سرمای این روزها و شبهای ایران خیلیها را دارد اذیت میکند و متاسفانه راه حلش هم زیاد آسان و فوری نیست. (وزیر نفت برای اولین بار در طول تاریخ دو دههی اخیر ایران بخاطر این کمبودها از مردم عذرخواهی کرده است.)
ولی برای کسانی — که مثل قدیمهای خودم — فکر میکنند ایران نیازی به انرژی اتمی ندارد، این مساله باید بتواند روی استدلالهایشان تاثیر بگذارد. چرا ایران باید نقت و گازش را که مصارف خیلی ارزشمندتری دارند مفت مفت تنها برای گرم کردن بسوازند؟ چرا کشوری مثل ایران اصولا باید از کشوری دیگر نفت و گاز و بنزین وارد کند؟
مساله این است که خود اروپاییها و آمریکاییها تازگیها به این نتیجه رسیدهاند که با وجود ریسکهای زیستمحیطی انرژی اتمی، این شیوهی تولید انرژی فعلا با صرفهترین شیوه است، ولی وقتی نوبت به کشورهایی مثل ایران میرسد یک دفعه از این جور استدلالهای سادهخرکن میآورند.
(خود من با کمال تاسف سه سال پیش مقالهای در نیو ساینتیست نوشتم و همین استدلال را برای رد نیاز ایران به انرژی اتمی تکرار کردم و الان هم کی به عقب نگاه میکنم میبینم که اصلا تنها دلیل چاپ این مقاله همین بود و اگر مثلا از آن دفاع کرده بودم امکان نداشت چاپ بشود. من از بابت این نادانی و دربست پذیرفتن چنین استدلالی از مردم ایران عمیقا عذر میخواهم.)
فرانسه تقریبا ۸۰ درصد کل برقش را از انرژی اتمی درست میکند و هرگز از تحقیق و پژوهش روی نسلهای جدیدتر رآکتورهای اتمیاش که ضریب ایمنی بسیار بالایی دارند دست نشسته است. الان هم که این سرکوزی حرامزادهتر از بوش دارد این رآکتورها را به لیبی و مصر و امارات میفروشد و بعد از آن طرف ایران را بخاطر کاری که خودش میکند تحریم و مجازات میکند. در سال ۲۰۰۴ سوئد بیش از ۵۰ درصد، آلمان بیش از ۲۵ درصد، بریتانیا بیش از ۲۰ درصد و آمریکا هم حدود ۲۰ درصد متکی بودهاند. (بی.بی.سی انگلیسی آمار دقیقتری بر اساس نقشهی اروپا دارد.)
واقعیت این است که — چه امثال خانم عبادی دوست داشته باشند، چه نه — انرژی اتمی بقول اکونومیست به یک نوزایی و رنسانس رسیده است و بقول همین مجله، نگرانی راجع به تعییرات جوی ناشی از مصرف منابع فسیلی مثل نفت و گاز از یک طرف و از طرف دیگر پیشرفتهای قابلتوجه در تکنولوژی تولید انرژی اتمی، تمایل جهانی جدیدی به این شیوه از تولید انرژی ایجاد کرده است.
اکونومیست در پاییز سال پیش یکی از روی جلدهایش را به این موضوع اختصاص داد و مقالههایی چاپ کرد با عناوین پایین که صد البته در هیچکدام از رسانههای مدعی روزنامهنگاری بیطرف، از بی.بی.سی بگیرید تا رادیو زمانه، مطرح نشد. (جالب اینکه بی.بی.سی فارسی هر وقت هر مقالهای به ضرر ایران در اکونومیست یا گاردین چاپ شود سریع ترجمه میکند و میگذارد در یکی از بخشهای ویژهاش، ولی هرگز به چنین مطالبی اهمیتی نمیدهد):
* طلیعهی هستهای (سپتامبر ۲۰۰۷): رویکرد به انرژی اتمی در اثر نگرانیها دربارهی تغییرات جوی و امنیت دسترسی به سوخت اتمی تغییر کرده است. تکنولوژی تولید نیروی اتمی هم در این بین تغییر کرده است.
* عصر تازهی انرژی اتمی (سپتامبر ۲۰۰۷): نجدید حیات انرژی اتمی پذیرفته شده است، اگر اشتباهات گذشته تکرار نشود.
* آمریکا: رنسانس اتمی (سپتامبر ۲۰۰۷): صنایع اتمی در آمریکا با سرعتی بیشتر از همیشه دارد گستر مییابد. این گسترش بر سیاستگذاری اتمی در همه جای دنیا تاثیر خواهد گذاشت.
* باد، خورشید –و اتم (ژانویه ۲۰۰۸): روشهای تویلد بازیافتی انرژی در انگلیس گسترده شده است، ولی انرژی اتمی در مرکز توجه است.
* شلیکهای تازه (آوریل ۲۰۰۷): استفاده از لیزر برای فیوژن احتمالا از روشهای دیگر تولید انرژی اتمی ارزانتر است ماجرا آنقدر جدی است که اتحادیهی اروپا در آخرین موافقتنامهاش دربارهی سیاستهای انرژی با صراحت از اینکه نمیتوان بدون انرژی اتمی تولید گازخانهی را (که از مهمترین عوامل تغییر آب و هوا یا همان کلایمت چنج هستند) آنقدر که لازم است پایین آورد.
حتی هرالد تریبون در ژانویهی سال پیش گزارش داد که وزیر اقتصاد آلمان که کشورش از بزرگترین مخالفان انرژی اتمی است رسما گفته که آلمان هم در نتیجهی نگرانیهای مربوط به تغییرات آب و هوا مجبور است به انرژی اتمی روی بیاورد. انگلیس هم که رسما چند روز پیش تصمیمش را دربارهی گسترش تولید انرژی اتمی اعلام کرد.
(گزارش بیزنس ویک را دربارهی گرایش تازهی اروپا به انرژی اتمی بخوانید.)
خلاصه اینکه استدلال قدیمی زیستمحیطی برضد انرژی اتمی (مسالهی ناامنی و مسالهی زبالههای اتمی) دارد در اثر استدلالهای تازهتری از همان نوع (مسالهی گرم شدن زمین و تغییرات جوی) دارند به استدلالهایی به نفع انرژی اتمی تبدیل میشوند و این نکته، به اضافهی کل گرایش جدید جهانی به انرژی اتمی، در ایران انگار ناشناخته مانده است. باید کمک کنیم این اطلاعات به ایران منتقل شود.