گلبانگِ پهلوی


Share/Save/Bookmark

گلبانگِ پهلوی
by Alef Mahan
27-Sep-2012
 

صدای باد را شنیدم باز

جویای گوینده بود

صدای خود را شنیدم

گوینده چه می‌جست؟


تكراری‌تر از آمد و رفتنِ ما

بازی چونان دودوزۀ خدایان

كه می‌خورند مدام

افسوسِ پوكر یا شطرنج

راستی كو پیامبری

تا برد مهره و ورق

برصحنِ خانه‌خوانِ عرش

با آنهمه شراب و حوری و آری عرق


صبحدم

می‌بارد می‌وزد می‌تابد

یا می‌نویسد

بی‌نقطه دل را

یا نقطه بیدلی را

آبی پاك و صافی

نه مثلِ سیاهِ آسمانی


و می‌وزد می‌وزد می‌وزد

در جستجویی

می‌نویسم

در جستجویی

تا كجا این جوی محوگردد .‌.‌.


می‌زند می‌زند می‌زند

یا بر سرِ خویش

یا جیغ

بر سرِ ما و جهان

شیعه آلِ‌اتم

انتقامِ قرنها كافرانِ رافضان

حالی ابن‌الوقت باید بود آغا

یا اتم ادركنْا!


ویرانه‌های شهر و شهرستان

ویرِ كاری كارستان


می‌وزد می‌وزد می‌وزد

با نفرینِ خلیفه لای نمد

مر اشترانِ خویش‌ را

و نفرینِ صدام لای طناب

مر عیالانِ خویش‌ را.

در آغوشِ كیستی بغداد؟

غینِ بلاغتت كو؟

باغ ترا كه داده‌بود؟.


جان‌می‌كند

شیعه آلِ كلام

ظاهركند یك عكس‌ را

می‌وزد می‌وزد می وزد

توفانِ شن اینبار

تاریكخانه حتا مدفون


نبار! نبار! نبار!

بارانِ هسته‌ای

نیستی بر سوختنهای مردم مرهمی!


صبحدم پاییز

می‌كُشد بلبلِ مهاجر به گلبانگِ پهلوی

كه سوخت ورقِ ضحاك را بادِ خزان اما

هنوز پهن است مغزِ جوانانِ جم

بر سفره‌های دشمنی

به آیینِ اهریمنی


26/9/2012

ا- ماهان


Share/Save/Bookmark

Recently by Alef MahanCommentsDate
کارناوال ریو تا تهران
1
Nov 27, 2012
اتوبوسی بنام هوس
-
Oct 29, 2012
از « آ » تا « ی » ای آزادی
-
Oct 13, 2012
more from Alef Mahan