پس از حدود سی سال مبارزه ی اسلامی با فحشا, بیداد فحشا هنوز یکی از ویژگی های حکومت اسلامی و حاکمیت فقها ست.روش های مبارزه ی اسلامی با فحشا, برای چندمین بار در تاریخ , در سی سال گذشته نیز تجربه شد. آتش زدن و تخریب محل کار و زندگی فواحش( تن فروشان ), سوزاندن و اعدام تن فروشان, شکنجه و اعدام پااندازان خرده پا , محجبه کردن تن فروشی و دایر کردن " شهرنو" های اسلامی روش های به کار گرفته شده از سوی فقهاست .علی رغم اثبات نا کارایی این روشها ی ضد انسانی و ابلهانه, مرغ فقها در بکار گیری این روش ها "یک پا دارد" و کوتاه بیا نیستند, حتی به قیمت گسترش حیرت انگیز فحشا و عوارض آن , تا حد تبدیل شدن به صادرات حکومت اسلامی به جهان ! ,و حتی به قیمت اینکه گورستان های ایران به فاحشه خانه بدل شوند.(1) و صدها محله , همچون محله ی " خاک سفید" تهران در سراسر ایران بنا شود.
******
فحشا, این قدیمی ترین شغل در جهان, که تاریخی شگفت انگیز دارد به عنوان پدیده ی اجتماعی وجهانی نرم نرمک چهره عوض کرده است .
در گذشته های دور در نقاطی از جهان همخوابگی دختران باکره و زنان با مردان متعدد به عنوان آداب و رفتاری مذهبی عمل می شد, ضمن اینکه همزمان فحشا نیز یک حرفه و شغل بود. فاحشگی به عنوان یک شغل به رفتار زنانی اتلاق می شد که تن خود را در ازای دریافت پول و یا اجناسی معادل پول در اختیارمردان قرار می دادند تا آنان کامجویی کنند. با گذر زمان فحشا بیش از پیش به "واژهای اقتصادی" بدل شد. فاحشگی نوعی جلوه فروشی فقر شد , جلوه گری ای نان آور برای کلان جاکش ها ( پااندازان) , فاحشه ها, و پاانداز های خرده پا. در این میان اما نان فاحشه ها و پاانداز های خرده پا نانی "بخور و نمیر"و آغشته به شیره و تریاک و هرویین و انواع دیگر مواد مخدر , بزه کاری ها ی اجتماعی , بیماری ها و رنج ها جسمانی و روانی بوده است .
امروزه فحشا به عنوان یک پدیده ی انسانی , اجتماعی, حقوقی و اقتصادی چیزکی نمانده که سراز" علم فحشا شناسی" در آورد.
فحشا (روسپیگری )به عنوان بخشی از صنعت سکس (Sex Industry) و تجارت سکس(Sex Trade) یکی از پررونق ترین و پولساز ترین صنایع و تجارت ها در جهان شده است .میلیون ها انسان در این "بیزینس"( Business) چند بیلیون دلاری مشغول به کارند , تا آن جا که صاحبان کمپانی های ریز و درشت گرداننده این صنعت و تجارت , یعنی " پااندازها و جاکش های مدرن " و برخی از فاحشه های مرد و زن در کاخ های چند میلیون دلاری , با زندگی ای اشرافی عمرمی گذرانند.
در پهنه ی این صنعت و تجارت نه فقط جاکش ها وواسطه ها ی رنگارنگ , و فاحشه ها , تولید کنندگان و سازندگان و" ستارگان " فیلم های پورنو گرافی ( هرزه نگاری) , برخی از عکاسان و روز نامه نگاران و نویسندگان, نشریات سکسی , برخی از صاحبان و کارکنان بارها و کازینو ها, صاحبان و گردانندگان سایت های سکسی اینترنتی و.... حتی دانشمندان و " پرولتاریای صنعتی" نیز با ساختن انواع آلت های تناسلی مردانه و زنانه , عروسک های سکسی برای همخوابگی , وسایل الکترونیک خود ارضایی و دفع شهوت , دارو و مواد مختلف و....به کسب و کاری نان و آب دار مشغولند.
در تعریف فحشا و فاحشه (روسپی ,جنده , بد کاره و....), تغییر چندانی پدید نیامده است . فحشا هنوزهمان فروش تن است که فاحشه های مرد و زن انجام می دهند و به قول آخوندها امر دخول (InterCourse)این تعریف را می بندد و کامل می کند. اما هستند کسانی که بر آنند تا این تعریف را بسط و تعمیم دهند. اینان می پرسند آیا " ستارگان پورنو گرافی" که امر" دخول " شان , حتی دخول چند نفره شان را, در برابر چشم میلیون ها انسان به نمایش می گذارند و پول های کلان برای خود و کمپانی های تولید کننده می سازند , کارشان فحشا و فاحشگی نیست؟ و این کمپانی ها نوع " مدرن" جا کشی و پااندازی را انجام نمی دهند؟ و یا در میهن اسلام زده ی خودمان صیغه یا ازدواج موقت شرعی , پااندازی شرعی و فاحشگی نیست ؟ در این تعریف تکلیف رقاصه هایی که عریان زیر نور های رنکارنگ می رقصند ( Exotic dancing ) و با حرکات تحریک آمیز حتی سبب خود ارضایی مشتری می شوند, و یا عریان و نیمه عریان روی زانو های مشتری می نشینند(LapDancing) و یا تلفن کننده های سکسی(SexCommercialTelefone) و.... چه می شود؟ کارشان فحشا و خودشان در زمره فاحشه گان مرد و زن نیستند؟
در کنار واژه سازی های مختلف برای فحشا و فاحشه و جاکش ( پاانداز , خانم رییس و... ), تقسیم بندی ای نیزبرای انواع فحشا و فواحش و جاکشان صورت گرفته است. برای نمونه فحشا و فاحشه های خیابانی(StreetProstitution) فاحشه هایی که در محل ها و خانه های مشخص کار می کنند ( فاحشه های شهر نویی یا به تعبیر اسلامی اش "خانه عفافی"Brothels) , فاحشه هایی که در استخدام آژانس های مختلف فروش سکس هستند و این آژانس ها ضمن تبلیغ برای " کارگران جنسی" خود در تهیه جا نیز قبول مسؤلیت می کنند.( بسیاری از ثروتمندان, سیاست مداران , روحانیون و چهره های شناخته شده مشتریان انواع گوناگون این آژانس ها در سراسر جهان هستند). (EscortProstitution) , فاحشه ها یی که در کشوری دیگر انگیزه سفر توریست ها به آن کشور می شوند(SexTurism) , فاحشه های بیابانی , که ویژه رانندگان تریلی و سایر رانندگان هستند ( lot Lizard) و......
*******
علل و انگیزه روی آوردن به فحشا اساسا" کسب در آمد است, و انگیزه های جنسی در این روی آوری نقش مهمی ندارند . فاحشه ها و بخشی از پااندازان از میان فقیر ترین اقشار جامعه می آیند. بسیاری ازتن فروشان, دختران و زنان خانواده های روستایی و شهری ای هستند که فقر, اعتیاد و ناهنجاری های دیگر سامانه خانواده شان را در هم پیچیده است و آنان به اجبار به این حرفه روی می آورند.
برخی از فاحشه ها , به ویژه آنهایی که در "صنعت" و تجارت پورنوگرافی به کار مشغولند انگیزه هایی روانی برای روی آوردن به این شغل طرح کرده اند. " مرکز توجه قرار گرفتن, احساس قدرتمندی در برابر مردان , لذت بردن از تن نمایی و همخوابگی, شهرت طلبی و..." نمونه هایی از دلایل آنها در روی آوردن به این شغل است.
