18 تیر قیامی که تاراج شد

Share/Save/Bookmark

Sahar Tahvili
by Sahar Tahvili
28-Jun-2008
 

در آستانه قیام 18 تیر بار دیگر برخی از نیروهای اپوزسیون سنتی می کوشند تا با شکل دادن به این جنبش به باور خودشان آنرا تداوم بخشند.

اما از آنجایی که هرگز ندانسته اند این جنبش بر چه اساسی شکل گرفت نیز نمی دانند چگونه می توان آنرا هدایت کرد و تداوم بخشید.

جنبش 18 تیر در ایران قبل از اینکه بخواهد به دلیل ماهیت خودش ماندگار شود به علت سرکوب و رفتار وحشیانه رژیم ماندگار شد و از آنجایی که در فرهنگ مبارزات سیاسی ما همواره آن کس که در گیر و دار مبارزه مظلوم واقع می شود محبوب تر است ، بسیاری توانستند با مظلوم نمایی اولا خود را به این جنبش منصوب نمایند و ثانیا از آنجایی که هیچ آگاهی از مشی و هدف یک مبارزه نداشتند، آنرا به بی راهه بکشانند.

جنبشی که در دوران خفقان شکل گرفت و می رفت فراگیر شود با سرکوب دیکتاتوری مذهبی درخود شکست و از آنجایی که آفرینندگان آن به سردابهای رژیم منتقل شدند، وارثان آن با به حراج گذاردن این میراث آنرا بین کسانی تقسیم نمودند که یا سر در آخور رژیم داشتند و یا آنقدر از سیاست روز ایران به دور بودند که جنبش و رهایی تنها برایشان یک شعار بود.

میراث داران جنبش دانشجویی با واگذار کردن این حرکت به اصلاح طلبان حاکم ، این جنبش را از مسیر اصلی خود منحرف کردند و به جای آنکه با شکل دادن به این حرکت سرنگونی رژیم را هدف گیرند به مثابه اصلاح طلبان از رفرم داخلی سخن گفتند و این بار به ظاهر دانشجویان طلایه داران در پیش گرفتن این سیاست بودند.

برخی دیگر از دوستان با به خارج از کشور کشاندن جنبش کوشیدند تا با بازگذاشتن دست اپوزسیون در تبعید به جنبش شکل دهند که این شکل گیری تنها به جمع آوری امضا برای آزادی دانشجویان دربند و تلاش برای فراری دادن آنها محدود شد.

گرچه این تلاش ها به نوبه خود قابل تقدیر است اما هرگز نخواست و نتوانست خواستگاه و خط دهنده باشد.

میراثی که از جنبش دانشجویی پس از 18 تیر 78 باقی ماند آنقدر به این طرف و آن طرف کشیده شد تا سرانجام هر تکه از آن در گوشه ای پراکنده گشت.

کسانی که خود را وارثان بر حق جنبش می دانستند یا به گروه های طرفدار نظام پادشاهی متصل گشتند و یا سر از رسانه هایی درآوردند که تنها راه علاج ایران را حمله نظامی می دانند.

اگر براستی این دوستان در متن قیام دانشجویی بودند پس چطور به یکباره این چنین تغییر عقیده دادند آنهم بر سر موضوعی که نه تنها خود بلکه خانواده و وطنشان را نشانه می گیرد.

به همین دلیل برخی از نیروهای سنت زده ی اپوزسیون که هنوز در حال و هوای قیام 57 سیر می کنند می اندیشند که چرا آنها رهبر و هدایت کننده ی این جنبش نباشند؟

آنچه که من را به نوشتن این سطور واداشت بیانیه ی دکتر آرمان نوری بود که خودشان را رهبر جنبش سپید براندازی معرفی می کنند ، که به مناسبت سالروز 18 تیر نوشته اند. ایشان با تقارب کودتای نوژه که در 18 تیر 1359 رخ داد و جنبش 18 تیر 78 کوشیده اند تا 18 تیر را روز قیام ملی نام نهند و برای سرنگونی رژیم طرحی ریخته اند که در اینجا به مرور چند خط آن می پردازم:

ایشان تداركات ۱۸ تير ۸۶ را چنین پی ریزی کرده اند و خطاب به امت همیشه در صحنه فرموده اند:

۱- مكانهاي عملياتي خود را شناسايي كنيد.

