فرار از تاریکی ها ( قسمت هیجدهم) شک در بودن عدالت؟


Share/Save/Bookmark

فرار از تاریکی ها ( قسمت هیجدهم) شک در بودن عدالت؟
by Sahameddin Ghiassi
23-May-2010
 

فرار از تاریکی ها ( قسمت هیجدهم) شک در بودن عدالت؟

در آن هنگامیکه این کتاب نوشته شده است . دانش آموزی از دبیر فقه میپرسد. میگویند که حضرت مسیح قدرت الهی زیادی داشته بود و مثلا میتوانست که آب را تبدیل به شراب کند و یا مرده را زنده وکور را بینا فرماید و یا شل و چلاق را سالم کند. او میتوانسته روی آب راه برود و ...چرا در هنگامیکه یکی از حواریون او میخواست او را لو بدهد در جایی مخفی نشد او که آینده را میدید و میدانست که خاینی او را لو خواهد داد و سپس به صلیب و چهار میخ اورا خواهند بست تا مرگی دردناک را تحمل کند چرا کاری نکرد  و از اینکارهای زشت جلوگیری نفرمود؟

معلم پاسخ داد او میخواسته که فدای بشریت شود تا شاید بشر راستگار گردد. به عبارت دیگر او میخواسته با کشته شدن خودش مثل گوسفند قربانی به مردم خدمت نماید و مردم را نجات دهد. او با وجود اینکه میدانسته که کشته خواهد شد این کار را برگزیده بود.

 

برای پسر بچه نویسنده کتاب این مشگل حل نشده بود که چرا خداوند به پیامبران عزیز خودش کمک نکرده است و آنان را تنها گذاشته تا دیکتاتور ها و اوباشان آنها را هلاک کنند بکشند یا شهید نمایند و یا مسموم کنند. یا چرا خداوند اجازه داده که کسی نظیر هیتلر آنقدر رشد کند تا بتواند پنجاه میلیون انسان را سر به نیست کند؟ او که قبلا بسیار معتقد به مذهب و خدا بوده است حالا دچار یک شک شده است و متوجه شده آن چیزی که بنام خدا او بایست بپرستد قابل درک در ذهن ما نیست. و فکر میکند که شیادان مذهبی که شاید عقیده ای هم بخدا نداشته بودند برای کسب روزی ایمان به خدای نادیده را گسترش داده اند. معلم فقه او هم تنها میتواند بگوید که شما بایست خدا را قبول داشته باشید زیرا که وجود این جهان عظیم و با این پیچیدگی های خلقت نمیتواند همه تصادفی باشد. حتما هوشمندی آنان را طراحی کرده است.


اکنون دنباله داستان  موزیک نظامی از کمی دور تر بگوش میرسید. طنابهای مرگ آور چوبه های دار بوضعی ترسناک تکان میخوردند  گویی روحهای همه کسانی که اینجا به دار آویخته شده بودند همه جمع شده و با خشم به ما نگاه میکردند. مردمی که بایست سرچشمه علم  نور و انسانیت باشند در نتیجه یک تربیت غلط و خود خواهی های هیتلر راه دیگری را در پیش گرفته بود. طنابهای چوبه های دار با لرزش باد ملایم تکان میخوردند که معلوم بود از تاثر است. وکلای محکومینی که سعی میکردند بطور مستقیم و یا غیر مستقیم باعث نجات موکلهای خود بشوند ولی کاری زیاد از دست آنان بر نمیامد. هیتلر هم ناراحت بود که چرا بایست اینهمه انسان را قتل و عام کند شاید خیلی دلش میخواست که آنان را عفو کند ولی آیا این عمل وی میتوانست جلوی پیشرفت او را سد کند؟ آیا اینها دوباره سر راهش قرار نمیگرفتند؟ و او یاد گفته ای میافتاد که به دشمنان خود امان نفس کشیدن دیگری نده ولی شاید این سخن مال دوران کهن بود و امروزه کار بردی نداشت. هیتلر میخواست آن روز شانسی به وکلای مدافع متهمان به جرم شرکت در خرابکاری علیه رایش سوم بدهد. با جدالی که گویا در مغز هیتلر بر پا شده بود دادگاه هم بلا تکلیف مانده بود جلسه ای پر شور و پر حرارت بود کلمات وکلای مدافع مثل زنگ در گوش هیتلر صدا میکرد.

