صحنه تظاهرات روحانیون نارنجیپوش بودایی در خیابانهای شهرهای برمه برای من یادآور سال ۱۳۵۶ است. در اینکه نظامیان حاکم بر برمه مشتی زورگوی فاسد هستند شکی نیست. آنها برای ادامه وضع موجود و بهرهمندی از امتیازات ویژهای که بهای آن را مردم فقیر برمه میپردازند دست یه همه کاری از جمله قتل عام مردم خواهند زد. ولی بعنوان یک مارگزیده که از ریسمان سیاه و سفید میترسد من نظر خوشی به حضور این سرتراشیدههای نارنجیپوش ندارم. بهنظر من دین حداکثر حوزه مفیدش به زندگی شخصی افراد محدود میشود و هرموقع و در هر جای دنیا که خواسته پا از آن فراتر بگذارد فاجعهبار بودهاست.
البته رسانههای غربی به این موضوع نگاه دیگری دارند. برخلاف اعتراضاتی که در کشورهای دیکتاتوری مورد حمایت غربیها ضورت میگیرد و رسانهها با اشارهای گذرا از آن دور میشوند، در مورد برمه چون چین حامی نظامیان برمه است آنها «تختگاز» پوشش خبری حوادث را ادامه میدهند. برای مثال مصر را درنظر بگیرید: در ماههای اخیر چندین روزنامهنگار بدلیل چاپ اخباری که دولت موافق آن نیست زندانی شدهاند و نشریاتشان تعطیل شده است ولی شما از آن چیزی در رسانههای آزاد غرب نمیشنوید یا نمیخوانید. بلکه دولت امریکا اعلام میکند که میلیاردها دلار به دولت مبارک کمک نظامی میکند. مقایسه کنید با مورد برمه و مصاحبهای که اخیرا از لورا بوش همسر گرام پرزیدنت پخش شد و او در آن مصاحبه تلویحا چین را تهدید میکند که اگر نظامیان برمه را تحت فشار نگذارد ممکن است المپیک پکن تحریم شود!
(این نوشته برای اولین بار در وبلاگ ایرانیان برونمرز IranAbroad.org منتشر شد)