سرمايهي عمر آدمي ، يك نفس است
آن يك نفس از براي يك همنفس است
با همنفسي، گر نفسي بنشيني
مجموع حيوت عمر ، آن يك نفس است
ابوسعيد ابي الخير
—————
آن يك نفس از براي يك همنفس است
با همنفسي، گر نفسي بنشيني
مجموع حيوت عمر ، آن يك نفس است
ابوسعيد ابي الخير
—————
آه، ای روشنی
مگر چه می شد
اگر که می آمدی
تا بر سینه ریز سادگی،
معنای خورشید را
سریر سرودی سازی؟
آه، ای روشنی، ای زلال،
لب تشنه مانده ام
در شعله ی انتظار تو،
پرپر شدم
در شب های پریشانی
که بادها می وزد،
و باختم
در دنیای تیرگی.
به تو دادم
همه چیزم را،
هرروزه آرامش ام را،
رازم، آوازم را،
و دانستم،
دانستم
اورنگی مرده و
صبری زنده را،
در ژرفای یادی
دیرینه.
آه، ای روشنی،
ای کاش می آمدی
بعد از این همه سال،
برای بیداری من
برای تعبیر زندگی
یا همنفسی.
ای کاش می آمدی
بعد از این همه یاد،
برای بیخوابی من
برای تغییر زندگی
یا همسفری
+++
ر. رخشانی