چهار مردی که توسط افسر نازی دستگیر شده بودند در یک دادگاه نمایشی مثلا محاکمه میشدند.  یک افسر ارشد نازی به نزدیک نماینده هیتلر رفت و چیزی در گوشش گفت مثل اینکه وضع عوض شده بود گویا هیتلر دستور داده بود که همه آن چهار نفر با بایست اعدام کنند. دادگاه فرمان اعدام را صادر کرد. افسر ارشد بیرون رفت و لحظه ای بعد با یک عده سرباز مسلح با لباسهای زیبا ویراقهای براق مراجعت نمود و با قدمهای محکم در برابر نماینده هیتلر ایستاد دست ها به علامت سلام بالا رفت  و نماینده هیتلری با ابهتی خاص  و بی نظیر و جلالی عالی دست راست خود را بالا برد و با وضعی کاملا سلطنتی و سنگین از جای خود برخاست  یکی از افسران دادگاه پیش آمد و چنین خواند علاوه بر محکومیت جاسوسها چند نفر از همدستان مرد تاس هم جز لیست بودند.  کسانی که توسط افسر نازی دستگیر شده بودند  با سایر همکاران مرد تاس که در دستگاه هیتلری نفوذ پیدا کرده بود قرار بود همگان اعدام شوند.

خیلی رای دادگاه واضح بود دادگاه و مثلا قوه قضاییه آن وقت آلمان شاید تماما در اختیار عوامل هیتلر بود و او بود که همه قوا را تصاحب کرده بود. کسی در مقابل هیتلر یارای مخالفت و ایستادگی را نداشت. همه کسانی که آن روز در دادگاه شرکت کرده بودند تنها یک بازیگر یک نمایشنامه از پیش تنظیم شده بودند. مرد تاس با خونسردی بسیار شروع به خاراندن سرش کرد راستی که مردی خارق عاده بود او مردی بسیار صبور و ساکت بود  ولی یکی از بهترین جاسوسها بشمار میرفت ولی گویا ترسی عمیق برای او مفهمومی نداشت. او پای به منطقه دشمن گذاشته بود و باحتمال حساب این چنین روزی را هم قبلا کرده بود. او که یک دکتر برجسته بود شاید خواسته بود از این راه خدمتی به عالم انسانی بکند. هیتلر سعی میکرد که با روسها درگیر نشود و از این جهت میخواست که با جاسوسان رفتاری شدید داشته باشد که عوامل خارجی نتوانند پای روسیه ویا امریکا را به جنگ بکشانند. دکتر تاس به خدمت هیتلر در آمده بود تا برای دولتهایی دیگر جاسوسی کند. هیتلر هم که گول ظاهر او را خورده بود هیچ فکر نمیکرد که او هم جاسوس از آب در آید. ( میگویند که سفیر ژاپن در ایران که ژاپن همپیمان هیتلر بود هم جاسوس انگلیسهای بود و هم او بود که به سفیر انگلیس لو داده بود که رضا شاه با هیتلر پیمان بسته و هیتلر هم برای او هفت تیری های کمر والتر با بعنوان کالای تجارتی فرستاده و این کالا ها در کاروانسرای ضرابی وارد شده اند و سفیر ژاپن که جاسوس انگلیسی بود همه این دانش و معلومات را در اخیتار سفیر انگلستان گذاشته بود تا از رضا شاه باز خواست کند و بتواننددلیلی داشته باشند و اورا از سلطنت بردارند و تبعیدش کنند. )


کم کم داشت غروب میشد  و ماهمه ناراحت در آنجا ایستاده بودیم و در آن محیط مرگ بار قرار داشتیم. مرد تاس و بقیه محکومین در نزدیکی چوبه های دار ایستاده بودند.  در این هنگام مردی سیاه پوش جلو آمد با قیافه ای روحانی  و ملکوتی نمودار گشت  یکسره نزد دکتر رفت و از او خواست که اگر گفته ای دارد بگوید و شاید وصیتی بکند و اعتراف به گناهی نماید. دکتر از او روی برگردانید زیرا اعتمادش به خداوند از دستش رفته بود. کشیش مهربان هم او و هم هیتلر را دعا کرد که دست از این جاه طلبی ها بردارد و از کشت و کشتار خسته شود. کشیش در حالیکه گوهر هایی براق روی ریش های سفیدش میچکیدند آنان را ترک کرد. یک ساعت بعد هیکل دکتر تاس و دیگران بر روی چوبه های دار میرقصیدند. در حالیکه طنابهای دار محکم گلوهایشان را فشار میداد. سرباز مثل میر غصب  با کله ای گنده و قدی کوتاه نزد آخرین محکوم رفت و او را هم بالا کشید و طناب را بر گردنش محکم کرد محکوم بینوا خیلی بعد و خیلی بسختی جان داد و دست و پایی زیاد زد. همه آنان که ناظر این جنایات بودند متاثر بودند ولی از ترس جرات اظهار ترس خودرا هم نداشتند.

