رنگین کمون

امروز انگار آسمون از حس من خبر داشت
اون آسمون آبی‌ ، امروز یک عالمه ابر پکر داشت
ابرهای بد خلق انگار با هم دعوا میکردن
شاید هم عشق به همو حاشا میکردن
انگار از دعوای اونها، دل آسمون گرفته بود
با هر یک دونه اشکش، یه دنیا بارون گرفته بود
ابرها که بهم تنه می‌‌زدن، رعد و برق می‌‌شد
دل آسمون پر از جرقه‌های رنگوارنگ می‌‌شد
همه جا سفید می‌‌شد، آبی‌ می‌‌شد،
آسمون انگاری مهتابی می‌‌شد
زیر این نور مهتابی، نگاهی‌ به دور و بر انداختم
همه جا سبز بود، رنگ داشت، پس سیاهی‌ها رو کجا انداختم؟
اشک آسمون کویر دلم رو جلا داده بود
مثل یه مزرئه به زمینش دونه‌های طلا داده بود
حالا هر چقدر هم بارون بباره
برای آسمون و دل من شانس میاره
ابر‌های بد خلق می‌رن کنار، دل من باز می‌‌شه
اونوقت کویر خشک و سیاه پر از گل‌های ناز می‌‌شه
شقایق‌های وحشی رو بگو کنار هم یکی‌ یکی‌
یه سبد گل بچینم، فکر می‌کنم، بدم به کی‌؟
آره انگار آسمون از حس من خبر داشت
قلب من توش تنها یه رهگذر داشت
همهٔ شقایق‌های دنیا رو میدم به اون
همونی که قلبمو پر کرد از آفتاب و بارون
حالا همه جا شده رنگین کمون
حالا از همه چیز می‌گذرم، حتی از جون

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!