لرزه های تن تو

هیچ می دانی وقتی به تو فکر می کنم
پیراهن روحم را از تنم بیرون می کنم
تا به تو بیاویزم من
لبان صورتی ات را به دهانم می دوزم
ودر جسم تو حل می شوم
تا تنمانمان در هم دوخته شود
هیچ می دانی وقتی پستان گرم ترا می فشارم
در گودی دستانم شیر گرم پاشیده می شود
و از این همه گرمی تنم داغ می شود
استکان و نعلبکی را از روی تاقچه بر می دارم
و سر می کشم شیری را که از پستان تو بیرون می ریزد
ملحفه سپید مچاله مانده بر روی تخت را
به روی سینه ات می کشانم
تا عطر تن تو ماسیده بماند در لابلای تاروپود ملحفه
تنهایی من و تو
کرکره قهوه ای بالای پنجره را به روی
آفتاب می بندم تا هیچ نوری
به جز نور چشمان بی قرار تو
بر اتاق نپاشد
تمام در های خانه را می بندم
تا هیچ منفذی
به جز منفذ نگاه تو
به حریم خانه تجاوز نکند
می دانم که تو می دانی
که بر من چه گذشته است
تمام تنت را طی می کنم
تا هیچ راهی
به جز راه تو بر من
هویدا نباشد
در خانه را می زنند
بگشایم در را
یا نه

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!