هشت پایی بنام برنامه ریز برای ثروتمندانی با ارقام نجومی نامشروع.


Share/Save/Bookmark

هشت پایی بنام برنامه ریز برای ثروتمندانی با ارقام نجومی نامشروع.
by Sahameddin Ghiassi
03-Sep-2010
 

هشت پایی بنام برنامه ریز برای ثروتمندانی با ارقام نجومی نامشروع.

نمیدانم داستانی واقعی که برایتان میخواهم بنویسم تازگی دارد یانه؟ بهرحال برهان که یک جوان تحصیکرده آمریکا آنهم در رشته ریاضی بود در یکی از دبیرستانها آمریکا دبیر میشود. وی تعریف میکرد که اکثریت دانش آموزان این مدرسه سیاه پوست و فقیر آمریکایی هستند. فقیر آمریکایی به کسی میگویند که نمیخواهد کار کند وهیچ مدیریت زندگی ندارد. و هرچه در میآورد خرج کارهای بیهوده میکند و یا ولخرجی و خرید وسایل غیر ضروری و یا صرف میگساری و خرید مواد مخدر مینماید.

دبیر دوست من که سیاهپوست بود بمن میگفت که تعجب نکنی اگر شاگردان سیاهپوست خنک بازی در میآورند. زیرا سیستم به پدر مادران بچه های خنک کمک مادی میکند که مثلا با این پول برای بچه شان معلم خصوصی بگیرند و یا بیشتر مواظب او باشند ولی همسایه های این شاگرد و پدر مادرانشان وقتی میفهمند که مثلا پدر یا مادررابرت دارند ماهی هزار دلار اضافه میگیرند تا مثلا به پسرشان بیشتر برسند آنها هم از بچه های خود میخواهند که سرکلاس خنک بازی درآورند تا آنان هم بتوانند از این مثلا پول مفت استفاده کنند. بدین ترتیب ناگهان تقریبا کل کلاس خنک و ابله از آب در میآیند و پدر مادرانشان هم دلشان خوش است که پول اضافی میگیرند و با آن پول میتوانند یک ماشین بزرگ مثلا کادیلاک بخرندو پز بدهند. ولی سیستم هم که میخواهد اشخاص ابله زیاد باشند به هدف خود رسیده است. ظاهرا برای کمک و درمان پول اضافی میدهند ولی در حقیقت میخواهند که مردم ابله و عقب افتاده خنک باقی بمانند تا برایشان درد سر درست نکنند. زیرا تحصیل و فکر کردن و خوب درک کردن با اساس غارتگری آنان همخوانی ندارد.

خوب حالا ما مردمان خاورمیانه چرا با هم متحد نیستیم و مرتب سر کله هم میزنیم  آیا ما نمی توانیم مشگلات خود را با حرف و تبادل نظر و یا با ریش سفیدی حل کنیم که بایست با هم دعوا و جنگ و جدال داشته باشیم. کی این فرهنگ خود خواهی و خود بزرگ بینی را در میان ما به ارمغان آورده است؟ مردی که تا دیروز یک بقال بود در اثر تق توقی که بهم خورده یک هو مدیر کل میشود و اکنون بدون داشتن هیچ دانشی میخواهد این پست سنگین را برای خودش حفظ کند و این است که وی نمی تواند هیچگونه نقدی را تحمل کند و شروع میکند به ریشه زدن و از بین بردن نقادان تا بقول خودش بدون سرخر و مزاحم کار کند. وی که حالا در اثر درهمی برهمی به یک مقام خوب رسیده است عوض اینکه عاقلانه اقدام کند و لااقل چند مشاور و منشی خوب استخدام کند تا کاری خوب ارایه دهد به خرابکاری و کشت و کشتار  البته اگر بتواند می پردازد. و سیستم بین المللی هم که در واقع طالب این چنین اشخاصی است با جنگ زرگری و شل کن سفت کن مثلا به مبارزه میرود.

بقال سابق که قبلا به یک نهار خوب و یک درآمد مکفی قانع بود اکنون میخواهد که از قافله عقب نیفتد و بایست که در فلان بانک مکزیکی و یا اروپای مثلا چند صد میلیون دلار ارز ذخیره داشته باشد. او اکنون برای دزدی هیزی و خیانت آمادگی کامل دارد و چون شاید میداند که نه لیاقت و نه دانش مدیر کلی را دارد این است که سعی میکند حداکثر سو استفاده و دزدی و رشوه خواری را بکند و یک سرمایه عظیم برای خودش در کافرستانها پس انداز داشته باشد.