۲- وسايل و تجهيزات و تسليحات لازم را تهيه نماييد.

۳- هسته هاي تبليغاتي و عملياتي ۳ تا ۵ نفره تأسيس كنيد.

۴- همه دانشجويان را آگاه كرده و آنها را در جريان آنچه در ۱۸ تير قرار است بگذرد، بگذاريد.

۵- جريان هاي خائن و وابسته به جناح هاي دولت را افشا كنيد.

۶- امنيت را از جاسوسان سلب، و عوامل اطلاعاتي رژيم را پاكسازي كنيد.

۷- با ورزش، آموزش و تمرينات چريكي، خود را براي خيزش همگاني ۱۸ تير و عمليات مربوط به آن آماده سازيد.....

و الی آخر.

حتی بدون داشتن پیش زمینه ذهنی از رژیم هم نمی توان برای چند ثانیه تصور کرد که می توان با این طرح رژیم را سرنگون نمود.

وقتی آقای نوری از تهیه وسایل و تجهیزات نظامی سخن می گویند براستی می اندیشم ایشان از ایران و جو حاکم بر ایران چه دیدی دارند؟ آیا می پندارند در ایران تهیه سلاح گرم مانند تهیه نان است؟ که می توان همه جا آنرا یافت و خرید و به منزل آورد و انبار کرد؟

وقتی سخن از افشای جريان هاي خائن و وابسته به جناح هاي دولتی به میان می آید دوست دارم بدانم ایشان کدام جریان را از رژیم جدا می دانند؟ آیا می پندارند ارتش و نیروی انتظامی در سرکوب جدای از بسیج و سپاه کار می کنند و خط و مشی آنان سوای سایر ارگانهای رژیم است؟

وقتی صحبت از سلب امنيت از جاسوسان و عوامل اطلاعاتي رژيم می شود آیا فکر می کنند در ایران بر روی پیشانی هر کس که برای رژیم مخبری می کند نوشته شده است من جاسوس هستم؟ آیا ایشان و طیف هایی مانند ایشان فراموش کرده اند که خمینی فرمان جاسوسی از خانواده را برای بچه های دبستانی صادر کرد؟

آیا می پندارید رژیمی این چنین توتالیتر در طول 30 سال حکومت خود هرگز به این نیندیشیده است که کسی چون شما چنین نسخه ای را با یک جمله برایش بپیچد؟ و آیا می پندارید رژیمی که 30 است مداوم سرکوب می کند تا کنون نتوانسته است خود را به سیستم های اطلاعاتی مجهز کند که من و شما قادر به تشخیص سریع آن نباشیم؟

وفتی صحبت از آگاه کردن همه ی دانشجویان به میان می آید تصور می شود دانشجو مانند امامان رژیم مقدس است و هر کس این نام را با خود به دوش بکشد از رژیم سواست و فراموش کرده اند بسیج دانشجویی در داخل رژیم یکی از فعال ترین ارگانهای اطلاعاتی است که برای هر دانشجو یک پرونده گشوده است تا آنچه را که می کند و خود نمی داند در آن به ثبت برسانند . آیا براستی نمی دانید بسیاری از حرکت های داخل دانشگاه ها توسط عوامل رژیم که دانشجو هم می باشند خنثی می شود؟

ایشان در جای دیگری از بیانیه شان می گویند:

ـ ارتش و سپاه و بسيج در اين حركت بيطرف خواهند بود و در نهايت از مردم شريف ايران حمايت خواهند كرد.