جاکش ها و پااندازها نیز با انگیزه های مختلف به این کار روی می آورند. بسیاری از اینان که از میان اقشار ففیر جامعه هستند برای گذران زندگی ای فقیرانه دست به چنین کاری می برند , اما کمپانی های بزرگ " جاکشی" را برخی از ثروتمندان و سیاستمداران و صاحبان مشاغل مهم دولتی ( به ویژه در دادگستری ها و شهرداری ها) می گردانند تا ضمن کسب سود های کلان از قافله ی لذت جویان نیز عقب نمانند ارزیابی حقوقی و برخورد قانونی با فحشا نیز متنوع و گوناگون است .
برخی فحشا را شغلی می دانند همچون مشاغلی دیگر. سؤال اینان از مخالفین این حرفه این است: چه فرقی ست میان فروش توانایی ذهنی و فکری ,فروش زیبایی ظاهری ,فروش زور بازو و...... فروش تن ؟ . هر کدام از اینها نوعی شغل اند, اینان خواستار تامین تمامی حقوق اجتماعی تن فروشان هستند. این نظر نیز وجود دارد که زنان حق دارند هرگونه که می خواهند از بدن شان استفاده کنند.
برخی فحشا را عملی کاملا" قانونی می دانند , اما پاره ای معتقدند این عمل قانونی می باید تحت نظم و ضوابطی
کنترل شود و محدویت هایی به ویژه برای پااندازان و واسطه های رنگارنگ قایل شد.
موافقین حقوقی و قانونی فحشا اما در برابرمخالفین جماعتی کوچک و اندک اند.اکثر سیاست مداران مذهبی و "اخلاق گرا"و مذهبیون از مخالفین سرسخت فحشا هستند . اینان به دلایل شرعی , " اخلاقی " و بهانه های بهداشتی خواستار نابودی فحشا هستند و از منع قانونی تا قتل شرعی فاحشه ها و پااندازان پیش رفته اند.
وآنجا که پای مجازات به میان می آید قربانیان از فقیر ترین فاحشه ها و پا اندازها هستند. مقامات دولتی ,فاحشه های ثروتمند و همنشین و همبستر "بزرگان" و کمپانی های بزرگ " جاکشی" نشان داده اند قدرت خرید مجازات و "عدالت" را دارند.
*******
حکومت ها و فاحشه ها
در میهنمان پرونده ی بسیاری از حکومت ها و بسیاری از حکومتی یان آلوده به سوء استفاده های غیر انسانی و چند جانبه از قربانیان فحشا ست . بهره برداری مالی , سیاسی , مذهبی و جنسی (سکسی) از فاحشه ها و پااندازان نمونه های از این دست ستمگری هاست.
نوشین احمدی خراسانی در رابطه با سوءاستفاده های گونه گون حکومت ها و حکومتی یان از تن فروشان و پا اندازان, به گوشه هایی از تاریخ میهنمان اشاره می کند و می نویسد:
"زماني كه نامة گلهآميز «جمعي از فاحشههاي شهر رشت» در 13 تيرماه 1326 در روزنامة مرد امروز منتشر شد و آنها نوشتند: «ما يك عده بيچارههاي مظلوم كه فاحشههاي رشت را تشكيل ميدهيم، از تعدي و حق و حسابگيريهاي رئيس شهرباني رشت.... عريضهاي به اعليحضرت داديم و نوشتيم كه ما بيچارهها به واسطة نداشتن سرپرست و شدت گرسنگي، عصمتفروشي ميكنيم... چرا اينها دست از سر ما برنميدارند، اگر ما پول داشتيم چرا ديگر زير اين ننگ ميرفتيم... شبها مرتب ميآيند و از هر خانه 20 تومان براي رئيس شهرباني و ده تومان براي خودش پول ميبرد... صد ديناري كه در ميآوريم اين زالوها ميبرند...»
نميدانستند كه سنت باجگيري از تنفروشي زنان، رسم ديرينهي حكومتها و دولتمردان است. چه دريافت ماليات بهطور رسمي از روسپيان ـ افزون بر باجخواهيهاي مأموران نظميه ـ همواره رواج گسترده داشته است. در سفرنامة ونيزيان در ايران آمده است: «زنان روسپي كه در اماكن عمومي رفت و آمد ميكنند نسبت به زيبايي خود ماليات ميپردازند و هرقدر زيباتر باشند بايد بيشتر ماليات بدهند.» (سفرنامة ونيزيان، ص 386)
دكتر زرينكوب در كتاب كوچه رندان به فاحشهخانههايي در عهد حافظ اشاره ميكند كه: «از خرابات شيراز كه "بيتالطف" خوانده ميشد مبلغي بهعنوان ماليات به خزانة دولت ميرسيد» (زرينكوب، ص 58)
جعفر شهري نيز در كتاب تهران در قرن سيزدهم مينويسد: «با همة سختگيريهاي دولت در بستن خانههاي درون شهر، هنوز خانههاي بسياري بودند كه آزادانه بهكار مشغول و از طرف كميسريها (كلانتريها) حمايت ميشدند.» (شهري، ج 1، ص 470)
........همچنين در بعضي از دورهها از فاحشهها قرباني گرفتهاند تا «ديگران» حساب كار خودشان را بكنند (قتل زنان خياباني را در مشهد بهياد بياوريم)، يا حكم اعدام را در ابتدا بر آنها اجرا كردهاند تا در ميان آنها زنان سياسي را هم بتوانند اعدام كنند (زمان رضاشاه را بهياد بياوريم)؛ حتا وقتي بيماري مسري اين زنان (كه از آقايان ميگرفتند) براي مشتريان ”محترم“ تهديدي بهحساب ميآمده، دولتمردان بهسرعت قوانيني براي كنترل زنان روسپي وضع كردهاند .......
مرتضي راوندي در تاريخ اجتماعي ايران مينويسد: «هر وقت دولتها مواجه با شكست سياسي يا اقتصادي ميشدند و يا در نتيجة نيامدن باران و شيوع امراض ساريه، عدهاي از قحطي يا بيماري و يا طاعون ميمردند، دولت يا مردم جاهل براي دلخوشي و اقناع خودشان تمام اين بدبختيها را در نتيجة رواج فحشا و... ميشمردند و بيدرنگ به تخريب مساكن و كشتار اين گروه ميپرداختند» (راوندي، ج، ص 474)
در طول تاريخ سرزمين ما ايران سرنوشت فاحشهخانهها همواره با قبض و بسط مواجه بوده است بهطوري كه تأسيس و تخريب خانهها و محلههاي روسپيان يكي از دلمشغوليهاي اولية هر سلطاني بوده كه به تخت مينشسته است. كريمخان زند در زمان قدرتيابي در شهر شيراز خارج از شهر روسپيخانهاي بنا كرد كه مردم آنرا «خيلخانه» ميناميدند. در رستمالتواريخ ، نويسنده «غرض از تأسيس اين خرابات را گذشته از جلوگيري از فساد در شهرها، بند كردن دست و بال مردان سركش» ذكر كرده است. (رستمالتواريخ، ص 329 تا 331) بعد از كريمخان زند با روي كار آمدن زكيخان زند فاحشهخانههايي را كه كريمخان ساخته بود ويران كردند. اما ساختن و تخريب اين خانهها هميشه ادامه داشته است.
