با شروع حمله هوایی اسرائیل به نوار غزه بعضی از نیروهای اپوزسیون رژیم اسلامی با محکوم کردن این حملات خشم گروهی دیگری از اپوزسیون ایرانی را بر انگیختند .خشمگینان میگویند فلسطینی ها مقصرند آنها راکت پرتاب میکردند ٬آنها به حماس پناه میدادند ٬در بلوکه نوار غزه آنها نقش داشتند چون قاچاق میکردند. بخشی از اپوزسیون ایرانی با بی شرمی از اسرائیل در این جنگ نابرابر دفاع کرده و میکنند و عده ای دیگری از این خشمگینان نیز ساکت مانده اند ٬ نه از اسرائیل دفاع میکنند و نه این رژیم را محکوم .اما همه میدانند که سکوت علامت رضا ست.
گروهی از اپوزسیون ایرانی بیاد میاورد جنایات و کشتار و ستمی که بر مردم فلسطین دردهکده دیر یاسین ٬ اردوگاه تل زعتر و صبرا و شکیلا رفت . سربازان اشغالگر سرزمین فلسطین در روز 10 آوریل 1948 ضمن تصرف دهکده ی «دیر یاسین» در نزدیکی اورشلیم بیش از 250 نفر از اهالی دهکده را که نیمی از آنان زنان و کودکان بودند، به قتل رساندند. این حادثه باعث فرار عده ی زیادی از اعراب فلسطین شد و در نتیجه از 9 آوریل تا 15 مه سال 1948، حدود ۳۰۰ هزار نفر فلسطینی از نقاط مختلف فلسطین به سایر کشورهای عربی از جمله اردن و لبنان , مهاجرت کردند.
فاجعه تل زعتر در سال ۱۹۷۶ رخ داد که فالانژ ها ی لبنانی با کمک سوریه اردوگاه پناهندگان فلسطینی در لبنان را به بهانه قتل و غارتی که چند فلسطینی مرتکب شده بودند ٬ به مدت ۶ ماه محاصره کردند و بیش از ۱۵ هزار آواره فلسطینی را زیر آتش توپخانه قرار دادند ٬بیش از هزار و پانصد زن و کودک فلسطینی را به خاک وخون کشیدند و بقیه آوارگان را آواره تر کردند . رهبری نابخردانه یاسر عرفات نیز در این فاجعه بی تاثیر نبود.
همچنین در سال ۱۹۸۲ که باز هم فالانژهای لبنانی به کمک آریل شارون و ارتش اسرائیل تقریبا تمام ساکنان اردوگاه صبرا و شکیلا٬ نزدیک به ۲۰۰۰ نفر غیر نظامی و زن وکودک را به بهانه ترور بشیر جمایل رهبر فالانژها قتل عام کردند (بعد ها معلوم شد که ترور جمایل کار سوری ها بوده نه فلسطینی ها .)
این بخش آگاه از اپوزسیون ایرانی میدانست که باز هم کودکان ٬زنان و غیر نظامیان فلسطینی ٬ اینبار در سرزمین خوذشان باید بهای جرم کسی دیگر٬موشک پرانی حماس ٬ را بدهند و از ابعاد فاجعه بخوبی آگاه بودند از این رو در محکوم کردن حمله اسرائیل تامل نکردند ضمن اینکه ماجراجویی حماس و کشتار غیر نظامیان اسرائیلی نیز از سوی اپوزسیون ملی محکوم شد. اماسکوت اپوزسیون “خشم” *گین ایرانی و این دفاع از ظالم در مقابل مظلوم از بهر چیست؟ چرا بعضی ها از تکه پاره شدن کودکان فلسطینی که حتی تیر کمانی در دست ندارند توسط هوا پیما های اف ۱۶ متاسف نیستند و حتی برخی شادمان هستند ؟آیا چون جمهوری اسلامی بظاهر از فلسطینی ها حمایت میکند باید انسانیت را زیر پاگذاشت و به طرفداری از دشمن دشمن ما که ثابت شده دوست ما نیست پرداخت؟ وحشیگری دولت اسرائیل که قدرتمندترین نیروی نظامی در منطقه است ولی بجای ردیابی تروریست های حماس که توانایی آنرا هم دارد دست به کشتار غیرنظامیان بی دفاع می زند ٬ توجیه نا پذیر است.
کشوری که چشم در فضا دارد و قادر است کوچکترین حرکت افراد در کوچه پس کوچه های غزه را تماشا کند ٬چرا به این نتیجه رسیده که باید غزه را با خاک یکسان کرد و روزانه ۳۰۰ کشته و زخمی گرفت ** و در آخرین روزهای حکومت بوش برگهای خونینی در تاریخ جهان بر جای گذاشت ؟
کجاست آن وجدان و فضائل زیبای انسانی که اپوزسیون ایرانی مدعی آن است و قرار است از فردای حکومت آنان عدالت بر جامعه ما حاکم شود و حق به حق دار برسد؟
وقایعی که وجدان انسانی هرگز فراموش نخواهد کرد از جمله کشتار ارامنه٬ هولکاست٬ کشتار دهکده دیر یاسین و اردوگاه های تل زعتر ٬ صبرا و شکیلا ٬کشتار تابستان سال ۶۷ در ایران ٬کشتار حلبچه ٬ نسل کشی در یوگسلاوی …. و سرانجام فاجعه غزه میباشد ٬ وقایعی که شرف انسان از وقوع آنان شرم دارد .در محکوم کردن جنایت نباید مذهب ٬نژاذ ٬فرهنگ، حیات اجتماعی و طرز تفکرو زبان مورد توجه قرار گیرد بلکه نفس جنایت محکوم است .اگر این سکوت بخاطر بی تفاوتی و یا برای خشنودی کسی است و اگر این طرفداری برای تکه نانی و یا برقراری روز ی نامه ٬تار نما و یا تلویزیون ماهواره ای است ………..٬نشاید که نامت نهند آدمی.
یادداشت هفته
بیژن مهر
۹ ژانویه 2009
* خشم (خدا٬شاه٬میهن)
** (در پانزدهمین روز بیش از ۸۰۰ کشته و۳۵۰۰ زخمی تلفات فلسطینیان بوده است)