یعنی ارتش و سپاه و بسیج قبلا به ایشان قول همکاری داده اند و ایشان تضمین می کنند که این نیروهای مسلح بی طرف خواهند بود ، واضح است که این توضیحات از آن جهت می آید که مردم اگر قرار باشد در یک چنین قیامی فراگیر شرکت نمایند هراسی از کشته شدن نداشته باشند و ای کاش چنین باشد ، اما آقای نوری فراموش نکنید سپاه پاسداران و بسیج 2 ارگانی است که مستقیما زیر نظر رهبری ولایت فقیه اداره می شوند و آن روح وفاداری به ملتی که در دوران پهلوی در سران ارتش وجود داشت در آنان به ندرت یافت می شود، البته من نیز نه آماری در دست دارم و نه با تک تک نیروهای بسیج و سپاه به گفتگو نشسته ام تا بدانم در بزنگاه مبارزه چه می کنند اما عملکردی که این ارگان ها تا کنون در سرکوبهای داخلی داشته اند حکایت از تفکر دیگری دارد.

ـ نيروهاي مسلح ميهني ـ مردمي امنيت و حفاظت از مردم را به عهده خواهند گرفت و در صورت مقاومت سرسپردگان حكومت مي بايست با آنها بصورت خصمانه و قهرآميز مقابله شود.

بی شک مقصود ایشان از برخورد قهر آمیز و خصمانه توبیخ کتبی نیست و مفهوم این دو کلمه در واقع همان عملی است که جمهوری اسلامی در آغاز بر سر کار آمدن با عوامل ارتش انجام داد و آنها را در دادگاه هایی نمایشی به اعدام محکوم کرد ، پس این نوع برخورد هنوز هم از نظر برخی از نیروهای اپوزسون ما امری درست است و اگر روزی بر سر قدرت باشند همان کاری را انجام می دهند که خمینی انجام داد و اگر یک انقلاب قرار است شروعی این چنین مشابه و مشترک با جمهوری اسلامی داشته باشد ، بسختی می توان گفت که سرانجامی متفاوت با رژیم خواهد داشت.

ـ به زندانها هجوم برده زندانيان را آزاد كنيد!!!!!!

آقای نوری برای اطلاع بیشتر شما باید گفت در ایران علاوه بر زندانهایی مشهوری مانند اوین و گوهر دشت که شما می شناسید زندانهای دیگری هم وجود دارد که نه تنها نامی از آنان بر سر زبان ها نیست بلکه هیچ کس از مکان آنها هم اطلاعی ندارد. در ایران تحت حاکمیت ملایان ارگانهایی مانند اطلاعات ، بسیج و سپاه هر کدام خود قدرت اجرایی مستقل از یکدیگر دارند و در داخل بدنه ی خودشان مجهز به زندان های متعدد می باشند ، آنچه که شما از اوین و سایر زندان ها می شنوید حتی نیمه ای از آنچه که در سردابهای مخفی رژیم اتفاق می افتد نیست، اما متاسفانه جان بدربردگان این زندانها آنقدر کم و افسرده حالند که کمتر می توان از آنان اطلاعات کافی گرفت. و اما در مورد فرمان حمله شما به زندان ها که بیشتر باید برای آزادی کردن زندانیان سیاسی باشد ، باید بدانید در صورت وقوع هم نتیجه مورد نظر شما را نمی دهد. قیام 57 را فراموش کنید که طی آن مردم توانستند با بازکردن در زندان ها به یاری زندانیان سیاسی بپردازند. شما با رژیمی طرف هستید که به قول معروف آنقدر مار بلعیده که اژدها شده است.

نه اینکه منظورم این باشد که ملت و خلق هیچ کاری از دستشان بر نمی آید و رژیم باید با حمله نظامی از بین برود.

بر عکس تنها راه نجات ملت ایران اگر بخواهد سرنوشتی متفاوت از کنون را داشته باشد انقلاب است و نه چیز دیگر.

اما طرحی که شما داده اید آنقدر ساده و خوش باورانه است که اگر کسی ناآگاه به اوضاع ایران آنرا بخواند می اندیشد که رژیم آنقدر ها هم در طول این مدت برای تحکیم موقعیت خود کار نکرده است و سرکوب های داخلی و ترورهای خارجی براستی پرورده ی ذهن عناصر ضد رژیم است.

در حالیکه در واقعیت عمل چنین نیست. سرمایه و درآمد ایران بیشتر از آنچه که بتوان تصور کرد در راه تحکیم قدرت ملایان صرف می شود. ما با رژیمی طرف هستیم که برای تثبیت خود تمام منطقه را به آشوب می کشد .