ناصرالدينشاه قاجار در دورة سلطنتاش دستور داد محلي را در خيابان «حاج عبدالصمد» به روسپيخانه اختصاص بدهند. اما مظفرالدين شاه اعلام كرد كه نبايد خانههايي بهنام «بدكارهخانه» بهرسميت شناخته شود. در زمان پسر مظفرالدين شاه يعني محمدعليشاه همانكسي كه در دورة استبداد صغير، مجلس را به توپ بست، دوباره فحشا آزاد شد. اما در زمان احمد شاه حكومت تغيير موضع داد و فحشا را ممنوع اعلام كرد. سيدضياء طباطبايي نيز بعد از كودتاي خود اين سختگيريها را شدت بخشيد بهطوري كه «حتي بيرون ماندن گوشه چشمي از زن موجب مجازات شوهر يا سرپرست او گرديد و ملاقات زن و مرد و حرف و سخنشان در شارع، اگرچه زن و شوهر، باعث تحقيق و گرفتاري» شد. سختگيريهاي سيدضياء سبب شد كه در اين زمان «حتي زنان عفيفه، اكثر به لج حكومتيان، به آنرو آورده، چه از رأس و رئوس مملكتشان خلاف آن شيوه مشاهده ميكردند كه خود سيدضياء را در هر شب، چند زن و دختر معلومالحال نوبهنو نوازش داده و سرگرم مي كنند» (شهري، ج 6، ص 298 و 299) بدينترتيب واكنش مردم از سختگيريهاي سدضياء به آنجا رسيد كه سرانجام او به تأسيس محلة «شهرنو» در تهران مجبور گرديد.......... در مقاطع بسيار كوتاهي، برخي از سلاطين ايران بهفكر اصلاح در وضع زنان روسپي افتادهاند. براي نمونه «در دورة ايلخانان در ايران... غازانخان، قدمهايي در راه اصلاح وضع آنها برداشتو مقرر شده بود كه هر كنيزي كه ميل نداشت وارد خرابات شود، از فروش او ممانعت بهعمل آيد و حكومت او را از صاحب آن مركز ميخريده و بيرون مي آورده است. گذشته از آن براي اين دسته از زنان بهفراخور حال و زيباييشان نرخي معين شده بود تا مغبون نگردند». (راوندي، ج 7، ص 480)
البته چنين اقدامات اصلاحي بسيار محدود و به ندرت اتفاق افتاده است و آنچه در سراسر تاريخ وجود داشته رنج و تحقير مضاعفي است كه از طبقات بالادستي (و نيز از سوي فرهنگ مردسالاري) بر زندگي اين زنان فرودست جاري بوده است. اما اكنون كه سلاطين ”رفتهاند“ و بنا به گفتهاي تعداد زنان روسپي به يك ميليون و دويست نفر در سراسر ايران رسيده است و نيز بيش از 50 درصد زنان روسپي در كشور ما مبتلا به ايدز هستند (بولتن اخبار زنان، آذر و دي 1381) ، آيا وقت آن نرسيده كه براي بهبود وضعيت اين زنان كه از محرومترين طبقات جامعه هستند فكري كرد؟ سخن را با شعر «ملاّفاطمه» كه يكي از فاحشههاي اهل شعر و ادب و هنر در زمان كريمخان زن بود پايان ميدهم. وي در پاسخ به امام جمعه شيراز كه به او گفت «از اين كارهاي قبيح دست بردار» فيالبداهه شعري سرود و گفت:
در كوي نيكنامي، ما را گذر ندادند
گر تو نميپسندي، تغيير ده قضا را"(2)
در دوران پهلوی, در ایران تن فروشی جرم محسوب نمی شد. "شهر نو" بزرگ ترین فاحشه خانه ی رسمی در ایران شد, و با الگو قرار دادن آن محل های مشابه ای در شهر های بزرگ دایر گردید. شهر نو تهران را در سال 1298 شمسی شخصی به نام زال محمد بنا نهاد. زال محمد محلهای را در جنوب غربی تهران در نزدیکی دروازه قزوین احداث کرد ,این محله که در خارج از محدودۀ شهر تهران قرار داشت شهر نو نامیده شد.
"... بعدها که شهر تهران گسترش یافت و این محله در محدودۀ شهر قرار گرفت، در سال 1333 به دستور زاهدی نخست وزیر وقت دیواری به دور آن ساخته شد که پس از آن قلعه زاهدی و اختصاراً قلعه نامیده میشد. این محله که محلهای منحصر بفرد بود بدیهی است که از روابط و مناسبات و مسائل و مشکلات منحصر بفرد و ویژهای نیز برخوردار بود.
روابط و مناسبات قلعه شهر نو و نحوه ورود زنان به قلعه به این شکل بوده است که زن داوطلب کار در قلعه ابتدا به شهرداری منطقه مراجعه کرده و با ارائه طلاق نامه کارت اشتغال بکار در این محله را دریافت میکرده و پس از تأیید کلانتری ناحیه، کار زن در قلعه آغاز می گردید، اما این شکل ظاهری و تشریفاتی این مرحله بوده است، در واقع زنان و مردان واسطهای که در این کار تجربه و تبحر داشتند زنان بیکار و نیازمند و بدون سرپرست را در محلات فـقیر نشین شناسائی کرده و سپس با وعده زندگی مرفه و آینده ای بهتر آنانرا به اشتغال در قلعه تشویق می کردند، زنان در بدو ورود به قلعه نخست تحت تسلط یکی از باندهای مستقر در قلعه قرار می گرفتند .....این گونه باندها برای اینکه زنان قصد فرار نداشته و یا به بهانه های مختلف از جمله بیماری کم کاری نکنند با توسل به سه شیوه، ارعاب و تهدید و یا گرفتن چک و سفته از آنان و یا آلوده کردن آنان بدام اعتیاد آنان را مجبور می کردند تا زمانی که از جوانی و تندرستی بهره مندند همچنان بکار ادامه دهند،.... اغلب این زنان به بیماری آمیزشی مبتلا می شدند بویژه اينکه در سالهای قبل از دهه 40 که بیماری مرگ زای سفلیس ريشه کن نشده بود تعدادی از این زنان بر اثر ابتلا به این بیماری پس از تحمّل دردهای طاقت فرسا در عنفـوان جوانی به کام مرگ های زودرس کشیده می شدند وعلاوه بر آن به دليل كمبود محبت به اعتياد و الكل معتاد شده و دچار پيري زودرس ميشدند....... یکی دیگر از رنج های آنان کتک خوردنهای همیشگی از مردانی بود که بر زندگی انان تسلط داشتند و صاحب جان و مال آنان بودند، این تعرضها گاهی منجر به نقص عضو و حتی در مواردی موجب قتل آنان می شد......فرزندان نیز در شرایط تربیتی و فرهنگی نامساعدی رشد می کردند در محله ای که همیشه چاقو کشی، عربده کشی، فحاشی و تمامی نابهنجاریهای اجتماعی وجود داشت , فرزندان نیز اغلب به ورطه فحشا، اعتیاد و تبهکاری سوق داده می شدند.(3)
"... از مجموع اطلاعات به این نتیجه می رسیم که فقر و بیسوادی ( که خود تا حدود زیادی معلول فقر است )
و بالاخره آشفتگی های خانوادگی که در مجموع زاییده مناسبات اقتصادی- اجتماعی جوامع طبقاتی هستند در صدرعلل روسپیگری زنان و دختران قرار دارند.ما با بعضی از مقامات مسیول تماس گرفتیم شاید از طریق انجمن ها ی به خصوص به جمع آوری وجوهی بپردازیم و با فشار دولت سفته های روسپیان را با نسبت کمتری پرداخت کنیم و برای زنان آزاد شده کاری دست و پا کنیم . مقامات مزبور که از این پیشنهاد سخت به تعجب و وحشت افتاده بودند , از عدم توجه ما به نیاز بندرعباس به چنین موسسه ای تعجب کردند و در برابر ابرام ما دست به تهدید زدند و ما همانطور که پیش بینی می شد بی نتیجه باز کشتیم." (4)
از نمونه های بهره برداری سیاسی نیز می توان به استفاده ی رژیم شاه در کودتای 28 مرداد 1332 نیز اشاره داشت. شعبان جعفری یکی از" اراذل و اوباش حکومتی" رژیم پهلوی به شیوه ی خودش در باره کودتای 28 مرداد شهادت داد:
" ....یه ( رقیه آزادپور معروف به)پروین آژدان قزی بود , میبخشین معذرت می خوام اون فاحشه بود, اینم آورده بودن قاطی ما...گفتم اینو بندازینش بیرون ,آهان , گفتن ,دادگاه رسمی ست , گفتم , نیست... گفتم , اینو بندازینش بیرون , این فاحشه رو بندازین بیرون . این هر چی حبسی داره من تا پونزه سال میکشم , اینو بیخود تو این دادگاه نیگر داشتین......" .".....پروین آژدان قزی اومد وگفت,بروبچه ها دارن شروع می کنن , یه پیغوم میغومی برای بروبچه ها بده تا من برم با هاشون صحبت کنم ....خلاصه یه چیزی جور کردیم و گفتیم بره , رفت و مام رفتیم و گفتیم : " بچه ها مثل اینکه شهر داره شلوغ میشه!" (5)
حکومت اسلامی ایران اما در این عرصه نیز روی همه ی حکومت ها ی ستمگر را سفید کرده است !این حکومت در کنار سوء استفاده های سیاسی و مذهبی , خشن ترین و ضد انسانی ترین برخوردها را با بخش بزرگی از تن فروشان و پااندازان خرده پا داشته و دارد . پاره ای از حکومتی یان ضمن سوء استفاده ی مالی از " فیض جماع" اسلامی با تن فروشان نیز غافل نبوده و نیستند. تصاویر برخی از این روحانیون و مداحان " اهل حال" ,با "صیغه جات " شان در پای بساط منقل و وافور انتشار یافته است.
