16-Oct-2008
Recently by Jahanshah Javid | Comments | Date |
---|---|---|
Hooman Samani: The Kissinger | 4 | Aug 31, 2012 |
Eric Bakhtiari: San Francisco 49er | 6 | Aug 26, 2012 |
You can help | 16 | Aug 23, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Shame..
by Toofantheoncesogreat (not verified) on Fri Oct 17, 2008 03:15 AM PDTLike animals we acted in the political life against each other, like animals we still act against each other.. Beating, screaming, anger, emotions, crying, chest beating.. Iranians are to sensetive to have democracy...
Is this the begining of an Iranian SOLIDARNOSC ? ;0)
by Darius Kadivar on Fri Oct 17, 2008 02:53 AM PDTHere is to My Brave Shirazi Brothers and Sisters ;0)
VIVE LA SOLIDARITE !
//www.youtube.com/watch?v=Vji6vzyrI-A&feature...
Thank you ALL
by Majid on Thu Oct 16, 2008 08:42 PM PDTThanks to everyone, 700 billion times.
That's all I can afford......:-)
مرگ انسانیت
Anon_Dr (not verified)Thu Oct 16, 2008 07:43 PM PDT
فکر میکنم نسخه کامل و سانسور نشده شعر مشیری این باشه
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت اغشته به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان ادم
صدر پیغام اوران حضرت باری تعالی
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
ادمیت مرد
گرچه ادم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که باشلاق وخون دیوار چین را ساختند
ادمیت مرد
بعد دنیا هی پر از ادم شدواین اسیاب گشت وگشت
قرنها از مرگ ادم هم گذشت
ای دریغ ادمیت برنگشت
قرنها
روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا از خوبیها تهی است
صحبت از ازادگی پاکی مروت ابلهی است
صحبت از موسی وعیسی ومحمد نابجاست
من که از پژمردن یک شاخه گل از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس از غم یک مرد در زنجیر
حتی قاتلی بردار
اشک در چشمان وبغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله زهرم در پیاله زهر ماریست ازسبو
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
انچه این نامردمان با جان انسان می کنند
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت وکور درمیان مردمی با این مصیبتها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق گفتگو از مرگ انسانیت است
گفتگو از مرگ انسانیت است
correction
by Sayeh (not verified) on Thu Oct 16, 2008 07:10 PM PDToops! made one error, correct line should be ...
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
فریدون مشیری
Sayeh (not verified)Thu Oct 16, 2008 06:52 PM PDT
جواب مجید .. چند خط آن از این شعر زنده یاد فریدون مشیری است. کامل آن این است:
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
« آدمیت مرده بود »
گرچه آدم زنده بود
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق خون دیوار چین راساختند
آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب...
گشت و گشت.
قرن ها از مرگ آدم هم گذشت...
ای دریغا آدمیت بر نگشت.
قرن ما...
روزگار مرگ انسانیت است.
سینه دنیا ز خوبی ها تهی ست.
صحبت از آزادگی، پاکی، مروت ، ابلهی ست
روزگار مرگ انسانیت است
من که از پژمردن یک شاخه گل...
از نگاه ساکت یک کودک بیمار...
از فغان یک غناری در قفس...
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان می کنند!
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند.
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا...
آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
در کویری سوت و کور...
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت برگ عشق
گفتگو از مرگ انسانیت است!
Irandokht
by Kurdish Warrior (not verified) on Thu Oct 16, 2008 06:35 PM PDTthanks for the translation..Unfortunatlly I can't read farsi and understand hardly Persian but I'll have my Persian friends to translate what your wrote..
thanks
آقا مجید ماله فریدون مشیریه
Mokhlesse (not verified)Thu Oct 16, 2008 06:30 PM PDT
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای! جنگل را بیابان می کنند
دست خون آلود را پیش چشم خلق پنهان می کنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویر سوت و کور،
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور ،
صحبت از مرگ محبت ، مرگ عشق ،
گفتگو از مرگ انسانیت است .
Alaho Akbar (+)
by Abol (Laal) Danesh, Mute (not verified) on Thu Oct 16, 2008 05:46 PM PDT1. "All" Iranians are the prisoners of the IRI iron cage including those who have escaped to outside world and including those who have accepted foreign citizenship.
2. This iron cage is virtually without window
3. It is a "total" entrapment inside out
4. This windowless iron cage will be heading to a disaster in the long run with all the passanger's safety at risk similar to the plight of those who were traped inside the Rex movie inferno.
Solution: only a collective effort by "ALL" could help to get rid of this this windowless steel cage known as IRI only to preplace it gradually & gently by a better one equipped with with widows and freedom.
The dynamite should be put inside this structure by the expert for a calculated implusion without spreading its deadly ideological debris to neighboring countries.
Before the implusion every one should exit this structure and leave it for outside safety with a (+) window I have created inside this structure.
"yaa Ali madad"
-----------------------Ajam----------------------
این شعر مال کیه
MajidThu Oct 16, 2008 04:52 PM PDT
این شعر مال کیه و کاملش چیه ؟
........................
صحبت از پژ مردن یک برگ نیست
آی .......جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلوده را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا
آن چه این نا مردمان با جان آنسان میکنند
.................................................
Kurdish Warrior
by IRANdokht on Thu Oct 16, 2008 04:18 PM PDTدانشجوی دومی که برای پرسش شفاهی به پشت تریبون فراخوانده شده بود، صحبتهای خود را اینچنین مطرح کرد: « صحبت یک برگ نیست، وای جنگل را بیابان میکنند، هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا، آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند. من سوسیالیست نیستم، اما سوسیالیستها را دوست دارم! من فارس، بلوچ، کرد، ترک و عرب و تمامی مردم از هر نژاد و قوم قبیلهای که باشند را دوست دارم... شما گفتید رادیکالیسم با تسامح یعنی انحراف، اما رادیکال بودن به معنای برخورد ریشهای با مسائل و مشکلات است و طبق این تعریف من هم رادیکال هستم...
//iranian.com/main/news/2008/10/16-0
the actual article is here
IRANdokht
JJ
by Kurdish Warrior (not verified) on Thu Oct 16, 2008 03:38 PM PDTI had hard time understanding him..He mentioned something about Kurd, Turk, Balouch, etc ? Do you know what he said? I'm curious.
Thanks