هرچه ، از ما به يک عتاب ببرد .
داستانی نه تازه کرد ، آری
آن ز يغمای ِ ما به ره شادان ؛
رفت و ديگر نه بر قفاش نگاه
وز خرابیّ ِ ماش آبادان
دلی از ما ، ولی خراب ببرد !