در سال ۱۳۸۹، به مناسبت دوازدهمین سالگرد کشته شدن محمد مختاری، نویسنده و مترجم، فیلمی از مراسم خاکسپاری او بر شبکه یوتیوب قرار گرفته است. این فیلم کوتاه را آرمان نجم ساخته است.
محمد مختاری، یکی از اعضای کانون نویسندگان بود که دوازدهم آذر ماه ۱۳۷۷ در جریان ترورهای موسوم به «قتلهای زنجیرهای» کشته شد.
در این فیلم، همسر و پسر محمد مختاری و همچنین جواد مجابی، فریبرز رئیسدانا، محمود دولتآبادی و هوشنگ گلشیری از اعضای کانون نویسندگان ایران، درباره او صحبت میکنند.
Recently by Tapesh | Comments | Date |
---|---|---|
A Conversation between a Bahai and a former member of Hojjatieh Association | 2 | Dec 04, 2012 |
ماهیت اوباش و لاتهای ۲۸ مرداد ۳۲ - علی امینی | 7 | Dec 01, 2012 |
رضا شاه چگونه مردم را فریب میداد ؟ | 3 | Nov 29, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Death to the IRI ... for all those killings!
by Shazde Asdola Mirza on Sat Dec 10, 2011 05:45 AM PSTBad Stories for Bad Kids
سکوت هرگز !
Roozbeh_GilaniThu Dec 08, 2011 07:47 PM PST
بيانيه ی کانون نويسندگان ايران
در سيزدهمين سالگرد قتل محمد مختاری و جعفر پوينده
حديث طناب دار و آزادی از هر زبان و هر اندازه گفته شود نامکرر است. نياز انسان است که آزاديخواهی چندان گسترش يابد و مخالفت با آزاديستيزی به فرهنگى چنان ريشهدار بدل شود که هيچ نهاد و هيچ احدی به خود اجازه ندهد برای مخالف خويش کمترين محدوديتی ايجاد کند، چه رسد به آنکه طناب به گردناش اندازد و صداياش را در گلو خفه سازد. يکی از هدف های مهم و اساسي کانون نويسندگان ايران از گراميداشت هرساله ی ياد و نام جانباختگان راه آزادي، محمد مختاری و جعفر پوينده، همين گسترش و تعميق فرهنگ آزاديخواهی در جامعه ی استبدادزده ی ايران است. سکوت در مورد فاجعه ی پلشت و شنيعی چون قتلهای سياسی-عقيدتي پاييز 1377 و پيش از آن، دور از شأن آزاديخواهانه ی انسان است و مباد که چنين کنيم، حتی اگر اعتراض به آزاديکُشی براى ما بهايى گزاف داشته باشد، که تاکنون داشته است. منظور البته نه جنجال و هياهو بلکه بيان حقيقت است، درست همانگونه که روی داده است.
در اين نکته هيچ ترديدی نيست که جعفر پوينده و محمد مختاری – اعضای فعال و خستگيناپذير کانون نويسندگان ايران – در راه مبارزه برای آزادی بيان کشته شدند. اما همين حقيقت ساده و روشن برای آنکه به زبان در نيايد دستخوش چه تحريف ها و پردهپوشی ها که نشد! نخست گفتند که اينان قربانی اختلافات داخلی خودشان شدهاند. سپس گفته شد کار صهيونيستها بوده و عدهای از خارج کشور آمده و آنها را کشتهاند. بعد اعلام کردند که عدهای مأمور «خودسر» و «مسئوليتناشناس» و «کجانديش» به گردن مختاری و پوينده طناب انداخته و پروانه اسکندری و داريوش فروهر را کاردآجين کرده اند. اما نگفتند چرا؟ قاتلانی که «خودسر» ناميده شده بودند در بازجويی ها مدعى شدند که دستور را اجرا کردهاند. از اين مهمتر، رئيس وقت سازمان قضايی نيروهای مسلح – که رسيدگی به پروندهی قتل ها به او سپرده شده بود – در يکی از مصاحبههای تلويزيوني خود اعلام کرد که قاتلان در مورد مقتولان ادعاهايی دارند که آن ها را بايد بر اساس ماده ی 226 قانون مجازات اسلامی اثبات کنند؛ سخنی دال بر اين معنای آشکار که قاتلان ادعا کردهاند جانباختگان آذرماه 1377 شرعاً مستحق قتل بوده اند.