پس از به آتش کشیدن شهرنو تهران و سوزاندن و اعدام تعدادی از تن فروشان و پااندازان خرده پا, که هلهله کنان و الله اکبر گویان اجساد سوخته ی آن ها را در سطح شهر گرداندند, حکومت اسلامی با ریختن " آب توبه" برسر پاره ای از تن فروشان و تواب کردن برخی از پااندازان , از این جماعت در ارگان های سرکوب خود استفاده کرده و می کند.
در ده ها کتاب , که زندانیان سیاسی و عقیدتی ی حکومت اسلامی به عنوان خاطرات خود از دستگیری ها , زندان ها و شکنجه گاه های این حکومت نوشته اند , حضور و رد پا ی برخی از فاحشه ها و جاکش ها و باج گیرهای" شهرنو "ها, که در خدمت جمهوری اسلامی به همکاری با حکومت , و شکنجه و کشتار دگراندیشان روی آورده اند, نشان داده شده است. (6)
بهره برداری های مالی و جنسی نیز از سوی حکومتی یان مسلمان مرعی شده است:
" ...در شهرها خانههاي امني برپا شده است تا به فراريان كمك كنند. اما مسئوليني كه اين خانهها را اداره ميكنند اغلب فاسدند و با استفاده از دختران اين خانهها باندهاي فحشا راه مياندازند. به عنوان مثال، رئيس سابق دادگاه انقلاب كرج و هفت مقام ردهبالاي ديگر در ارتباط با يك باند تنفروشي كه از دختران 12 تا 18 سالهي خانهي امني به نام مركز هدايت اسلامي استفاده ميكرد دستگير شدند. ساير نمونههاي فساد مقامات فراوان است. قاضياي در كرج بود كه در شبكهاي كه دختران جوان را براي فروش در خارج از كشور شناسايي ميكرد فعاليت داشت. و در قم، كه مركز تعاليم اسلامي ايران است، هنگامي كه يك باند تنفروشي كشف شد برخي از دستگيرشدگان آن از نهادهاي حكومتي، ازجمله قوهي قضائيه بودند."(7)
*********
علل و راه حل اسلامی فحشا
الف : علل بروز و گسترش فحشا :
فحشا زاده ی عدم توسعه ی اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی در یک جامعه ست . فحشا محصول فقر , اعتیاد و بیکاری ست .
در ایران گسترش فحشا یکی از نتایج سیاست های اقتصادی حکومت اسلامی ست , سیاست نا کار آمد و غیر عادلانه ای که فقر ,بیکاری و بی سوادی دستاوردش بوده و هست . جنگ 8 ساله نیز در گسترش فحشا نقش ایفا کرد ,جان باختن صد ها هزار شوهر و نان آور خانواده , و بی خانمانی و آوارگی میلیونها نفر از عوامل اشاعه فحشا نیز شد. هیچ کدام از نابهنجاریهای جامعه اما مانند فحشا و اعتیاد بر یکدیگر تأثیر نمی گذارند در خیلی از موارد اعتیاد خود یا همسر عامل روسپی گری بوده و در خیلی از موارد زنان روسپی به اعتیاد پناه می بردند. از دست دادن شغل به علت مرگ سرپرست خانواده و يا ، بیماری و یا زندانی شدن او و فـقدان فردی از خانواده که هزینه ی زندگی را تأمین می کند، خانواده با ناتوانی مالی مواجه می شود و این مورد نیز می تواند زمینه را برای روسپیگری یکی از اعضای خانواده آماده کند.
ازدواج اجباری دختران با مردانی که دارای اختلاف سنی زیاد یا اختلاف فرهنگی هستند یکی از عوامل زمینه ساز فحشا می باشد. طبق تحقـقات آماری 14% زنان روسپی دارای هوو بوده اند. زیاده خواهی و تنوع طلبی مردان نیز در رابطه با گسترش فحشا نقش ایفا می کند, رابطه جنسی زن و مرد در خارج از تعهدات زناشوئی برای زنان مایه سرزنش وننگ است اما برای مردان آن چنان سرزنش بار نیست این نحوۀ قضاوت دو گانه در افکار عمومی می تواند عاملی برای تنوع طلبی مردان باشد. پائین آمدن میزان ازدواج به دلیل مشکلات اقتصادی، تنگدستی، بیکاری روز افزون بزرگترین مانع برای ازدواج جوانان است که خود نیز می تواند یکی از عوامل فحشا باشد.
وجود فضای یأس و ناامیدی در میان جوانان ایران نیز در گسترش فحشا نقش بازی می کند, با میزان 60% جمعیت زیر 30 سال ایران دارای یکی از جوانترین جمعیت ها در جهان نسبت به کل جمعیت می باشد. در حالی که میزان جمعیت زیر 30 سال در آلمان 18% می باشد، جوانان ایران چشم انداز امید بخشی برای آینده ندارند، این فضای یأس و ناامیدی و سرخوردگی موجب بروز اعتیاد ,خودکشی و فحشا می شود.
تجاوز نزدیکان یا محارم نیز در ایران شایع شده است 11% از دختران روسپی توسط پدر، برادر یا دائی و عمو مورد تجاوز قرار گرفته اند. .....(8)
از علل دیگر گسترش فحشا در حکومت اسلامی پدیده ی دختران فراری هستند , دخترانی که برای گریز از نابسامانی های خانوادگی و اجتماعی به سوی فحشا و " تجارت برده داری جنسی" کشیده می شوند :
" ....در سال های اخیر روند قاچاق زنان و دختران و کوچ اجباری آنها به کشورهای حاشیه خلیج فارس و بطور محدود به کشورهای اروپایی و اسیایی افزایش یافته است...........
گزارش روزنامه ایران حاکی از آن است که با هوشیاری ماموران اجرایی قرار گاه امر به معروف و نهی از منکر استان تهران عوامل یک باندقاچاق دختران فراری به خارج از کشور شناسایی و دستگیر شدند.فرمانده قرارگاه اعلام کرد اعضای این باند که دختران فراری را اغفال و به کشورهای اطراف می بردند، در زمینه قاچاق اشیای عتیقه نیز فعالیت می کردند.متهمان دستگیر شده در تحقیقات مقدماتی به فعالیت خود در زمینه قاچاق دختران فراری و خرید و فروش اشیای عتیقه اعتراف کرد.در این رابطه 9 نفر متهم دستگیر و برای تحقیقات بیشتر به مرکز قضایی مطهری یافت آباد منتقل شدند.
روزنامه انتخاب نیز در سوم خرداد 81 از کشف یک شبکه گسترده فساد و فحشا خبر داد و نوشت اعضای گسترده ترین باند بین المللی فساد و فحشا در ایران که اقدام به جذب و انتقال دختران وزنان ایرانی به کشورهای آسیایی و اروپایی می کردند توسط ماموران مرکز اجرای امر به معروف و نهی از منکر سپاه دستگیر شدند.
