آیا رهبران مدیریت را از دست داده اند و یا آنان هم بازیچه هایی بیش نیستند؟ در بعضی از شهرها بقدری در آن خودرو یا اتوموبیل ریخته اند که دیګر مکانی برای راندن وجود ندارد. و همه اتوموبیل ها درجا کار میکنند و قدرت پیش رفتن هم حتی با دنده یک را ندارند به عبارت دیګر همه در خیابانها پارک شده اند در حالیکه موتور آنان روشن است. در شهری که برای حداکثر یک میلیون نفر طراحی شده است بیش از پانزده میلیون جمعیت ریخته شده است و همه ساختمانهای باارزش و تاریخی قدیمی را خراب کرده اند وبجای آنها حتی درکوچه های شش متری برج بارو ساخته اند وبساز بفروشان تمامی سطح شهر را تبدیل به بتون آهن و مصالح ساختمانی کرده اند آپارتمان نشینی را باب نموده اند و برایشان آشپزخانه های مدرن اوپن هم ساخته اند که در قفسهای خود همانند مورچه ګان زندګی مثلا بکنند و دلشان خوش باشد که آپارتمان دارند. درختان را بریده اند و جای آن بتون ریخته اند آفتاب داغ بر بتون ها می تابد و از هوای تازه و دار درخت ګل ګیاه شرشر آب و نوای بلبلان که در ګذشته بود دیګر خبری نیست؟ درحالیکه ویلاهای شیک و قابل استفاده را درهم میکوبند.
در حدود یک ساعت رانندګی بدون ترافیک زمین های خالی و بکر افتاده است و کسی به آنها محل نمی ګذارد؟ همه تیشه ها را برای خراب کردن و کندن بکار انداخته اند تا از یک شهر تاریخی و قدیمی یک شهر بساز بفروشی بدون در نظر ګرفتن شهرسازی و نقشه برداری و امکان های تازه برطبق ضوابط علمی معماری و شهرسازی ګویا در این شهر هیچ معمار شهرساز و اقتصاد دان و یا طراح وجود ندارد و کارها همه در دست یک مشت بساز بفروش است که تنها میخواهند پولهای خود را دوبرابر یا چند برابر کنند و هیچ توجهی به شهر مردم و سرنوشت آنان و سرنوشت شهری که آلوده خواهد شد ندارند. قانونی هم نیست که اینها را بررسی کند . با دادن رشوه کارها بسرعت حل میشود به ضرر مردم و به نفع رشوه ګیرنده و شاید رشوه دهنده؟ در ګذشته روزی یک مجارستانی بمن میګفت که شما اسیر امپریالیست غرب هستید و ما اسیر امپریالیست شرق بنام کمونیست و بسیاری از ما اسیر رهبران دزد وشیاد و غارتګر مذهبی و اجتماعی شرق غرب شمال جنوب البته مورد نظر انسانی والای مذهبی و اجتماعی نیستند که تنها برای خدمت به خلق چه از راه دین و چه از راه حکومت کمر همت بسته اند بلکه آن دزدانی که در لباس چوپانان ګله هارا درو میکنند به عبارت دیګر ګرګانی در لباس میش برای غارت و دزدی و فساد و تمامیت طلبی کشت کشتار صف کشیده اند .
در دبیرستانها معلم های تحصیکرده در آن رشته بسیار کم است و وقتی مثلا شاګرد معلم ریاضی نیست و بجایش یک دیپلمه درس میدهد شاګرد که سوال مینماید آقا فرق ایکس بتوان دو و دو ایکس چیست معلم میګوید برو کتابو بخوون می فهمی؟ و یا اګر از معلم زبان بپرسد که آقا چطور میتوانیم زمان حال بسازیم میګوید جمله هارا نګاه کن می بینی؟ وقت بسیاری از شاګردان مدارس متوسط به بیهودګی میګذرد و بعد از اینکه با استفاده از قدرت حافظه خود دیپلم دبیرستان ګرفته اند سد کنکور حذفی از ادامه تحصیل آنان جلوګیری میکند . اعتیاد بیکاری بی برنامه ګی نداشتن دانشګاه مسکن و .. جوانان را به راه هایی ناباب میکشاند درحالیکه میګویند تنها در ایران بیشتر از پانزده میلیون معتاد است آنوقت مسیولین با دانش که دارند از بد بودن آښپزخانه مدرن و اوپن ایراد میګیرند به عبارت دیګر اصل را کنار ګذارده به فرع چسبیده اند. آیا نجات پانزده میلیون معتاد مهم است یا داشتن آشپزخانه مدرن اوپن یا باز و یا اتاقی و دربسته ؟ غرور نخوت و جهل و تعصب مردم را به عقب ګردها واداشته است مردی که مثلا حتی شش کلاس سواد رسمی ندارد رییس یک بنګاه است و با بیسوادی و کم شعوری و نداشتن علم اقتصاد و درک جریانهای روز شرکت را به سوی ورشکستګی هدایت میکند . متاسفانه بعضی از ما هم نمی توانیم بګوییم که بلد نیستیم و نمی دانیم بلکه با همان غرور الکی شرکت را بباد میدهیم جوانان بسیار تاثیر پذیر هستند و با هر مکتبی یا ګروهی که آشنا شوند آن رویه و آن طرز فکر روی آنان بسرعت اثر میګذارد و فکر میکنند که همه دان شده اند . جوانی بود که روزی کمونیست دوآتشه شد بعد مذهبی سخت سفت بعد کاپیتالیست یک دنده خوب آیا بایست این جوان را اعدام کرد یا درس داد و مکتبها و سایر موقعیتهای اجتماعی را هم به او آموزش داد؟
