گزیدهای ازنوشته ها وسرودههای ایرانیان صاحب اندیشه
از جمادی مُردم و نامی شدم — وز نما مُردم به حیوان سرزدم
مُردم از حیوانی و آدم شدم — پس چه ترسم کی ز مردم کم شدم
حمله ی دیگر بمیرم از بشر — تا برآرم از ملایک بال و پر
وز ملک هم بایدم جستن ز جو — کل شییء هالک الاوجهه
بار دیگر از ملک پران شوم — آنچه اندر وهم ناید آن شوم
پس عدم گردم عدم چو ارغنون — گویدم کانا الیه راجعون :
جلالالدین محمد معروف به رومی، مولانا و مولوی
سخني پيرامون روش نگارش فارسي
شنيدم رسالهاي انتشار يافته در موضوع اين كه « ط » را در فارسي به « ت » بنويسند. مثلاً طيران مرغ ديدي را بنويسند: تيران مرغ ديدي. يا طه ما انزلناالقران لتشقي نوشته شود: تاها ما انزلنا…. اين رساله را بنده نديدهام و نخواندهام و اين چه ميگويم نقل قول است و در ضمن پرسشي است از بنده كه آيا ميتوان چونين تغييري در خط فارسي داد يا نه ، و پاسخ بنده اين است كه البته و البته نه. ميدانيم اينگونه كلمات عربي است ما به هيچروي حق نداريم در كتابت ديگران دخالت كنيم و حروفي را به ميل خود تغيير دهيم ، اما ميتوانيم و حق داريم كلماتي را كه « ط » در آن است بهكلي از زبان فارسي برداريم و مثلاً بهجاي « طيران » ، « پرواز » را به كار بريم . اين هم عيب و اشكالي عجيب دارد و آن اين است كه رابطه و بستگي ما را با ادبيات اصيل فارسي فطع ميكند و مثلاً اين بيت حافظ را ديگر نخواهيم فهميد: كه در اين دامگه حادثه چون افتادم – « طاير » گلشن قدسم چه دهم شرح فراق. اما اين زيان را ميتوان تحمل كرد ، و آن دخالت ناروا را نهحبيب يغمايي
صبر خدا
ای اهل وطن ، کشور ايران به کجا شد / آن کشور_ زیبا به جهان ، زشت چرا شد
تا خشم وغضب بر دل_ این خاک بیفتاد / يك ابر_ سیه ، چیره شد و تیره فضا شد
آزادی و شادی و عدالت ، ز میان رفت / منشور_حقوق_همگان ، کذ ب و کذ ا شد
مردان و زنان_ وطن ، ای ملت_ ايران / آن خانه و گلباغ_ شما ، خاک_ بلا شد
گلبرگ تبسم ، نه برد را ه به رخسا ر / بس پیر و جوان ، قا فله ای بهر عزا شد
آ شفته د ل ا يرا نی_ مظلوم ، بپرسد / کی ؟ دوره ی پا یا نی این وضع ، روا شد
قلب_همه ی مردم_آزاده گرفته است/ نا باور و درحیرت ازین صبر خدا شد : منوچهر سعادت نوری
پا سخ
هیچ می دانی چرا چون موج/ در گریز از خویشتن پیوسته می کاهم ؟/ زان که بر این پرده ی تاریک/این خاموشی نزدیک/ آنچه می خواهم نمی بینم/ و آنچه می بینم نمی خواهم : شفیعی کد کنی