براساس گزارش این روزنامه ،شبکه فساد،زنان و دختران جوان را با پرداخت پول های هنگفت و باکمک تعدادی از تجار ثروتمند به کشورهای عربی و خلیج فارس و اروپا انتقال می دادند.بر اساس این گزارش حدود 200 دختر و زن جوان در این باندعضویت داشتند .
روزنامه انتخاب ادعا کرد که اعضای باند، برخی دختران جوان را برای تن فروشی به فرانسه و انگلیس نیز اعزام می کردند.
روزنامه قدس 21 مهر 81 نوشت: "با متلاشی شدن یک باند قاچاق زنان و دختران به کشورهای بیگانه 38 نفر از اعضای این شبکه دستگیر و 15 نفر از قربانیان آنها به کشورمان بازگردانده شدند.... این تبهکاران عمده طعمه های خود را از بین دختران معتاد و دارای فقر فرهنگی و مادی انتخاب می کردند.در پی دستگیری این افراد بیش از 70 خانواده نیز که به نوعی در اقدامات تبهکارانه اعضای این شبکه دخالت داشتند شناسایی و تا کنون در مجموع 38 نفر از مجرمان دستگیر شدند و با تلاش فراوان مراجع قضایی و انتظامی تا کنون 15 نفر از دختران قربانی به کشورمان بازگردانده شدند".
روزنامه ایران24بهمن1379 نوشت: "جزئیات فعالیت شبکه مخوف قاچاق دختران کم سن و سال و نوجوان ایرانی در کشورهای حوزه خلیج فارس فاش شد.مسئولیت این شبکه قاچاق دختران جوان ایرانی به خارج از کشور با یک زن میانسال بود که بابت هر دختر و زن جوان ایرانی مبلغ هنگفتی را دریافت می کرد.
چندی قبل عباسعلی علیزاده رئیس کل دادگستری استان تهران خبری مبنی بر کشف فعالیت یک شبکه قاچاق دختران ایرانی کشورهای حوزه خلیج فارس را اعلام کرد . در این شبکه قاچاق تعدادی زن قواد و فاسد عضویت داشتند که دختران و زنان جوان را که با خانواده هایشان مشکل مالی داشتند شناسایی می کردند و سپس به بهانه این که دختران آنها در کشورهای خلیج فارس خوشبخت و پولدار خواهند شد به خانواده هایشان با گذرنامه و روادید به مدت سه هفته آنها را به طور غیر قانونی به دبی می فرستادند و در دبی به چند بازرگان عرب فروخته می شدند".
خبرنگار کیهان از مشهد نیز گزارش داد : "با انهدام 11 شبکه فعال فساد و فحشاء در مشهد 148 نفر بازداشت شدند.این باندها حدود 5 سال در نقاط شهر مشهد فعالیت داشتند و دهها نفر از دختران فراری و زنان توسط این باند اغفال و به کشورهای عربی خلیج فارس یاکشورهای آسیای شرقی قاچاق می شدند. قاضی صادقی رئیس مجتمع قضایی شهید مطهری شعبه 1007 عنوان کرد اتهامات اعضای این باند قوادی،رابطه نامشروع،نگهداری مشروبات الکلی و توزیع فیلم های مستهجن است".
خبرنگار کیهان در شیراز نیز نوشت:"یک باند فساد و فحشاء و قاچاق دختران در شیراز متلاشی و بازداشت شدند".
جام جم 16 مهر 1381 نوشت :" پلیس باند قاچاق دختران را در فرودگاه مهر آباد به دام انداخت.پرونده رسیدگی به جرایم اعضای این باند به شعبه 1610 مجتمع قضایی ویژه به ریاست قاضی صابری ظفر قندی ارجاع شد".
جلوه اول مرداد 81 گزارش داد:" دستگیری 82 نفر از اعضای یک باند فساد ، فحشاء و قاچاق دختران به کشورهای حوزه خلیج فارس و چند کشور اروپایی پرونده تنظیمی به دادگاه عمومی تهران تحویل داده شد".
روزنامه جام جم 11 مهر 81 از دستگیری اعضای باند اینترنتی اغفال دختران خبر داد و آورد ،سه زن میانسال پس از ارتباط اینترنتی(چت) با دختران و پسران جوان آنها رابه فساد می کشاندند و ....به بهانه های واهی و پیدا کردن شوهر پولدار و سفر به خارج از کشور از آنان سوء استفاده می کردند...........
ماهنامه خواندنی 24 مهر 81 طی گزارشی اعلام کرد:" در استان های خراسان و سیستان و بلوچستان چندین هزار دختر ایرانی به مردان افغانی فروخته شدند.اخیرا یک باند برده گیری که عده نامعلومی از دختران ایرانی را در پاکستان به کنیزی فروخته اند شناسائی و برخی از اعضا آن دستگیر شدند.بر اساس یک آمار رسمی اظهار شده است که فقط بوسیله همین باند بیش از 150 دختر مشهدی به پاکستان برای تن فروشی منتقل شدند شیوه کار اعضای این باند چنین بوده است که دختران را از خانواده هایشان خریداری کرده و به عقد خود در می آوردند سپس آنها را به خانه های فساد که در پاکستان به خرابات موسومند می فروختند.
به گزارش ایرنا در 20 بهمن 1381 چندی پیش روزنامه مشرق،چاپ پاکستان نوشت : "ماهانه 45 دختر ایرانی 16 تا 25 ساله در کراچی توسط افراد ثروتمند خریداری می شوند". در ادامه این خبر آمده است یک گروه بلوچ ایرانی مدت 2 سال است که از راه بلوچستان این دختران را به پاکستان منتقل کرده و در کراچی به فروش می رسانند.همچنین ماموران معاونت اطلاعات ناجا که تنها مرجع پلیس رسیدگی به این.همچنین ماموران معاونت اطلاعات ناجا که تنها مرجع پلیس رسیدگی به این جرم نانوشته هستند،شهریور سال 81 توانستند 20 زن و مرد بلوچ را با شکار دختران فقیر خراسانی آنها را روانه پاکستان می کردند،شناسایی دستگیر کنند......" (9)
" ...در یک مورد زنی دستگیر شد که دختران ایرانی را به مردان کشورهای خلیج فارس می فروخت. این زن چهار سال بود که دختران فراری را شکار می کرد و می فروخت. او حتی دختر خود را به قیمت 11 هزار دلار فروخته بود."
"....نتیجه تحقیقی که در مورد 110 دختر فراری در تهران انجام شده نشان می دهد که حدود نیمی از آنها , پس از فرار, برای بقا به رابطه جنسی نا مشروع روی آورده اند . تنها 4 مورد از این 110 مورد قبل از اولین فرار نیز سابقه ارتباط جنسی برای کسب پول را داشته اند .68 در صد آنها پیش از فراراز امکان روسپی شدن اطلاع
نداشته اند."
البته خانم اشرف بروجردی , دبیر شورای اجتماعی کشور, در سال 1382 آمار های مربوط به گسترش فحشا را کذب خواندند و آمار دهنده ها را " قابل پیگیری قانونی " دانستند ( خبرگزاری دانشجویان ایران, تهران آبان ماه 1382)
فقها و دست آموزان شان اما همچون دیگر عرصه ها ی حیات اقتصادی , اجتماعی و فرهنگی " سوراخ دعا را گم کرده اند" ,اینان علل بروز فحشا را تساوی حقوق زن و مرد , حجاب , سینما , ماهواره , اینترنت و....می دانند.
آیت الله خمینی , بنیانگذار حکومت اسلامی ایران در یکی از سخنرانی هایش اظهار داشت ما با سینما مخالف نیستیم با فحشا مخالفیم.
