I don’t think I need to write anything, just watch:
//news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/8550545.stm
//news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/8550529.stm
حميد دباشی، احمد صدری و محمود صدری... آقايانی که اصرار دارند در همه جا با تيتر کرسی دانشگاهیشان معرفی گردند و اگر مجری يادش رفت، به نوعی حالیاش کنند که بازوبند دکتر يا پروفسوریشان ناديده مانده و لازم است مجری برنامه تذکری در اين باب بدهد تا مخاطب مفتخر شود که در محضر استادی دانشمند و فرزانه و اسلامشناسی آگاه شرف حضور يافته است .
استادانی که ادبيات سخن گفتن و نگارششان، سخنوران و نويسندگان را شرمسار میکند که چرا در عصری میزيند که هر تربيت نايافتهای می تواند خود را استاد بخواند و از واژگانی بهره بجويد که به کار بردناش حتا دون شان دورهگردان و دستفروشان است.
آرامش دوستدار –فیلسوف ایرانی- در بیست سال گذشته دو کتاب عمده نوشته است در باره فقر فلسفه درتفکر ایرانی و "روشنفکران ایرانی"، چه مذهبی و چه غیر مذهبی.
در سال 2002یورگن هابرماس و ریچارد رورتی به دعوت همان "روشنفکران ایرانی" به ایران سفر کردند. هابرماس بعد از سفرش نوشت آنچه آنها (ایرانی ها) از ما (غربی ها) میدانند بیشتر از آن چیزی است که ما از آنها می دانیم.(نقل به مضمون)
اکنون بعد از 8سال آرامش دوستدار نامه ای به هابرماس نوشته و به او گفته است در آن سفر"روشنفکران ایرانی" با دغلکاری با او کاری کرده اند که او به جهت ناآگاهی از فرهنگ ایرانی نمی توانسته به آن واقف باشد اما ایراد در آنجاست که چرا او (هابرماس) پس از انتخابات سال گذشته و وقایع ماهها بعد از آن ساکت مانده است. ( هابرماس به دوستدار پاسخ داده و دوستدار نامه دومی نوشته است ولی این نامه های بعدی هنوز به فارسی ترجمه نشده یامن هنوز ندیده ام)
اکبر گنچی، حمیددباشی، احمد و محمود صدری یعنی همان"روشنفکران اسلام پناه" که هیچکدام تا کنون لب نگشوده اند تا نظرات "روشنفکرانه اسلامی" شان را در نقد کتابهای دوستدار بیان کنند به آکروباسی نا مه پراکندن پرداخته، بر آشفته ونقدی به نامه دوستدار نوشته اند.
نامه زیر پاسخ ايراندخت دل آگاه است به گنجی وشرکا:
Recently by آشنا | Comments | Date |
---|---|---|
سروش" غیب در بی بی سی" | 1 | Dec 23, 2011 |
مرا نیمای مادرقحبه لو داد | 6 | Dec 18, 2011 |
قم | 1 | Dec 16, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
کتاب های آرامش دوستدار
آشناTue Oct 26, 2010 06:01 PM PDT
//www.aramesh-dustdar.com/index.php/article/7/
بایداضافه کنم که خواندن نثر و درک نوشته های دوستدار همیشه آسان نیست. فصل های فلسفی اش به جهت موضوعی احتیاج به دانستن اصول اولیه فلسفه دارد و باید چند بار خوانده شود.گذشته از این خود او یکی دوبار به این موضوع اشاره کرده که هرگز نخواسته با روشهای معمول، خوش آیند و گاه شاعرانه و ادبی آنطور که شیوه "روشنفکران پیرامونی" است خواننده را متقاعد کند آشفته بازار منتقدین "دینخوی" او را اینجا می توان خواند تا پاسخ ايراندخت دل آگاه که در اصل این بلاگ گذاشته ام بهتر فهمیده شود //news.gooya.com/politics/archives/2010/10/112010.php //www.pbs.org/wgbh/pages/frontline/tehranbureau/2010/10/an-open-letter-to-jurgen-habermas.htmlTHANK YOU, divaneh
by Dirty Angel on Tue Oct 26, 2010 05:18 PM PDTI thought I was smelling the same rate, yet again, but I wasn't quite sure with my Persian and it was bothering me and noone bothered to explain it to me.
thank you so much
"Why do you want to be happy when you could just be normal?"
علی شریعتی زمان ما
divanehTue Oct 26, 2010 05:05 PM PDT
این احمد صدری که چند بار افاضات مغلطه آمیز او در این سایت به نظر همگان رسیده و افرادی مانند او علی شریعتی های زمان ما هستند. اینها درد دین دارند و همین درد دین است که باعث انقباض فکری این خود بزرگ بینان شده. حال که بوی تعفن جسد پوسیده اسلام دنیا را برداشته اینها گلاب پاش دست گرفته اند و با تحریف واقعیت به فریب خوردگان دیگر دین که هنوز شجاعت آن را نداشته اند که به اشتباه آبا و اجدادی شان اعتراف کنند مسکن تقدیم می نمایند. این خود فریبان از زمان حال گسسته و انباشته از علم نبودۀ هزار سال پیش هستند. خوشبختانه زمان ما با سالهای پیش از انقلاب فرق دارد و مردم ما دیگر رهایی را در توسل به دین نمی جویند.
