خدایانِ مرگ
زمین را میخواهند
مثلِ آسمان
برهوتی كمرنگ
و زمین
زمین زنده
این نگینِ كهكشان
عاقبت خواهدپوسید
در تابوتِ گنجی از خدایان
شاید خدای پنهان
در خرمای اورانیم
نفسِ اهریمن است
شمشیرها تیز كرده
خمپارهها میزان
بمبافكنها فرمان،
كه سكههای اویند
هر دو طرف را كشتگان
و عاقبت
رقصِ بیرقهای عزا
گِل به سر و روی مكُن
»كه بزیرِ گِل بسی خواهیخفت«
گُلدانی بر گور بنهندت یا نه
خون به سر و روی مریز
كه خداوندانِ گور
بخواهند مكید خونت
اینك اطومكن عبای كرم
اشكهایت
بدین شوری
حرام باد خدایانِ مُرده را
سیراب هم نخواهندكرد
كامِ هیچ تشنهلبی
طبلها، سنجها، بیرقها
در ریو، در تهران
دو شهرِ خواهرخوانده
با دو كارناوالِ محشر
یكی كبری
یكی اكبر
عاق، عاقبت كدام خواهدشد؟
»كبریخانم زنیست باسلیقه«
گُلآذین میكند تنِ خسروانیش را برهنه
پیشاپیشِ كارناوال و دسته
میخواند از خیام ترانه
»كه بزیرِ گِل بسی خواهیخفت«
ریو یا تهران
حالیا ریا مكن
از خدا تا هسته
25/11/2012
ا- ماهان
Recently by Alef Mahan | Comments | Date |
---|---|---|
اتوبوسی بنام هوس | - | Oct 29, 2012 |
از « آ » تا « ی » ای آزادی | - | Oct 13, 2012 |
گلبانگِ پهلوی | - | Sep 27, 2012 |