آیت الله خلخالی , قاضی القضات جنایتکار خمینی نیز گفته است :
" ...اگر در فیلمی دختری با زینت و آرایش غلیظ نمایش داده شود , منجر به اشاعه فحشا می شود..."(10)
الباقی فقها و آیت الله ها و حجج اسلام نیز که در رابطه با علل بروز فحشا همچون" آیت الله اعدام" می اندیشند , بروز و گسترش فحشا را به گردن فرهنگ غرب که از طریق ماهواره و اینترنت و سینما و..... به ایران وارد می شوند, می اندازند, عواملی که احتمالا" 1400 سال پیش نیز در سرزمینی که اسلام ساخته شد , و نیز در کشورهای شرقی سبب بروز و گسترش فحشا شدند!!
فقها کار را به جایی رسانده اند که عکس های آموزشی در کتاب ها و مجلات پزشکی, و کتاب های تشریح بدن انسان , که مورد استفاده دانشجویان و پزشکان قرار می گیرد را از" مظاهر اشاعه فحشا " اعلام کرده اند , و بخش های ممنوعه را با ماژیک سیاه محجبه می کنند!, فقهایی که توضیح المسایل ها و حلیته المتقین ها و طب الکتاب هایشان سر شار از بحث ها و آموزش های " انحرافی " و " قبیحه" ی جنسی است .
در رابطه با حل معضل فحشا نیز "راه حل" اسلامی عبور کرده از بیش از 14 قرن اعمال می شود. نتیجه این راه حل های اسلامی را در ایران امروز , و با اتکا به آمار ها و خبر های حکومتی ملاحظه فرمودید , و باز ملاحظه بفرمایید
" در یک سال 4 هزار زن و دختر فراری از خانه , شناسایی شدند, ...و این رقم در شهر های مذهبی بیشتر است , ..... سن فحشا در ایران در سال 1365 , هفده سال بود اما اینک با کاهشی چشمگیر به 14 سال رسیده است "
( 11)
" ... بر مبنای منبعی دولتی در تهران , تعداد نوجوان روسپی635 در صد افزایش یافته است...در تهران تعداد تقریبی 84000 نفر زن و دختر در کار فحشا هستندکه بسیاری از آن ها در خیابان ها و بقیه در 250 فاحشه خانه هستند....رییس پلیس بین المللی معتقد است که امروزه تجارت بردگی جنسی یکی از پر سود ترین فعالیت ها در ایران است . ...مقامات حکومتی خود در خرید, فروش و سو استفاده ی جنسی از زنان و دختران دست دارند..."(12) تارنمای حکومتی" بازتاب" ضمن صغری کبری چیدن های رایج اش, به گشترش فحشا در جامعه اشاره دارد:
"اطلاعات و آمارهاي جمعآوريشده در زمينه بزهكاريهاي اجتماعي، از افزايش نگرانكننده 32 درصدي افراد دستگيرشده به اتهام تشكيل باندهاي فساد و فحشا حكايت دارد. به گزارش خبرنگار «بازتاب»، در پنج ماهه نخست سال جاري، بيش از 3200 نفر در كل كشور به اين اتهام بازداشت شدهاند كه اين رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل، 32 درصد افزايش نشان ميدهد. بر پايه بررسيهاي پژوهشي انجام شده از اين افراد، وجود زنان مطلقه و نبود سرپناه و حمايت نکردن دستگاههاي متولي از آنان، عدم تمكن مالي برخي از خانوادهها و روي آوردن فرزندان و يا سرپرست خانواده به مسائل مغاير با اخلاق و عفت عمومي، از عوامل رشد اين بزه اجتماعي عنوان شده است. همچنين درآمدهاي كاذب از قبل اين پديده، استفاده از تكنولوژي روز و بيتوجه به پيامدهاي تخريبي ناشي از برنامههاي ماهواره، اينترنت و فيلمهاي غيرمجاز، بيكاري و روي آوردن قشر جوان به اين پديده نکوهيده، از عوامل گسترش اين باندها و مراكز فساد و فحشا به شمار ميرود....". (13)
ب : راه حل اسلامی:
راه حل اسلامی شناخته شده در طول تاریخ به طور عمده دو گونه بوده است: کشتار تن فروشان , و ازدواج موقت همراه با تعدد زوجات.
1- کشتارو سوزاندن تن فروشان و " خانه های فساد"
از روز های پیش از 22 بهمن آتش زدن فاحشه خانه ها و کشتار تن فروشان و پااندازان خرده پا آغاز شد و هنوز نیز ادامه دارد...... نه فقط قاضی های شرع , باند های جنایت کاری که فتوای فقها در دست داشتند به کشتار این ستمدیدگان بی عدالتی روی آوردند. یک نمونه اش باند" شاهین عدالت اسلامی" بود که در سال 1358 شکل گرفت , اعضای این باند که " حزب الهی" بودند زنان خیابانی را می ربودند و بقتل می رساندند. اینان عمل خود را نیز اقدامی انقلابی و عادلانه برای پاک کردن جامعه اسلامی از فساد اعلام می کردند.
قتل های زنجیره ای تن فروشان از دیگر وظایف بسیجیان و پاسداران حکومت اسلامی بوده و هست. سال 1384 حکومتی یان اعلام کردند 51 زن تن فروش در 5 نوع قتل زنجيره اي به قتل رسیدند."
نمونه اش جنایات " سعید حنایی" از اعضای بسیج است. این قاتل که 16تن از زنان تن فروش را به قتل رسانده بود در گفت وگویی گفت: ".. اگر دستگیر نمی شدم 150 زن خیابانی دیگر را می کشتم "(14) , این جانی نه فقط از کرده خود پشیمان نبود بل که باعث افتخار خود و خانواده اش می دانست .برخی از فقها نیز تلاش کردند این جنایات را که به " قتل های عنکبوتی" معروف شده بودند را توجیه شرعی کنند. محسن رهامی , استاد حقوق و وکیل دعاوی نوشت : "... یکی از روزنامه های محافظه کار عمل سعید عسکر را به عنوان مبارزه با تفکر شوم و پلید و عمل سعید حنایی را به عنوان مبارزه برای از بین بردن افراد پلید قلمداد کرده است..." (15) این دست فقها البته با چنین توجیه هایی جنایات " محفل کرمان" را ماستما لی شرعی کردند.
از میان کشتار ها و اعدام ها, اعدام عاطفه ی 16 ساله , و آنچه با ليلا مافي 19 ساله کردند نمونه هایی دیگر از جنایات فقها در این عرصه است , لیلا یی که از نظر ذهني هشت ساله بود , و از نه سالگي به دلیل فقر و فشار خانواده ناچار به تن فروشی شده بود , ليلا یی که در دوازده سالگي به عقد مردي افغان در آمد که پس از ازدواج نیز مادر شوهر او را به فحشا وا داشته بود.
این دست برخورد های غیر انسانی و جنایتکارانه حتی از سوی زنان حزب الهی ای که نماینده مجلس اسلامی اند نیز تبلیغ و طرح شده است:
يکي از همين زنان عشرت شایق است , این نايب رئيس فراکسيون زنان راه حل مبارزه با فساد و فحشا و بخصوص مسأله ساماندهي به وضعيت زنان خياباني را چنين مطرح کرده است: "در خصوص زنان خياباني خلاء قانوني نداريم و اگر ١٠ نفر از زنان خياباني اعدام شوند، ديگر زن خياباني نخواهيم داشت. (16)"
وبه آتش کشیدن خانه و زندگی تن فروشان نیز هنوز ادامه د ارد.
