بی سوادی مقام های اطلاعاتی و امنیتی و تاریکخانه ها کار به دست نخبگان ِ بی گناه می دهد:
دنبالۀ ماجرای بانو شیرین عبادی و نسبت بهائیت
کاویان صادق زاده میلانی
بی سوادی (یا کم سوادی) عیب است ولی گناه نیست. ولی بی سوادی که برای توجیه خشونت و حفظ قدرت و سرکوب هموطن به کار رود هم عیب است و هم گناه.
در این راستا توجه شما را به زمینه چینی خبرگزاری فارس جلب می کنم:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8705120154
البته دقت بفرمائید که شاید فقط یک واحد خبری در فضاسازی دست داشته باشد ولی افسوس که قضیه جدی تر و دامنه دارتر از یک اشتباه مستقل است. مطلب زیر را نیز مطالعه بفرمائید:
http://www.jahannews.com/fa/pages/?cid=30924
و باز هم درخبر دستوری دیگری القا شده از جانب محفل نشینان تاریکخانۀ اشباح می آورند که:
http://www.shia-online.ir/article.asp?id=2244&cat=1
و خبر بالا نیز تکرار فرافکنی و دروغهای دو خبر دیگر است.
و اما از بی سوادی بهائی ستیزان هم بگوئیم.
واژۀ «یاران» که در صدر نامۀ بیت عدل اعظم آمده است اشاره به کانون مدافعان حقوق بشر و بانو شیرین عبادی و آقای سلطانی ندارد بلکه به انجمنی فاش و آشکار اشارت دارد که در غیاب انتخابات رسمی و آزاد ِ معمول در جامعۀ بهائی به صورت داوطلبانه به ادارۀ امور روزانۀ جامعۀ بهائی می پرداخت. واژۀ احباء (به معنی دوستان) که در نامه بیت عدل آمده هم بر خلاف برداشت فارس نیوز، جهان نیوز و شیعه آنلاین اشاره به این فعالان حقوق بشر ندارد بلکه نحوۀ خطاب و اشارۀ مرجع بلندپایۀ جامعۀ بهائی به بهائیان و نشانه محبت و عشق رهبران دین بهائی به پیروان این آئین است. کم سوادی و عدم آشنایی دبیران سایه نشین و قلم به مزد دستور بگیر و تقلید کودکانۀ محتوایشان از یکدیگر به خودی خود ایرادی ندارد. در شرایطی متعارف شاید می شد از آن به عنوان کاری سطحی و روزنامه نگاری ضعیف چشم پوشی کرد.
ولی با خواندن این نوشتجات تکراری در کنار هم که به طرزی هدفمند و مسلسل وار به خورد هموطنان مورد شستشوی مغزی داده می شود روند و جهت فعالیت بهائی ستیزان و دگراندیش آزاران مشخص می شود. هدف حذف سریع هر گونه مدافع دگراندیشان است. و افسوس که نخبه کشی در ایران سنتی جا افتاده شده است. ترکیب خطرناک بی سوادی بنگاههای اطلاعاتی و بیماری استفاده از خشونت (و اشتباه نکنید هرگونه خشونت بیماری است و توجیه پذیر نیست) نوعی جهل مرکب می آفریند که نتیجۀ آن حذف هرگونه فکر تازه و ناب دگراندیش است و سردرگمی مبتلای به آن است. این جاست که بیماری خشونت و عقده های روانی پیچیده ای را که منجر به آن می شود می توان بهتر دید.
خانم عبادی ادعا کرده اند که شیعه هستند و به شیعه بودن خود نیز افتخار می کنند. حال چگونه است که نیروهایی درون نظامی که نام شیعه را یدک می کشد مقدمه حذف شخص شیعه دیگری را فراهم می کند؟ آنهم به بهانۀ (آشکارا نادرست ) اینکه در نامۀ بیت عدل به ایشان به عنوان یاران یا احباء یاد شده است.
گویا دو بیماری خشونت طلبی و بی سوادی ازدواج کرده اند و انحصار طلبی نهادهای قدرت فرزند و ثمر این ازدواج شوم هستند.