Tehran's police chief, Reza Zarei, has been arrested after he was found nude in a local brothel with six naked prostitutes, according to local reports.
03/17/2008 - 10:55Recently by Omid Hast | Comments | Date |
---|---|---|
ترسیم: فریدون فرخزاد (۱۵ مهر ۱۳۱۷ - ۱۶ مرداد ۱۳۷۱) | 3 | Aug 08, 2012 |
کارتون: رکوردِ قیمتِ مرغ شکسته شد | - | Aug 08, 2012 |
Cartoon: How much? | 5 | Aug 06, 2012 |
Does anyone know?
by Setiz (not verified) on Mon Mar 17, 2008 10:25 PM PDTDoes anyone know the client number of Haaj Agha Reza Jazzab? Is he client number 8 or client number 10?
I mean who is the "pish namaaz" here? Haaj Aaghaa Spitzer or Haaj Aaghaa Reza ye khodemoon?
from Koran
by hajiagha on Mon Mar 17, 2008 10:01 PM PDT//hajiagha.tripod.com
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
اى جامه خواب به خود پيچيده (و در بستر آرميده)! (1)
برخيز و انذار كن (و عالميان را بيم ده)، (2)
و پروردگارت را بزرگ بشمار، (3)
و لباست را پاك كن، (4)
و از پليدى دورى كن، (5)
و منت مگذار و فزونى مطلب، (6)
و بخاطر پروردگارت شكيبايى كن! (7)
هنگامى كه در «صور» دميده شود، (8)
آن روز، روز سختى است، (9)
و براى كافران آسان نيست! (10)
مرا با كسى كه او را خود به تنهايى آفريدهام واگذار! (11)
همان كسى كه براى او مال گستردهاى قرار دادم، (12)
و فرزندانى كه همواره نزد او (و در خدمت او) هستند، (13)
و وسايل زندگى را از هر نظر براى وى فراهم ساختم! (14)
باز هم طمع دارد كه بر او بيفزايم! (15)
هرگز چنين نخواهد شد; چرا كه او نسبت به آيات ما دشمنى مىورزد! (16)
و بزودى او را مجبور مىكنم كه از قله زندگى بالا رود (سپس او را به زير مىافكنم)! (17)
او (براى مبارزه با قرآن) انديشه كرد و مطلب را آماده ساخت! (18)
مرگ بر او باد! چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده كرد! (19)
باز هم مرگ بر او، چگونه مطلب (و نقشه شيطانى خود را) آماده نمود! (20)
سپس نگاهى افكند، (21)
بعد چهره درهم كشيد و عجولانه دست به كار شد; (22)
سپس پشت (به حق) كرد و تكبر ورزيد، (23)
و سرانجام گفت: «اين (قرآن) چيزى جز افسون و سحرى همچون سحرهاى پيشينيان نيست! (24)
اين فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا)!» (25)
(اما) بزودى او را وارد سقر ( دوزخ) مىكنم! (26)
و تو نمىدانى «سقر» چيست! (27)
(آتشى است كه) نه چيزى را باقى مىگذارد و نه چيزى را رها مىسازد! (28)
پوست تن را بكلى دگرگون مىكند! (29)
نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شدهاند! (30)
ماموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار داديم، و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معين نكرديم تا اهل كتاب ( يهود و نصارى) يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد، و اهل كتاب و مؤمنان (در حقانيت اين كتاب آسمانى) ترديد به خود راه ندهند، و بيماردلان و كافران بگويند: «خدا از اين توصيف چه منظورى دارد؟!» (آرى) اين گونه خداوند هر كس را بخواهد گمراه مىسازد و هر كس را بخواهد هدايت مىكند! و لشكريان پروردگارت را جز او كسى نمىداند، و اين جز هشدار و تذكرى براى انسانها نيست! (31)
اينچنين نيست كه آنها تصور مىكنند سوگند به ماه، (32)
و به شب، هنگامى كه (دامن برچيند و) پشت كند، (33)
و به صبح هنگامى كه چهره بگشايد، (34)
كه آن (حوادث هولناك قيامت) از مسائل مهم است! (35)
هشدار و انذارى است براى همه انسانها، (36)
براى كسانى از شما كه مىخواهند پيش افتند يا عقب بمانند ( بسوى هدايت و نيكى پيش روند يا نروند)! (37)
(آرى) هر كس در گرو اعمال خويش است، (38)
مگر «اصحاب يمين» (كه نامه اعمالشان را به نشانه ايمان و تقوايشان به دست راستشان مىدهند)! (39)
آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مىكنند... (40)
از مجرمان: (41)
چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» (42)
مىگويند: «ما از نمازگزاران نبوديم، (43)
و اطعام مستمند نمىكرديم، (44)
و پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم، (45)
و همواره روز جزا را انكار مىكرديم، (46)
تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد!» (47)
از اين رو شفاعت شفاعتكنندگان به حال آنها سودى نمىبخشد. (48)
چرا آنها از تذكر روى گردانند؟! (49)
گويى گورخرانى رميدهاند، (50)
كه از (مقابل) شيرى فرار كردهاند! (51)
بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانهاى (از سوى خدا) براى او فرستاده شود! (52)
چنين نيست كه آنان مىگويند، بلكه آنها از آخرت نمىترسند! (53)
چنين نيست كه آنها مىگويند، آن (قرآن) يك تذكر و يادآورى است! (54)
هر كس بخواهد از آن پند مىگيرد; (55)
و هيچ كس پند نمىگيرد مگر اينكه خدا بخواهد; او اهل تقوا و اهل آمرزش است! (56)
ALL NUDE IRANIAN PROSTITUTES WANTED FOR....