شما در بند آخر بیانیه تان فرموده اید:

ـ به مجرد خلع يد از حكومت اسلامي توسط مردم ايران، شوراي براندازي دولت موقت را با همراهي و همياري ملت قهرمان ايران تشكيل خواهد داد و شوراي رهبري كه از نمايندگان گروههاي ميهني و مردمي است كار خود را آغاز خواهد كرد و امنيت و فضاي باز سياسي را بمدت ۸ ماه الي يك سال به ايران باز خواهد گرداند و پس از آن انتخابات آزاد در ايران انجام خواهد گرفت.

کاش می دانستم این محاسبات را چگونه انجام داده اید؟ آیا هدف تنها انشاء نوشتن است و یا اینکه می خواهید گامی مثبت در راه آزادی ایران بردارید؟

شما در ابتدای بیانیه تان گفته اید که خطر حمله نظامی با هدف استقرار يك رژيم دست نشانده خارجي مي رود .

اگر به گفته شما ایران با خطر حمله ی نظامی روبرو است بهتر است کمی به عقب برگردیم و فکر کنیم.

چرا با خطر حمله ی نظامی روبروست؟

جهانیان از دست یافتن ایران به سلاح هسته ای می هراسند و اگر بدانند ملایان تهدیدی برایشان هستند به آنان حمله می کنند.

اما ما در این میان به چه چیزی می اندیشیم؟ آیا فکر می کنید جمهوری اسلامی مجهز به سلاح هسته ای در سرکوب های داخلی از این سلاح استفاده نمی کند؟ آیا می اندیشید رژیم زمانی که خود را در خطر نابودی ببینید همگان را با خود به زیر نمی کشد؟

متاسفانه شما برای رژیم بیش از حد شرافت قائل شده اید.

و این تنها به دلیل ناآگاهی و دوری شما و طیف همفکر شما از ایران و فضای داخل ایران است.

شما هنوز حریف را نشناخته اید و متاسفانه قواعد بازی را هم نمی دانید.

آنقدر مسئله را پیش پا افتاده جلوه داده اید که انگار در طول این مدت هرگز سرنگونی به ذهن کسی نرسیده بوده است.

این نوع تصویر دادن تنها باعث می شود مبارزه و تلاش برای رهایی مورد مضحکه قرار گیرد. اگر هدف سرنگونی به شیوه ی انقلاب است که من هم با آن موافقم باید به داشته ها نگاه کرد و کوشید نداشته ها را فراهم کرد.

اکنون جنبش های داخل ایران که عمدتا مستقل از نیروهای خارج کشور فعالیت می کنند نیازمند پشتیبانی و یاری هستند.

جنبش هایی که گاها سرنگونی را هم هدف قرار نداده اند اما می توانند چنین هدفی را هم در دستور کار خود قرار دهند.

اگر براستی هدف سرنگونی است، من و شما نمی توانیم از بیرون کشور روز و ساعت آنرا تعیین کنیم . این پوسته ی جامعه است که وقتی به حد انفجار رسید سر باز می کند.

برای سرنگونی رژیم اگر رژیم را خوب نشناسیم و روش را درست ندانیم هرگز موفق به براندازی نخواهیم شد و تمامی قیام هایمان به یک سرنوشت دچار خواهند شد. آقای نوری کسی که خود را به خواب زده است را هرگز نمی توان بیدار کرد.

رژیم نه آنقدر قوی بنیه و سخت بنیاد است که خودش می اندیشد و نه آنقدر ساده و سست بنیاد است که شما تصور کرده اید.

چیز ما بین این دو که سرانجام روزی فرو خواهد پاشید.

 

Share/Save/Bookmark

more from Sahar Tahvili
 
default

Hamash zire sare Englestane

by ali reza (not verified) on

Many naive people believe that our people made the revolution possible.They may have in a way had a hand in it,but it was orchestrated or redirected by BBC.It was BBC who would broadcast the latest news about developments in Iran,and it was BBC that people used to listen to.People used to say in Iran, if you lift a Mullah's beard it would say Made it England under it:)