" ...چند روز پيش حدود هزار مريواني در مقابل منزلي كه به محل وقوع مفاسد اخلاقي تبديل شده بود تجمع كرده و قصد برخورد با عناصر فاسد را داشتند كه نيروي انتظامي وارد عمل شد و خود دو نفر از گردانندگان اين خانه فساد را بازداشت كردند، اما هنگام انتقال آنها به خودرو، مردم به مرد دستگير شده حمله كرده صدمات شديدي به او وارد كردند. براساس اين گزارش بعد از انتقال مرد و زن فاسد به نيروي انتظامي، حدود 2هزار نفر از شهروندان مريوان به سمت منزل آنها هجوم برده و اين مركز فساد و فحشا را به آتش كشيدند.(17)
2- راه حل دوم حکومت اسلامی برای حل معضل فحشا , راه حل " تاریخی " صیغه , تعدد زوجات (18) و " شهر نو" های اسلامی یا " خانه های عفاف " است. راه حل هایی که حتی برخی از حکومتی یان نیز شرمگینانه به نا کارایی و بیهودگی اش اشاره دارند :
" ....سن ازدواج براي مردان (18ـ65 سال) و سن ازدواج براي زنان (18ـ55 سال)، تعداد مردان واجد شرايط ازدواج كمتر از بيست ميليون نفر و تعداد زنان در دامنه مذكور، كمتر از پانزده ميليون نفر هستند و در صورتي كه از ميان اين جمعيت، زنان متأهل كسر شوند، تعداد دوشيزگان يا زنان بيوه و مطلقه كه امكان ازدواج موقت را دارا باشند، كمتر از سه ميليون نفر است، در صورتي كه اين تعداد براي مردان، حدود بيست ميليون نفر است.
بنا بر اطلاعات مركز آمار ايران بر پايه سرشماري سال 1385، تعداد زنان و مردان بين 20 تا 60 سال، حدود 37 ميليون نفر ميباشد كه از اين تعداد، حدود 7/1 ميليون نفر را زنان مجرد ازدواجنكرده و حدود 5/1 نفر را زنان مجرد مطلقه يا بيوه تشكيل ميدهند كه از اين تعداد نيز كمتر از يك ميليون نفر در سن پنجاه سال به بالا قرار دارند. به عبارتي ديگر، مجموع تعداد زنان مجرد بين 20 تا 50 سال كه جامعه هدف ازدواج موقت را تشكيل ميدهند، اندكي بيش از دو ميليون نفر است در حالي كه بر پايه همين آمار، تعداد مردان مجرد 20 تا 65 سال، حدود 5/4 ميليون نفر و با احتساب
مردان متأهل بين 20 تا 65 سالي كه جامعه هدف مردان به شمار ميروند، به حدود 21 ميليون نفر ميرسد. بنابراين، نخستين مانع در ايده ازدواج موقت به عنوان راهحل فراگير حل معضلات جنسي جامعه، عدم تناسب جامعه هدف در ميان مردان و زنان است. ........
در كنار برخي راهحلهاي اداري همچون محدود كردن ازدواج موقت مردان متأهل، كه به نظر نميرسد اجراي آن ممكن باشد، برخي ديدگاهها نيز بر كاهش مدت يا حذف عده از ازدواج موقت اشاره دارد. بنا بر اين ديدگاهها كه گفته ميشود برخي مجتهدان نيز تأمل بر مباني آن را آغاز كردهاند، فلسفه عده در اسلام، جلوگيري از اختلاط نسلهاست و با توجه به آنكه امروزه با انجام پيشرفتهاي علمي، امكان جلوگيري از بارداريهاي ناخواسته ايجاد شده است، ميتوان اين روشها را جايگزين عده؛ يعني زمان ممنوعيت ازدواج يك زن پس از جدايي وي از همسر قبلي، كرد. به نظر ميرسد تنها در صورت به نتيجه رسيدن اين بحث، موضوعي كه تحت عنوان خانههاي عفاف مطرح شده و از نگاه برخي «فحشاي اسلامي»! نام گرفته، قابل اجراست...............
هرچند بررسي دلايل موافقان و مخالفان اين ديدگاه، موضوعي فقهي و حقوقي است و علاوه بر لزوم بررسي آن از سوي فقها و مجتهدان، به دليل پيامدهاي عملي آن در جامعه، بايد از ديد حقوقي نيز به آن نگريسته شود، به نظر ميرسد حل اين موضوع، يكي از مقدمات طرح ازدواج موقت به عنوان پديدهاي اجتماعي براي حل معضلات جنسي است.
راهحل دوم كه در اين ميان طرح شده، استفاده از حكم ازدواج موقت به عنوان راهي براي ايجاد نامزدي شرعي است. سنت غربي كه به تدريج در ايران فراگير ميشود، مبني بر نامزدي و نوعي دوستي بين دختران و پسران در آستانه ازدواج است كه ميتواند پيامدهاي ناهنجار اخلاقي، ديني و حتي اجتماعي را بر جاي گذارد و خانوادهها را با چالش روبهرو سازد. در اين ميان، مدافعان طرح ازدواج موقت، اين حكم شرعي را روشي براي مجاز كردن دوستيهاي مذكور و ايجاد نامزدي شرعي برميشمارند كه به دليل مجاز كردن ارتباط دختر و پسر و محدود كردن بخشي از روابط جنسي، ميتواند آثار مفيدي داشته باشد. البته منتقدان آن نيز عدم امكان تحديد اينگونه روابط و امكان جايگزيني آن به جاي ازدواج را كه به بالاتر رفتن سن ازدواج فعلي نيز ميانجامد و همچنين پيامدهاي اجتماعي آن از قبيل بارداريهاي گسترده ناخواسته و اختلاف خانوادگي را از جمله معايب ترويج اين طرح برميشمارند.
.... به نظر ميرسد طرح اين ايده، نوعي پاك كردن صورت مسئله مشكلات ازدواج جوانان باشد. تسهيل در ازدواج جوانان كه چند سال پيش با طرح ازدواجهاي ساده و دانشجويي رونق گرفت، به دليل كمتوجهي مسئولان يا عدم توفيق كامل آنان در حل مشكلات مسكن ارزانقيمت براي زوجهاي جوان و ارايه تسهيلات و امكانات مراسم ازدواج، به حاشيه رفته و رويكرد به طرحهاي جايگزين، به معناي در حاشيه ماندن طرح مذكور است.
از سوي ديگر، سادهانديشي است كه وجه فساد اخلاقي در ميان بخشي از جوانان را با چنين طرحهايي برطرف نمود، چراكه تقيد ديني در برخي از اين امور، در حيطه حريم خصوصي افراد قرار دارد و بسياري از مبتلايان به فساد اخلاقي و جنسي، اصولا تقيدي به مسائل شرعي ندارند كه بتوان مشكل آنان را با چنين طرحهايي برطرف كرد......"(19)
".....بنيادگرايان حاكم دربارهي موضع رسميشان در مورد تجارت سكس نظرات متفاوتي دارند: يا آن را حاشا و پنهان ميكنند و يا آن را به رسميت ميشناسند و به آن كمك ميكنند. در سال 2002 يكي از گزارشگران بيبيسي به خاطر عكس گرفتن از روسپيها از ايران اخراج شد. مسئولين به او گفتند ”تو را اخراج ميكنيم … چون از فاحشهها عكس گرفتهاي. اين انعكاس واقعي زندگي در جمهوري اسلامي ما نيست. ما فاحشه نداريم.“ بااينحال، كمي پيش از آن در همان سال، مسئولين بخش اجتماعي وزارت كشور به رسميت شناختن فاحشگي را به عنوان شيوهاي براي ساماندهي آن و كنترل شيوع HIV پيشنهاد كردند. آنان طرحي را پيشنهاد كردند كه فاحشهخانههايي به نام ”خانهي اخلاق“ ايجاد شود و در آنها از ازدواج موقت سنتي (صيغه) استفاده شود كه طبق آن زن و مرد ميتوانند براي مدت زمان كوتاهي، حتي يك ساعت، ازدواج كنند تا فحشا راحتتر انجام شود. ايدئولوژي و روالهاي بنيادگرايان اسلامي آنجا كه كنترل كردن زنان و مورد استفاده قرار دادن آنان در ميان باشد به خوبي قابل تطبيقاند" (20).