by HishHash267 (not verified) on Mon Mar 17, 2008 06:26 PM PDTI'd like to hit that one on the end...she looks depressed!
here is answer may help you guy's
by hajiagha on Mon Mar 17, 2008 04:27 PM PDT//hajiagha.tripod.com
اینهم از جریان امروز من و چهار شنبه سوری و تلاش من برای خوشحال بودن ... امروز به شهرداری ویکتورا داشتم تلفنی صحبت می کردم و خانم می خواست جواب ای مال من رو بده برای شب چهار شنبه سوری دنبال مکانی بودم به من گفت اتش درست کردن در منطقه شهرداری ویکتوریا غیر قانونی است. نا امید شدم و به شهراری دورتر زنگ زدم .خانم کارمند شهرداری کول وود گفت هزینه ان ده دلار است و باید مجوز صادر شود همه چیز تو کانادا پولی است و قانون حرف می زند نه ازادی.. و خوشحال پریدم تو ماشین و بعد از یک ساعت رانندگی هیچکس از اهالی محل ساختمان این شهرداری رو بلد نبود حتی دفتر محلی خود شهرداری که کارمند ان خانم چاق زشتی بود و داشت پشت میزش چرت می زد ...یک خانم کانادائی دیگر مغازه دار مدتی وقت گذاشت و ادرس دقیق اون رو گرفتم و رفتم اما گویا فهمیده بودن مشتری گیر شان امده گفتندهزینه ان فقط برای ٥ نفر ده دلار است اگر بیشتر شدند باید اجازه نامه و پول بیشتر پرداخت شود ....شما ببینید تو تهران وسط خیابان ها مردم اتش رو شن می کنند و وحشی بازی در می اورند و باز ایراد می گیرندکه ازادی نیست . بدون کلاه ایمنی سوار موتور سیکلت می شوند و باز می گویند ازادی نیست. این حکومت ج -اسلامی به کدام ساز ما وطن فروشان باید رقص کند...مردمی که تحمل اجرائی قانون را ندارند و با وحشی گری خو گرفته اند م ازاد ازاد دارند زندگی می کنند. مگر می توانند مثل ما بابت هر حرکت و یا مسئله ای به دولت پول و مالیلت بدهند تو ایران ما ازادی بیشتر از اینجا داریم اگر اجازه داشتم که به ایران مسافرت کنم حتما این ها رو به فیلم می کشیدم و کنار هم به مردم نشان می دادم مردم ما خام و بی تجربه هستند و فریب فرهنگ غلط غرب رو می خورند و از اینجا و قانون های من دراوردی هم خبری ندارند شتشوی مغزی می شوند و وقتی می ایند تازه متوجه می شوند چه کلاهی سر شان رفته .
Watch Mullan Regime below and Stop laughing
by Alert (not verified) on Mon Mar 17, 2008 03:12 PM PDT//uk.youtube.com/watch?v=nCOlv-8nmZk
"Video of the Day": Outrageous Police Violence in Iran
Mmmm...
by Sheedeh (not verified) on Mon Mar 17, 2008 01:56 PM PDTReza looks hot!
I hit the middle one!
by Anonymouslu (not verified) on Mon Mar 17, 2008 12:01 PM PDTI hit the middle one!
Nice!
by Anonymouse on Mon Mar 17, 2008 11:03 AM PDTWhat is the name for the one in the middle? Shohreh? what?
I KNEW he'd come up with something...
by Ali P. on Mon Mar 17, 2008 11:02 AM PDTبا اینکه قول داده بودم تا بعد از سیزده مزاحم نشوم
اما یکشنبه شبی دوست شاعرمان رضا مقصدی از کلن آلمان زنگ زد که با این سوژه و خبر چه میکنی که سردار زارع فرمانده انتظامات تهران را با شش زن عریان دستگیر کرده اند که با آنها نماز جماعت میخوانده!
سر شام بودم. به رضا گفتم تا آخر شب یک کاریش میکنم. بعد از شام فالی از حافظ گرفتم. آمد:
در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد - حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
دیدم عجب که حافظ خم ابروی یار را سر نماز فقط به یاد میآورد و از حافظه میگذران، و در نتیجه محراب به فریاد میآید. خدا به محراب رحم کند در نماز جماعتی که سردار مسلمان میخواند.
در نمازم سر شب، شش زن عریان آمد
حالتی رفت که گلدسته به افغان آمد
قل هوالله احد گفتم و آن جی جی ناز
دوش بگرفته و لاحوله و تنبان آمد
رفتم الله صمد را که بگویم، فی فی
از حسادت پکر و دلخور و گریان آمد
لم یلد گفتم و لم یولد من روی لبم،
که به طرف دهنم سینه و پستان آمد
مالک یوم طرب بودم و در سجده ی من
کاروان کپل و باسن و هم ران آمد
من که منصوبه ی رهبر شده ام، با جهدم
انتظامات به سرتاسر تهران آمد
ما طرفدار نمازیم به قرآن حافظ
اشهدو آنّ َ که سردار مسلمان آمد
------------
دروغ چرا؟ فال حافظ را خودم انتخاب کردم، خودش نیامد. اشاعه ی خرافات نکنیم.
from www.asgharagha.com by Hadi Khorsandi