تا حال کتابی از دوستدار نخوانده ام اما حال در لیست خواندنی های آینده قرار می گیرد. به خصوص که این عالم نمایان با او مخالفت کرده اند و این خود شاهد بر آن است که حرف حق می زند و اندیشه هایش دین پناهان را به وحشت انداخته است.
دوستدار دوستدار
FredTue Oct 26, 2010 02:45 AM PDT
سالهاست که از مشتریان نقد بی محابا هستم و به همین دلیل دوستدار دوستدار. این بخش از مقاله اخیر او را به عینه میشود در نوشتجات و سخنرانیهای حضرات خواند و شنید.
"در حدود پنجاه سال پیش نخبگان ما به ضعف نوزادهی خود برای فلسفه پیمی برند و این ضعف را تیمار میکنند. علتاش به نظر من این است که فلسفه قلمروییست ناامن و کنترل ناپذیر، به محض آنکه از درون بر پایههایی سترگ استوار نباشد. هر کس هوس کرد میتواند به این قلمروی بیحصار دست اندازی نماید. کانت در آن زمان به این حساسیت مرزی و ضعف ناموجه اشاره کرده است، آن هم برای آلمان!
آسانترین راه برای کسب «صلاحیت فلسفی» نزد ما عموما این است که هر سوراخ سنبهای از افاضات دانشمندانهی خود را، چه شفاهی و چه کتبی، با نام فیلسوفان غربی پرکنیم. اثر این شیوه در اعتباراندوزی، بیشتر خواهد شد اگر از فیلسوفان مدرن بگوییم و بنویسیم یا از مکتبهای فلسفی نام ببریم. زرنگتر از همه میان ما آنهایی هستند که «نام» مفاهیم یا تئوریهای این فیلسوفان را نیز به رخ میکشند."یک زررشو فکر میدونم میدونم چرا
Dirty AngelTue Oct 26, 2010 03:09 AM PDT
چون تاریخ فلسفهٔ یعنی تئوری سیاسی نیست، ولی اظهار نظر سیاسی
کپیشدهٔ(کوبیده؟)بی اصولل، بدون انکردرمانچهار چوبهٔ فکری قانونی (بجاش قارونی) فراوان استو زورگو زیاد. (یا باز خراب
کاری کردم، همرو عوضی فهمیدم؟ من برم با قهوم مشورت بکنم...)
"Why do you want to be happy when you could just be normal?"
(ضمنا، هر وقت اصلا حرف اسلام میشه، تقصیر خودم نیست، مغزم نمیذاره
مطلب را بخونم. یک دفعه همهچیز تاریک میشه، از بس که سرو صداشون زیاده،
تو گوشمم نمیره که از اونیکی بره بیرون...برو دیرتی آنجلینا،
برو پی کارت،زر زیاد میزانی...)
زمنن دوم،
کسی هابرماس رو دیگه قبول نداره، از وقتی که خله کاتولیک شده،
بیخودی اینا چشون؟ هر احمقی اسم خودشو میخواد به یکی دیگه بچسبونه، اصلا
مسخرهست!
با تشکر از شما، سوال عمده را از متن رونویسی کردم:
comradeTue Oct 26, 2010 01:50 AM PDT
از خود بايد پرسيد چرا واژه آزادی برای ما مفهوم نيست. چه شده که
نمیتوانيم به حقوق ديگران احترام بگذاريم . چرا آزادیهای ديگران و بويژه
آزادی بيان را برنمیتابيم . چرا تاب آن را نداريم که ديگران نظراتشان را
ابراز کنند و ما با آرامش و «سعه صدر» با آن موافقت يا مخالفت کنيم؟ پای ما
را چه بندی از درون بسته که نمی توانيم خود را از اعصار تاريک تاريخ
برهانيم و به عصر آدميان آزاد انديش و دموکرات پا بگذاريم؟
هنوز پس از سی و دو سال تجربه خونبارحکومت اسلامی چرا تفکر «ضرورت سانسور»
دست از سر گنجیها بر نمیدارد و تفکر ضرورت وجود « قيم»، دست از سر شاخه
اصلاحطلبی برون و درون مرز. آيا رويکرد اين آقايان خود نوعی قدرتطلبی
اسلامی با لباس «مکلا» يی نيست؟ قدرتتراشی از گذر سرکوب و سانسور و خفقان و
هوچيگری؟!
Never increase, beyond what is necessary, the number of entities required to explain anything.