سبزینه سر دریا

خلایق؛ بر حذر از خشم این سبزینه سر دریا،

که شاید کرده پیمانی کَنَد بیخ بشر دریا.

به کوه موج می کوبد سواحل را به بیرحمی

و می روبد به همراهش ره و باغ و شجر دریا.

خوشیها را به کام خلق به زهر تلخی آکند او

تو گویی می برد همره کنون بار سمر دریا.

جهانی را به زیر پای قهر خویش بگرفته است

زبانم لال، مگر گشته کنون دیوانه سر دریا؟

فراموشش مگر گردیده دوران سخا دیگر

که می داده بشر را یکسره بار و ثمر دریا؟

به روی موج سبز او چه بسیارند انسانها

که بربوده به چالاکی شیطانی ز برّ دریا. 

در آن گردابهای ژرف فرو بلعیده کام او

جوانان فریبا رو: به زیبایی گُهر دریا.

به یغمایی فرو شسته بساط خانه های ما

تمام مهر مادر را و اندوه پدر دریا.

 

زبان ناله کوته کن که در دوران نماند غم؛

چه می نالی ز چنگال چنین بیدادگر دریا؟

بگویش پس علیرغم تمام قتل و ویرانی

شنو اینک به هشیاری دگر قول بشر دریا:

وگر زآنچه نمودی دی نمایی بیشتر دریا،؛

وگر نظم جهان زینرو کُنی نوعی دگر دریا؛

وگر دزدان دریایی بگردند تاجور دریا؛

و بر ساحل بیندازند هر دم غارت و نار و شرر دریا؛

به جای هر سرا اکنون دو صد نوخانه اندازیم؛

درخت گُل برویانیم؛ از آن گلهای تر دریا.

نهال عشق نو کاریم ز ساحل تا دل صحرا؛

شرابی تازه اندازیم  به خُمهای دگر؛ دریا.

به مهمانی فراخوانیم همه آوازه خوانان را

بساط شوری اندازیم سر شب  تا سحر، دریا.

گذاریم خشتها بر خشت؛ بناهای نوین سازیم؛

سواحل تا سواحل را بسازیم سر به سر؛ دریا.

 

و من بازمانده ها را رایت امید افرازم.

به بزم روشنی خوانم همه دختر، پسر دریا.

بدیشان ارمغان از گلشن اشعار می بارم

بجای صد هزاران ضربه و داغ جگر دریا.

بگویمشان محبت ر ا بیاموزند ز قلب سالخورد من

کجا دیدی به دنیا این چنین پیرانه سر، دریا؟

درخت زندگی سبزینگی دارد ز شادیها

نه در گیتی کسی بیند دگر بهتر گهر، دریا.

 

پنجم ژانویۀ 2005

اتاوا

 

این قصیده به همراه یک شعر بلند بنام “خشم مادر دریا” به زبان انگلیسی پس از حادثۀ سونامی در آسیا سروده شدند.

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!