*************
حکومت اسلامی ایران به جای فقر زدایی وتدوین و اجرای قوانین عادلانه اجتماعی و اقتصادی و " ایجاد نظام تامین اجتماعی و ساختار های حمایت کننده و گونه هایی از اتحادیه های باز پروری و کاریابی...و نگاهی آسیب شناسانه وبهداشتی به فحشا" , با آتش زدن فاحشه خانه ها و کشتار فاحشه ها و پا اندازان خرده پا , و راه حل های عهد بوقی به جنگ این پدیده رفته است, و با خیال اینکه با پوشاندن چادر و گذاشتن حجاب شرعی بر سر فحشا می تواند آن را لاپوشانی کند جز پراکندن و گسترش فحشا و پیامد های اش- نه فقط در سرتاسر ایران حتی در سراسر جهان و به ویژه در میان کشور های همسایه اش - کار دیگری نکرده است.
سی سال تجربه نشان داده است که با مفسد فی الارض خواندن قربانیان بی عدالتی های اقتصادی و اجتماعی , و کشتار آنان لکه ی ننگ از عبا و عمامه و چادر و مقنعه فقها و دست آموزان شان پاک نخواهد شد.این تجربه سی ساله بار دیگر نشان می دهد که اگر مفسد فی الارضی در ارض وجود داشته باشد , که دارد , حکومت ها و حکومتی یانی هستند که عامل بروز فحشا می باشند.
***********
منابع وزیرنویس :
1- طبق گزارش خانم کامیلیا انتخابی فرد در سایت گویا نیوز در قبرستان بزرگ شهر قم در شبهای جمعه زنان تن فروش از مشتریان خود پذیرائی می کنند. – انجمن دفاع از حقوق زنان در ایران84/11/13
- محمد صادق جعفری نیز گزارش تکان دهنده ای از زندگی خانواده ها در گورستان قم , با عنوان " اینجا آرامگاه زندگی است" منتشر کرده است . ( به نقل از سایت نقشینه , شهروند ( تگزاس), شماره 637, جمعه 11 مهر 1382)
2- نوشین احمدی خراسانی, سلاطین" آبرودار" و زنان " بی آبرو",1/29/ 2004, تریبون فمینیستی ایران
3- انجمن دفاع از حقوق زنان ایران ( برگرفته از مقاله آقاي بلدی13/11/84) anjomanzananazadeh@yahoo.com [1]
" .....اثر ارزشمند ی نیز به نام (روسپیگری در تهران) به وسیله خانم ستاره فرمانفرمائیان رئیس دانشکده خدمات اجتماعی در سال 47 تدوین شد .این اثر تحقـیقی که 1658 زن را در بر میگیرد شامل زن گودنشین می باشد، رقت بارترین و فلاکت بارترین نحوه زندگی زنان روسپی از آنان زنان گودنشین می باشد که در کوره پز خانه های متروکه و یا زاعه ها و حلبی آبادها با حداقل امکانات زندگی و به حرفه تن فروشی اشتغال داشند و مشتریان آنان نیز فقیر ترین اقشار جامعه مانند عمله ها و یا کارگران کوره پزخانه ها بودند.
از این زنان مورد تحقیق 403 نفر مادر نداشتند، 201 نفر دارای هوو بوده اند، 69 نفر اعتیاد داشتند، 466 نفر اعتراف کرده اند که فریب خورده اند، 60 نفر فكر ميكردند با اين كار زندگي شان به لحاظ اقتصادي سر و ساماني ميگيرد، 413 نفر کلفت بوده اند، 1367 نفر بیسواد بوده اند، 1116 نفر از شغلشان ناراضی بوده اند، 70% پدرانشان بی سواد بوده اند، 92% مادرانشان بی سواد بوده اند.
میزان بی سوادی زنان قلعه 92% زنان خیابانی 72% اما 2% دیپلمه بوده اند. زنان گودنشین همگی بی سواد بوده اند. 63% قبل از آغاز کار فرائض مذهبی را بجا می آوردند اما پس از اشتغال فـقط 28% فرائض مذهبی را انجام می دادند. 60% در روز بین 12 تا 18 ساعت کار می کردند. 74% به سیگار 9% به الکل 13% به تریاک و 5% به هروئین اعتیاد داشته اند. پائین ترین میزان درآمد روزانه در سال 47 از آن گودنشینان 50 ریال و بالاترین درآمد از آن خیابانی حداکثر 600 ریال بوده است تمامی آمارهای فوق مربوط به سال 47 می باشد......."
4- ر- رودان , فاحشه خانه ظهیر آباد بندر عباس , نیمه دیگر,شماره 6 , زمستان 1366
5- هما سرشار ,شعبان جعفری ,نشر ناب, بهار 1381,لس آنجلس , ص 161
6- برای نمونه به خاطرات زندان ایرج مصداقی , شهر نوش پارسی پور و...... مراجعه کنید.
7- دانا م .هیوز , تجارب برده داری جنسی در ایران, مجله فرونت پیج, ترجمه ف. کوشا, سایت گویا, ژانویه 2004
8- منبع شماره 3
9- نگاهی به یافته های یک تحقیق در مورد قاچاق زنان و دختران ایران، سينا تهران ، خبرگزاری سینا
10- صادق خلخالی در گفت وگو با پیام فضلی نژاد , وب لایت , سایت پیام فصلی نژاد , گویا , 16 آذر 1382
11- ندا ریحانی, خبر گزاری سینا , زنگ خطر , سن فخشا باز هم کاهش یافته است , 13 شهریور 1383 - گویا نیور"
12- منبع شماره 7
13- تارنمای بازتاب دی ماه 1385
14- روزنامه ایران, مرداد1380
15- ایسنا , آذر 1382( شهروند( تگزاس), شماره 646 , 14 آذر ماه 1382)
16- گزارشي از عملکرد فراکسيون زنان مجلس هفتم - یکشنبه 15 بهمن 1385 [2007.02.04] مرسده خاقاني
,روز آنلاین ,
17- کیهان ,دوشنبه 30 شهریور 1383.
18- فاطمه آليا ؛ رييس فراکسيون زنان مجلس هفتم , رد لايحه سهم الارث مساوي براي زنان را مطابق با نص صريح قرآن مي داند و معتقد است نبايد در مقابل حکم علما ايستاد.او همچنين تصويب الحاق به کنوانسيون منع هرگونه تبعيض عليه زنان را از "مصاديق بارز الگو برداري از قانون و فرهنگ غيربومي و غربي" مي داند و به شدت مخالف پيوستن به اين کنوانسيون است. فاطمه آليا همان زني بود که چندي پيش از محاسن قانون چند همسري مردان گفت و اظهار داشت: " فلسفه تعدد زوجات در نهايت به نفع زنان است و زنان بايد تلاش کنند که اين مسأله در بستر صحيح خود جا بيفتد."( منبع شماره 16)
19- ازدواج موقت راه حل یا توجیه فحشا؟, صادق مجتهدی , 16 خرداد , تارنمای بازتاب.
20- منبع شماره 7
برخی منابع دیگر:
- شادی صدر, نگاهی به قوانین مختلف در بر خورد با پدیده روسپیگری, شهروند , شماره 944 , 7 دسامبرا
2004
- نسرین میرزایی , پدیده روسپیگری در ایران,آوای زن, شماره52-51 , سال2004
ـ شهري، جعفر، تهران در قرن سيزدهم، ج 1 و 7، مؤسسة خدمات فرهنگي رسا، 1369
- راوندي، مرتضي، تاريخ اجتماعي ايران، ج 7، نگاه، 1369.
- بولتن اخبار زنان، بولتن خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، 9 و 10 آذر و دي 1381
Prostitution, Research& Education, Website
Prostitution-Wikipedia, the free encyclopedia, website
Recently by mnoghrekar | Comments | Date |
---|---|---|
پزشکان و سیاست , مسعود نقره کار | 1 | Nov 23, 2010 |
در حاشیه هجمه ی" دین خویان" دانشگاهی به آرامش دوستدار | 3 | Oct 28, 2010 |
شکست توهم | 9 | Jun 15, 2009 |
Links:
[1] mailto:anjomanzananazadeh@yahoo.com