رنگ سرباز بینوا از خجالت  از خدا شاید مهتابی شده بود. به یکی یکی از بدنهای رقصان مرگ نگاه کرد و او آخرین نفر را هم بالا کشیده بود. ساعتی بعد روحهای آنان به آسمان صعود کردو این عالم مست جنگ و خود خواهی و تمامیت طلبی را ترک کردند و با نهایت سرعت به ابدیت پیوستند.  آنان فدای چه شدند شهوت قدرت  ثروت پول  میهن یا جاه طلبی های بی حد وحصر یک دیکتاتور آدولف هیتلر.

گویا متفقین برای یادآوری جنایات هیتلری این چوبه های اعدامهای دسته جمعی را تا مدتی نگه داری کرده بودند که دلیلی برای آدمکشی های زمان هیتلری بود. آیا بهتر نبود که بجای جنگ با دوستی و گفتگو مشگلات را حل میکردند و انسانهایی بی گناه اینطور هم چون گیاهان بی جان کشته نمیشدند؟ آیا بهتر نیست بجای نفاق و دورویی  محبت و دوستی جایگزین گردد؟ و تا از این همه جنایات علیه بشریت خود داری شود. و این گونه کثافتکاریها و این چنین قتل و عام ها در پس پرده فنا بروند و هیچوفت اجرا نشوند. دکتر و بقیه مردمی که آن روز اعدام شدند چه تقصیری میتوانند داشته باشند؟


Share/Save/Bookmark

more from Sahameddin Ghiassi
 
Sahameddin Ghiassi

Who does not know and do not want to know, will not know at all.

by Sahameddin Ghiassi on

وجود بهشت موعود همراه با حوریان همیشه باکره و غلمان های همیشه سفت سخت برای عده ای از مردم آمال آرزوهایشان شده است آنان حاضرند که بمیرند و از شر این زندگی دردسر دار راحت شوند تا به آغوش غلمان های همیشه سفت و سخت بروند یا در آغوش حوریان بهشتی همیشه باکره بخسبند. و از جویبارهای عسل و شیر بخورند و دلاری هم نپردازند. ولی آیا همه این آقایان روحانی واقعا به این چیز ها عقیده دارند اگر دارند پس چرا در بانکهای فرنگی دلار و یورو ذخیره میفرمایند حوریان بهشتی که با دلار خرید و فروش نمیشوند در ثانی آیا کشورهای اروپایی و یا آمریکایی چطور میتوانند در بهشت موعود شعبه ای داشته باشند تا به حضرات دلار تحویل دهند. آیا فکر میکنید که اروپاییها آنقدر کم شعور اند که دلارهای نامشروع را به همین سادگی به دزدانش پس بدهند؟ زهی سادگی و خوش باوری. خوب خدایی که دید چطور حضرت مسیحش به دست مردم کافر به چهار میخ کشیده شده و حضرت امام حسینش در نهایت بی دادگری شقه شقه میشود و یا تمامی امامان شیعه یا مسموم میشوند و یا کشته و شهید میگردند چرا به داد آن مظلومان همیشه درصحنه نرفت؟ و آیا آنان با علم خدایی که آقایان محترم روحانی  عقیده دارند که امامان از آن برخوردارند نتوانستند موضوع را بدانند و از تناول انگور سمی و غذای آلوده شده به زهر خود داری کنند. همیشه شاگردان هم این را از من پرسیده اند و من گفته ام که علم من بحدی نیست که این پرسش را پاسخگو باشم بایست از علمای دینی و آیت الله ها بپرسید. نمیدانم نظر شما تا چه باشد؟ 


Onlyiran

Eye opening statistics

by Onlyiran on

and a window to the reasons for our backwardness.  


Sahameddin Ghiassi

We should be also united to learn and to progress

by Sahameddin Ghiassi on

We know that with hate we cannot have any progress, but with love and unity we may have. The Jew and Arabs are cousins, why they should not be friendly with each others?


