The people who control the world.

مشگل جوانان را نمیشود با توپ  تانگ حل کرد.جوانان را دریابید

بطور کلی جوانان مسایل و مشگلات مخصوص بخودشان را دارند و با توپ تشر و یا با معتاد کردنشان نمیشودکه مشگل را حل کرد. جوان دانشگاه میخواهد مدرسه فنی میخواهد  کار میخواهد پول میخواهد تا تشکیل زندگی دهد  مسکن میخواهد تا مستقل زندگی کند همسر و یا دوست پسر و دختر میخواهد  میخواهد نامزد کند عروسی کند  بچه دار شود آیا میشود همه این درخواستها را ندیده گرفت و تنها به او امید بهشت و جهنم را داد؟ آیا میشود تنها با وعده وعید حوریان همیشه باکره و یا غلمانان همیشه سیخ آنان را قانع کرد که اگر پسر خوب و دختر خوبی باشی در آن دنیا گرفتار یک حوری بهشتی میشود که همیشه بعد از هر عشقبازی دوباره باکره میشود و نازش بهم دوخته میشود؟

یا اگر دختر باشد به او بگویی که اگر دختر با حجب و حیایی باشی و دست از پا خطا نکنی در آن دنیا یک غلمان مثل حوری نصیبت خواهد شد که مذکر است و همیشه هم سفت و سیخ  است و هیچوقت هم از عشقبازی خسته وامانده نمیشود  وشل نمیگردد. یا آن دسته از جوانان که از ناامیدی به اعتیاد پناه برده اند. آیا همه جوانان را میشود به این دوراه ساکت کرد و مطالبات آنان را از در آمد نفت و گاز به جیب خود و دوستان ریخت؟

برفرض که عده ای از جوانان را توانستید به این وسیله سرگرم کنید با آن انبوه جوانان دیگر چه میکنید آن جوانانی که پدر مادر ثروتمند ندارند که خواسته هایشان را انجام دهند. آنان پول میخواهند آنان پدر و مادری ندارند که بتوانند با زور و ضرب از آنان پولهای زیاد بگیرند و آرزوهایشان را برآورده کنند.

پسری که مرتب به پدرش نق میزد که چرا دزدی نکردی که ما اکنون ثروتمند باشیم و زندگی را به پدر سیاه کرده بود بالاخره با ضرب زور به خارج رفت تا مثلا در آنجا یک زندگی خوب برای خودش دست پا کند.  پسری که پدر نداشت روزگار مادر را سیاه کرده بود که کار تحصیل و زن میخواهد. دوستان مادرش گفتندکه خوب زنش بده. گفت آخر هر کسی را هم نمی پسندد. زن دانشگاهی خوشگل و از خانواده خوب میخواهد. وگرنه میتوانستم یک کلفت بیاورم و اورا صیغه وی کنم. او هر روز مادر را عذاب میداد و زن خوب میخواست.

خوب اگر برای این جوان کار فراهم بود که اینقدر سرکوفت مادر یا پدر نمیزدند. بعضی از جوانان هستند که تنها زورشان به پدر و مادر شان میرسد و هر گناهی را از دست آنان میبینند و میخواهند که پدر مادرشان مثل کوهی از پول همه خواسته آنان را برآورده کنندوگروهی دیگر همین توقع ها را از اجتماع دارند. دسته اول کسانی هستند که ناز نازی تشریف دارند و میخواهند که از دسترنج پدر و مادر زندگی خوبی داشته باشند. دسته دوم میخواهندکه اجتماع به آنان امکان ترقی کار و کوشش و تحصیل را بدهد.

اینهمه موج جوانان ایرانی که به امید های واهی سرازیر خارج میشوند برای چیست؟ برای این است که فکر میکنند که در ایران هیچ  امکان ترقی و تحصیل برایشان وجود ندارد. وگرنه کی حاضر است که خانواده و دوستان خوبش را رها کند و به دامان غربت پناه ببرد در جاییکه اورا انسان درجه دو میدانند. و برایش امکان ترقی بسیار کمتر از ایران است مگر اینکه بسیار ساعی درس خوان و بسیار باهوش و زرنگ باشد و یا از خانواده ای ثروتمند و درس خوان باشد.

بجه های معمولی و متوسط ول معطلند نه خارجی ها به آنان محل میگذارند و نه دولتهای ما به آنان کمکی میکنند. بایست کار کنند و با پول آن کار شاید بتوانند تحصیل هم بکنند. دانشجویانی بسیاری از این نوع من داشتم که بعد از مدتی کاملا بریده بودند که نه روی بازگشت به کشور را داشتند و نه آینده ای برای خودشان در اروپا و یا آمریکا میدیدند در صورتیکه آنان از یک دانشجوی محلی بسیار بهتر بودند و اگر کشورشان امکاناتی نظیر اروپا و یا آمریکا را در اختیارشان میگذاشت بدون شک انسانهایی خوب ووالا میشدند که میتوانستند به کشورشان خدمت کنند ولی در آمریکا و اروپا بایست کارگر معمولی و بدنی باشند. مردم هم در آنان جز یک کارگر بدنی چیزی دیگر نمی بینند.

مثلا در آلمان به دانشجوی شرقی اتاق اجاره نمیدادند و او را تف تف میکردند که مثلا فاقد اخلاقی و کثیفی و...در صورتیکه او در کشور خودش مشگل زبان خارجی و فرهنگی دیگر را نداشت و میتوانست بسیار مفید باشد. ولی آلمانها و یا سایر اروپایی ها و یا آمریکایی ها در درجه اول کسانی که بدون آکسنت صحبت میکنند و یا شکل آنان هستند را قبول دارند و به آنان امتیاز کار و اجاره اتاق میدهند.  من که میدیدم مثلا در آلمان بسیاری از دانشجویان خارجی بخاطر اینکه به آنان اتاق اجاره نمیدهند مجبور به ترک تحصیل میگیرند خواستم که یک شبانه روزی باز کنم تا از این دانشجویان حمایت کنم ولی درآمریکا مشگلی بنام مسکن اگر پول داشته باشی(پول معمولی) وجود ندارد. بهرحال من مدرسه باز کردم که دانشجویان هم میتوانند کار کنند و درآمدی داشته باشند و هم میتوانند در اینجا زندگی کنند. ولی همانطوریکه گفتم مشگل مسکن مثل اروپا در آمریکا داغ نیست و ساختمانهای زیادی برای اقامت ساخته شده است.