بهرغم كوشش برای پردهپوشی و وارونهنمايي قتلهای پاييز 1377 و با برملا شدن دهها قتل سياسی مشابه ديگر که پيش از آن تاريخ روی داده بود، سرانجام اين واقعيت از پرده برون افتاد که حذف آزاديخواهان و مخالفان بدون دادرسی و دادگاه سياستی کلان بوده که سال ها اجرا ميشده است. در چنين شرايطي، نهادهای مسئول حکومت يا ميبايست بهصراحت از قاتلان دفاع ميکردند، اقدام آنان را قانونی و شرعی اعلام مينمودند و حتی مورد تشويق قرار ميدادند يا، علاوه بر محکوميت اين اقدام به عنوان عملی آزاديستيزانه و نه اقدامی که به نظام ضربه زده است، آن را ريشهيابی ميکردند، مبانياش را به نقد ميکشيدند و تا حد ّ به قول خودشان «جراحی اين غدّه ی سرطانی» و دستکم الغای موادى قانونی چون مادهی نامبرده و نظاير آن – بر اساس مغايرت آشکارشان حتی با قانون اساسی خود جمهوری اسلامی – پيش ميرفتند. اين نهادها به هيچيك از اين دو کار دست نزدند و، به جای آن ، به اعلام «خودسر» ی و «مسئوليت ناشناس» ی و «کج انديش» ی عواملی صرفاً اجرايی و سپس محاکمه ی اينان در پشت درهای بسته به اتهام فقط چهار قتل آذر 1377 و در نهايت صدور چند حکم قصاص – که از پيش معلوم بود خانواده های جانباختگان از خواست اجرای آن ها سر باز خواهند زد – و چندين حکم زندان برای عوامل دستچندم قتلها بسنده کردند. اين برخورد هيچ معنايی نداشت مگر پرهيز از رويارويی با واقعيت و در واقع پاک کردن صورت مسئله با هدف سرپوش گذاشتن بر محدوديت هرچه بيشتر آزادی از طريق کشتار آزادانديشان و آزاديخواهان. واقعيت آن بود که طنابی که به گردن پوينده و مختاری انداخته شد برای خفه کردن صدای آزاديخواهانه ی آنان بود و، از همين رو، قاتلانشان بايد به اتهام سرکوب آزادی محاکمه ميشدند و نه صرفاً به سبب ارتکاب قتل، آن هم فقط چهار قتل پاييز 1377 از ميان سلسلهی قتلهای سياسی مشابه. اگر اينگونه افراد به اتهام سرکوب آزادی محاکمه ميشدند و نهادهای متبوع آنان نيز خود را در برابر تمامى قتلهای سياسی-عقيدتی پاسخگو و مسئول ميدانستند، بيگمان جامعه اکنون شاهد تشديد سرکوب آزاديخواهان و حضور اينهمه فعال فرهنگی و اجتماعی و کارگری و سياسی در زندانها نبود.
کانون نويسندگان ايران در سيزدهمين سالگرد قتل تبهکارانه ی محمد مختاری و جعفر پوينده ضمن گراميداشت ياد عزيز اين جانباختگان راه آزادي، بار ديگر بر خواست خود مبنی بر ريشهيابی قتل آنان با هدف بيان بيکموکاست حقيقت پای ميفشارد و شناسايی و محاکمه ی مسببان تمامى قتل های سياسی-عقيدتی را خواستار است. تا زمانيكه همه ی آمران و عاملان اين قتلها به اتهام آزاديکُشی و با چشمانداز پايان دادن به هرگونه قتل سياسی-عقيدتی محاکمه و مجازات نشوند، اين پرونده همچنان مفتوح است.
روز جمعه 18 آذر 1390 ساعت 2 بعد از ظهر در گورستان امامزاده طاهر کرج همراه با خانوادههای محمد مختاری و جعفر پوينده مزار اين عزيزان ازدسترفته را گلباران ميکنيم.
کانون نويسندگان ايران
16 آذر 1390
//www.roshangari.net/as/ds.cgi?art=20111207125554.html
Tapesh, Thanks for posting the video
by Maryam Hojjat on Thu Dec 08, 2011 09:40 AM PSTHow sad is to see our best have lost their lives in the hands of bunch backwarded, criminal bastards like these akhoonds who have been running IRAN and destroying IRAN & IRANI.