Sahameddin Ghiassi

Why we are behind? Only the others have problems or we also?

by Sahameddin Ghiassi on

گلچینی از سخنرانی آقای حافظ . آ . ب. محمد، مدیر کل بانک "البرکا"

موقعیت مردمی:

یهودیان سراسر جهان، 14 ملیون نفر

7 ملیون نفر در آمریکا

6 ملیون نفر در آسیا

2 ملیون نفر در اروپا

یکصد هزار نفر در آفریقا

جمع کل مسلمانا در جهان: یک ملیارد و نیم

یک میلیارد نفر در آسیا و خاور میانه

400 ملیون نفر درآفریقا

44 ملیون نفر در اروپا

5 ملیون نفر در آمریکا

از هر پنج نفر جمعیت روی زمین، یکی مسلمان است

در مقابل هر یک هندو، دو مسلمان قراردارد

درمقابل هر پیرو بودا ، دو مسلمان قراردارد

درمقابل هر یهودی 107 مسلمان قراردارد.

با اینهمه 14 ملیون یهودی از یک میلیارد و نیم مسلمان نیرومند ترند!

چــــرا

به چندین دلیل از جمله:

در تاریخ معاصر،

البرت انشتین ، یهودی

زیگموند فروید ، یهودی

کارل مارکس ، یهودی،

پل ساموئلسون ، یهودی،

میلتون فردمن، یهودی

رشته پزشکی:

مخترع سوزن سورنگ ، بنیامن روبن، یهودی،

کاشف واکسن فلج اطفال (پولیو) ، یوناس سالک ، یهودی،

کاشف داروی ضد سرطان خون ، گرترود الیون، یهودی،

کاشف در مان یرقان (زردی) بروخ بلومبرگ ، یهودی،

کاشف داروی درمان مرض سفلیس، پل الریخ ، یهودی،

کاشف درمان امراض عضلانی، الیه متچینکوف ، یهودی،

کاشف درمان غدد ترشحی داخلی، آنرو شلی ، یهودی،

شناخت درمانی تراپی،آرون بک ، یهودی،

کاشف قرص ضد حاملگی، جورج پیناکوس، یهودی،

شناسائی چشم بشر، ج. والد، یهودی،

شناسائی بچه در شکم مادر،استانلی کوهن، یهودی،

دیالیز قلوه ها، ویلیم کلوفکام، یهودی،

برندگان جوایر نوبل:

دریکصدو پنجاه سال گذشته، 14 ملیون یهودی 180 جایزه نوبل را دریافت کرده اند درحالیکه یک ملیارد و نیم مسلمان تنها 3 جایزه گرفته اند،

اختراعاتیکه تاریخ را دگرگون ساخت:

چیپهای کوچک دستگاههای الکترونیکی، استانلی نزور، یهودی،

رآکتور اتمی زنجیره ای، نئو سزیلند، یهودی،

کابل نوری، پیطر شولتز، یهودی،

چراغهای راهنمائی، چارلز آلدر، یهودی،

فولاد ضد زنگ، بنو اشتراوس، یهودی،

فیلم(ناطق) با صدا، ایزادور کیس، یهودی،

میکروفون تلفن، امیل برلینر، یهودی،

دستگاه ضبط تصویر متحرک (ویدئو)،چارلز جینزبرگ، یهودی،

نفوذ بر بازرگانی جهانی:

فرآورده ها ی مارک مشهور " پولو"، رالف لورن، یهودی،

تولیدات نوشیدنی "کوکاکولا" ، یهودی،

لویس جین، لوی اشتراوس، یهودی،

استار بروک، هوارد شولتز، یهودی،

گوگل ، سرجی برین، یهودی،

کامپیوتر های شرکت "دل"، میشل دل، یهودی،

دنکی، دونا کارن، یهودی،

باسکین و رابینز، ایرو رابینز، یهودی،

دانکین دونات(نوعی تنقل آمریکائی)،بیل روزنبرگ، یهودی،

نفوذ در سیاست بین المللی:

هری کیسینجر ، یهودی،

ریچارد لوین رئیس دانشگاه یل، یهودی،

الن گرینزپن، رئیس فدرال رزرو آمریکا، یهودی،

ژوزف لیبرمن ، یهودی،

مادلین البرایت، یهودی،

گاسپر واینبرگر،وزیر دفاع آمریکا، یهودی،

ماکزیم لیوینو، وزیرخارجه شوروی، یهودی،

داوید مارشال، نخست وزیز سنگاپور، یهودی،

اسحق اسحق، استاندار کل استرالیا، یهودی،

بنیامن دیزرائلی، نخست وزیر انگلستان، یهودی،

یوگنی پیرماکف، نخست وزیر روسیه، یهودی،

بری گلد واتر، سیاستمدار آمریکائی، یهودی،

جورج سمپائو، رئیس جمهور پرتقال، یهودی،

هرب گری، معاون نخست وزیر کانادا، یهودی،

میشل هوارد، وزیر کشور انگلستان، یهودی،

برونو کریسکی، صدر اعظم اتریش، یهودی،

رابرت روبین، وزیر خزانه داری آمریکا، یهودی،

رسانه های گروهی جهانی:

سی ان ان، ولف بلیتز، یهودی،

باربارا والترز از اخبار(آ. ب. ث)،یهودی،

اوجین مایر، واشنگتن پست، یهودی،

هنری گرونوالد، مجله تایم آمریکا، یهودی،

کاترین گراهام، واشنگتن پست، یهودی،

ژوزف لیلد،نیویورک تایمز،یهودی،

ماکس فرانکل،نیویورک تایمز،یهودی،

موسسات بشر دوستانه:

جورج سوروس ، یهودی،

والتر اننبرگ،یهودی،

چرا اینها نیرو مندند و مسلمانان ضعیف ؟

دلیلش اینستکه ما استعداد دانش آموختن را وانهاده ایم.

در سراسر جهان اسلام مشتمل بر 57 کشور تنها 500 دانشگاه موجود است.

درحالیکه تنها در آمریکا 5758 دانشگاه براه است.

درهندوستان ، 8407 دانشگاه موجود است.

حتی یک دانشگاه از میان کشور های اسلامی در زمره 500 دانشگاه اول جهانی جای ندارد.

سواد در دنیای مسیحیت نود% است.

سواد در جهان اسلام 40% است.

در پانزده کشور مسیحی مذهب در صد سواد یکصد است.

درکشورهای مسلمان حتی یکی هم نیست.

درکشورهای مسیحی 98 درصد دوره دبیرستان را تمام کرده اند.

درکشورهای اسلامی این رقم 50 درصد است.

40 درصد از مردم کشور های مسیحی دانشگاه را تمام کرده اند.

در کشورهای مسلمان این رقم تنها 2 درصد است.

درکشورهای مسلمان برای هریک ملیون مسلمان تنها 230 عالم و دانشمند وجود دارد.

در آمریکا این رقم 5000 است.

در آمریکا برای هریک ملیون نفر 1000 تکنیسین موجود است.

در سراسر جهان عرب فقط 50 نفر برای هریک ملیون نفر موجود است.

دنیای اسلام فقد 02/.% از درآمد ملی را برای تفحص و توسعه هزینه میکند.

درکشورهای مسیحی این رقم 5% از درآمد ملی است.

نتیجـــه:

دنیای اسلام استعداد دانش پروری ندارد.

مرحله دیگر آزمایش دانش، کاربرد آنست.

در پاکستان برای هر 1000 نفر 23 روزنامه موجود است.

درسنگاپور این رقم 460 برای هر 1000نفر است.

در انگلستان 2000 کتاب مختلف برای یک ملیون نفر هرسال چاپ میشود.

در مصر این رقم تنها 17 جلد است.

عــاقبــت:

دنیای اسلام در دانش پژوهی شکست خورده است

آزمایش کاربرد دانش راه دیگری برعدم دانش پژوهی مسلمانان است.

صادرات صنعتی پاکستان فقط9/0 در صد کل صادرات آن کشور است.

در عربستان سعودی 2/0 درصد است.

کویت و مراکش و الجزایر 3/0 درصد است.

درحالیکه سنگاپور به تنهائی 68% صادرات صنعتی دارد.

نتــیجــتا:

جهان اسلام استعداد بهره گیری از دانش را فاقد است.

به چه نتیجه ای میرسیم؟

کنکاش لازم نیست چون ارقام فریاد مکشند،لکن ما قادر بشنیدن آن نیستیم.

نـصـیحـت:

خود و فرزندانتان دانش بیاموزید، میان بر وجود ندارد. بهیچ وجه نگذارید فرزندانتان از دانش آموزی منحرف گردند. و بخاطر خدا، از نفوذ خود برای بدست آوردن نمره بیشتر برای فرزندان خود اجتناب کنید.اگر موفق نشوند آنها را یاری کنید تا موفق شوند. واگر اکنون نمیتوانند موفق شوند پس هرگز موفق نخواهندشد. ما بیشترین و نیرومند ترین ملت روی زمین هستیم تنها چیزی که لازم داریم ، شناخت خودمان است.پیروزی ما بسته به دانش و خلاقیت و سواد آموزی ماست و بس.

بیدار شو