متاسفانه فشار از بالا به روی مردم آنان را هم فاسد میکند و هرکس تلاش دارد که کلیم خود را از آب بیرون بکشد ولو اینکه کلیم دیگرانی را به دست آب از قصد بسپارد. سیستم طوری طراحی شده است که مردم به هم رحم نکنند و هرکس سعی کند دیگران را در فشار بیشتری بگذارد و خود را رها سازد. این است که تمامی مهر و عطوفت ها و تمام دوستی ها و مهربانی قربانی میشوند.  و بیشتر مردم با زیر پا گذاشتن معیارهای والای انسانی سعی در مثلا نجات خودشان را دارند. در این راه بهانه و نکات ضعف توسط دوستان و فامیل لو میروند تا از این راه بتوانند پولی دست پا کنند.

دزدی فساد رشوه خواری و بی تفاوتی و ظلم جایگزین انسانیت و خوبی میشود و امپریالیسم با همکاری کمونیسم وی یا سایر مکتب ها سعی در از بین بردن مردم دارند. گرچه ظاهرا چیزی دیگری میگویند. بلکه در این موقعیت تنها همه میخواهند که از منجلاب فرار کنند و دیگران را قربانی نمایند. در این هنگام است که دین و مذهب و ملیت هم برای اینکارهای منفی بخدمت گرفته میشوند و مثلا کسی که تا دیروز ادعای دوستی میکرد که من مثلا بهاییان را دوست دارم حالا برای رهایی خودش آنان را لو میدهد تا تبواند حرص و آزخودش را تسکین دهد. در این رهگذر حتی بهاییان هم به سایر همکیشان خود رحم نمیکنند و یا کسانیکه را که در خانواده دو دینه زندگی میکنند براحتی دم توپ میفرستند. متاسفانه این فشار باعث میشود که انسانها چهره هایی هیولا وار از خود ترسیم کنند. کسی که مثلا بعنوان بهایی مورد غضب قرار میگیرد و مثلا اخراج میشود نه تنها از جانب دوستان مسلمان خود مورد بی مهری وغارت شده قرارمیگیرد بلکه دوستان و فامیل بهایی هم برای اینکه از همتایان مسلمان خود عقب نباشند همان بی مهری و ظلم را در حق او روا میدارند و به محض اینکه کلمه آخ را شنیدند برای هجوم و غارت آماده میشوند. آموزه های دینی که مثلا بایست خوب مهربان و صمیمی و صادق باشیم نیز به دست فراموشی سپرده میشوند. 

حال ما چرا نبایست بیاییم و مشگلات خود را در سطح پایین دوستانه حل کنیم؟ چرا ما نبایست مثل مردم های مثلا پیشرفته عمل نماییم و چرا تعصب ها و پیش داوریها بما اجازه نمیدهند که مشگلات را با دوستی و انسانی حل و فصل نماییم؟ در هنگامیکه ما نتوانیم به حرص و آز خود دهانه بند بزنیم وخود خواه و تمامیت طلب باشیم چگونه میتوانیم که یک اجتماع سالم و پیشرفته داشته باشیم؟ وقتی ما نتوانیم از دزدی و رشوه خواری و خیانت در امانت ظلم و بیداد های کوچک خود جلوگیری کنیم و تنها در فکر خود باشیم و دیگران را براحتی فدای خودخواهی ها و تمامیت خواهی های خودمان بکنیم چطور میتوانیم اخلاق و انسانیت را آموزش دهیم و یا آنرا در اجتماع خود پیاده کنیم؟  که از ماست که برماست. اگر ما خودمان را درست د اصلاح کنیم و هرکس اینکار را در مورد خودش انجام دهد در آنصورت براحتی میتوانیم که در کنار کشورهای پیشرفته و صنعتی هم گام برداریم و با مدیریت کشور خود را اداره کنیم نه با بمن چه بمن چه و بی تفاوتی و خود خواهی ها.


Share/Save/Bookmark

more from Sahameddin Ghiassi
 
Sahameddin Ghiassi

Reza Shah of Iran

by Sahameddin Ghiassi on

He did  a lot good actions for Iran. It is not so easy to work and guide a country, and everybody can make mistakes. To critics is easy, but to work with different people is not easy.