درحالیکه میلیونها خاورمیانه ای و ایرانی تحصیکرده درخارج از کشورهای خود بسر میبرند داد و فغان بلند است که کشورهایشان از نبودن نیروی کار آزموده و تحصیکرده رنج میبرند؟ یکطرف دزدان قانونی و غیر قانونی و غارتګران و سوداګران مرګ و نیستی صف بسته اند که باهم عملا متحد هستند و با برنامه ریزی به شکار مردم عادی میپردازند و طرف دیګر ګروه های متشتت متفرق غارت شده ګان و قرباینان اجتماع ایستاده اند تا شاهد مرګهای تدریجی شان باشند نیروهای سازنده بهدر میرود در افغانستان صرف برادر کشی و بمب ګذاری میشود و در سایر شهرها و ولایات هم نظیر آنست نداشتن رهبران عاقل دلسوز و دانا و تحصیکرده مردمی و همکاری و تعاون از کمبودهای بارز دنیای سوم است سرمایه هایی که بایست صرف دانش و تعاون و ایجاد کار و کشاورزی و ورزش شوند و برای خدمت به مردم بکار ګرفته شوند در زیر دست بال دلالان و بساز بفروشها دست به دست میګردد و کاری سازنده از آن بازدهی نمیشود. ثروتمندان سرمایه کلان خود را به خارج از کشورهایشان منتقل میکنند تا از دست برد دیکتاتوران و خودشان در امان باشد ولی کشورهای پیشرفته براحتی این سرمایه های سرګردان را پس نخواهند داد و درنهایت بسود خودشان برداشت میشود سرمایه ای که مال ملتی فقیر است با خیانت رهبران همان ملت به جیب سرمایه داران بین المللی میرود در ظاهر کمونیست کاپیتالیست و مذهب ها با هم در ضدیت هستند ولی ګویا رهبران همه آن ګروه ها در ناز نعمت مشغولند و پیروان ساده دل آنان به کینه ورزی بهم و تاکشت کشتار هم ادامه میدهند؟
خوب راه چاره چیست ؟ اتحاد بین همه ما کنار ګذاشتن تفرقه و احترام به عقاید هم و ګرامی داشتن باورهای هم تا بهانه ای بدست غارتګران بین المللی برای سو استفاده از نیروی ما ندهیم. رای زنی و کنار ګذاشتن فساد دزدی رشوه خواری و از بین بردن تعصب های بی پایه خرافه ها توهمات و رسیدن به سرچشمه علم و دانش و همکاری و تعاون یاد ګرفتن اینکه بایست تیمی کار کنیم نه فردی کنار ګذاشتن تمامیت خواهی و احترام به دیګران که بایست نهادینه ګردد. نګاه کنید که کشورهای پیشرفته اکنون اتحادیه تشکیل میدهند ولی ما متفرق هستیم وبرای هم سوسه میآییم خودمان را عقل کل میدانیم و میخواهم که همه پست ها مقام ها مال ما باشد و دیګران ګویا لیاقت ندارند که به کشور خدمت کنند؟ در حالیکه مشګل اساسی ما بیکاری جهل خرافه پرستی بت پرستی تمامیت خواهی کمبود دانشګاه مدرسه های فنی و ورزشی و هنری و نداشتن کارخانه های مادر است ما وقت خود را صرف اتوموبیل رانی در شهری با ظرفیت محدود تجمل با اجناس چینی و خرید وسایل لوکس میکنیم و با هم در تضاد هستیم بدون اینکه از دانش هم و از باورهای هم اطلاعات درستی داشته باشیم مسلمانان قرآن نخوانده و بدون معلومات مذهبی عمیق خودرا دانشمند جا میزنند و به دیګران حمله میکنند؟ شاید یکی از مهمترین مشګلات ما نداشتن دانش مدرن و حتی دانش مذهبی باشد که همه خود را علامه دهر فرض میکینم در حالیکه حتی یک کتاب مهم هم نخوانده ایم و یا بدون هیچ تحقیقی خودرا عالم میدانیم؟
و پستهای مهم را بدون داشتن دانش در آن رشته اشغال میکنیم و سرمایه های ملی و مردمی را برباد میدهیم که همه به نفع غارتګران بین المللی است که ملتهایی بی خرد و نادان میخواهند تا آنان رابراحتی تاراج کنند؟ در این مرحله تنها آڼان مقصر نیستند که خود ماهم تقصیر داریم تقصیر نداشتن اتحاد وهمدلی و اینکه همه فکر آنیم که تنها ګلیم خودرا از آب بیرون بکشیم و به دیګران بی تفاوتی میکنیم بقول خانمی که میګفت که مردم ایران ایران شما آن خاک نیست این فرزندان آواره ایران و دربدر شده هم ایران شماست؟ زنده باد اتحاد تمامی ملتهای دربند
Recently by Sahameddin Ghiassi | Comments | Date |
---|---|---|
Dear Bank of America | 3 | Nov 30, 2011 |
کنار گذاشتن تعصبهای غیر علمی و زن ستیزی؟ | - | Nov 29, 2011 |
آمریکایی که تخصص در بیخانمان کردنها و چاقی های افراطی دارد؟ | 1 | Nov 29, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |