عریض و طویل مذهبی یک کمی عشق و محبت و انسان دوستی بود و با این بمن چه  بمن چه ها و با این بی انصافی ها و خود خواهی ها و بی تفاوتی ها مبارزه میشد نه به نام فلان دین و فلان مذهب. اینها ذکر مصیبت نیست بلکه شاید راهی باشد که شاید بچه های ما یا بچه های بچه های ما در آینده از ظلم کردن بهم خود داری کنند و از ظالم بودن دست بردارند. انشاالله.


Share/Save/Bookmark

more from Sahameddin Ghiassi
 
vildemose

Great post. I really enjoyed

by vildemose on

Great post. I really enjoyed reading it.