جنگ های صلیبی دوم و این بار قتل عام بهائیان به جای یهودیان
نوید خانجانی
در سال 1095 میلادی کلیسا و روحانیون مسیحی برای غلبه بر فقر و طاعون و شورش ، جنگ های صلیبی را برای تصرف اراضی بیت المقدس به راه انداخت عملی که در این زمان و در این عصر ما از عده ای روحانیون مسلمان شاهد هستیم .که آنها نیز برای غلبه بر فقر و ناکامی های خود بار دیگر جنگ هایی را برای تصاحب بیت المقدس به راه انداخته اند .در آن زمان کلیسا و روحانیون مسیحی عده ای از دهقان های قحطی زده و اوباش را برای پس گرفتن اراضی سرزمین بیت المقدس برای جنگ با مسلمانان تشویق و بسیج کردند . مسئله ای که امروز شاهدیم پیشوایان تندرو و عده ای از روحانیون مسلمان مردمان فقیر و قحطی زده ی خود را برای تصاحب اراضی سرزمین مقدس برای جنگ با صهیونیست و دوستان آن تشویق و بسیج میکنند .
در آن زمان کشیشان صلیبی این شعار را رواج دادند ” که چرا ما به آن سر دنیا می رویم که تا با اقوام دیگر بجنگیم ، اما با کسانی که بیشترین دشمنی را با مسیح داشتند ، در کشور خودمان کاری نداشته باشیم ؟ ” پیامد این تبلیغات ، کشتار و غارت یهودیان در طول کرانه های راین توسط لشکریان صلیبی بود . حال امروز شاهد آن هستیم که در جنگ صلیبی دوم عده ای از روحانیون تندرو مسلمان شعارهای کشیش های صلیبی در آن عصر را تکرار میکنند .
در روز 23 مه ، سید احمد علم الهدی ، امام جمعه در مشهد و حامی احمدی نژاد اظهار داشت که ” بهائیت نه دین است نه فکر و نه عقیده . چگونه میتوانیم قبول کنیم که این سربازان اسرائیلی و بزرگترین دشمنان جهان اسلام که دستشان به خون میلیون ها انسان آلوده است ، در کشور ما آزاد باشند و هر نوع جنایتی را مرتکب شوند .”
همانطور که ملاحظه میفرمایید بار دیگر شعارهای کشیشان مسیحی که منجر به قتل عام یهودیان در کرانه ی راین شد این بار توسط روحانیون بلند پایه اسلام در ایران به گوش میرسد اما با این تفاوت که در جنگ های صلیبی دوم این بار بهائیان قربانی هستند نه یهودیان . اگر امروز دنیا به تماشا بنشیند بار دیگر پس از گذشت حدود هزار سال از جنگ های صلیبی ما باید دوباره شاهد قتل عام بی گناهان بسیاری این بار نه در کرانه ی راین بلکه در ایران باشیم .
حال خطاب به امام جمعه مشهد سید احمد علم الهدی ودیگر روحانیون که ادعا میکنند بهائیان سربازان اسرائیل هستند باید گفت به منظور پیش برد مقاصد خاص خود وجود مرکز جهانی بهائی در کشور اسرائیل را امری سیاسی و نوعی وابستگی به صهیونیسم به شمار نیاورید. هر طفل سبق خوان مکتب تاریخ می داند که علت وجود مرکز جهانی بهائی در اراضی مقدسه این است که صد و چهل سال پیش ، به تحریک دولت ایران حضرت بهاءالله موسس دیانت بهائی به این منطقه که در ان زمان تحت سلطه ی امپراطوری عثمانی بود تبعید شدند و بدین ترتیب هشتاد سال قبل از تاسیس کشور اسرائیل ، مرکز جهانی بهائی در اراضی مقدسه تثبیت یافت . روابط مرکز جهانی بهائی با اسرائیل مانند سایر کشورهای جهان ، بر اساس اطاعت از قوانین مدنی آن مملکت و عدم وابستگی و دخالت در امور سیاسی استوار است شاید مناسب باشد که یاد آور شوید که در سال 1947 میلادی ، یک سال قبل از تاسیس کشور اسرائیل ، هنگامی که کمیسیون ، عالی جناب قاضی امیل سندستروم ، ضمن نامه ای به مرجع امر بهائی ، شوثی افندی ، نظر و دیدگاه بهائیان را در این زمینه جویا شد . شوقی افندی در تاریخ 14 جولای 1947 در مکتوبی خطاب به ایشان فرمودند که دیانت بهائی به کلی از سیاست حزبی مبرا است و در مجادلات و منازعاتی که در مورد آینده ی ارض اقدس در میان است وارد نمی شود شوقی افندی در همان نامه توضیح میفرمایند که ” بسیاری از پیروان ما از اعقاب مسلمان و یهودی هستند و ما هیچ گونه تعصبی نسبت به هیچ یک از این دو گروه نداریم و به جان و دل مشتاقیم که به منظور حفظ منافع متقابل آنان و خیر و صلاح این مملکت ، بین آنها صلح و آشتی برقرار گردد “
و همین طور خطاب به این صحبت امام جمعه ی مشهد ، سید احمد علم الهدی که بهائیان را بزرگترین دشمن جهان اسلام دانسته و دست آنان را به خون میلیون ها انسان آلوده میداند باید گفت تعداد بیشماری از بهائیان در کلیه شهرها و شهرستان های کشور به زندان افتادند برخی به حبس های طویل المدت و شکنجه های جانفرسا محکوم شدند و بیش از 200 نفر از نخبگان و شریف ترین انسان ها بدون هیچ جرم و جنایتی کشته شدند بسیاری از انان سخت ترین شکنجه ها را تحمل کردند ، پیر و جوان زن و مرد زندان و شکنجه و کشته شدن را بر ترک ایمان ترجیح دادند این در حالی است که بهائیان ارزش و مقام والایی برای زندگی قایل هستند و عاشقان شهادت به آن مفهوم نمی باشند . این وقایع در جهانی و در زمانی اتفاق می افتد که آزاد فکری و آزاد اندیشی مهمترین دست آورد بشر محسوب می شود .
حال اینجا امام جمعه مشهد و روحانیون دیگر که نقش کشیشان مسیحی را در جنگ های صلیبی ایفا میکنند و مردم را بر علیه بهائیان تحریک می کنند و بهائیان را انسان هایی که دستشان به خون میلیون ها انسان آلوده است خطاب میکنند جواب دهند ، در مقابل اینهمه آزارو محرومیت و کشتار ، بهائیان چه عکس العملی از خود نشان داده اند ؟ وقتی پدران و مادران به زندان افتادند و فرزندان از تحصیل محروم شدند ، وقتی که از کار اخراج شدند و بی خرجی ماندند ، وقتی که خانه ها مصادره شد و اموال به تاراج بهائیان چه عکس العملی نشان دادند و چه کردند ؟ عدم انتقم جویی و کینه ورزی بهائیان را نباید به هیچ روی حمل برضعف ناتوانی آنها در مقابل به مثل دانست ، آنها درسخت ترین شرایط با استقامت و تکیه بر ایمان مقاومت کرده و از اصول اعتقادی خود منحرف نشده اند و هیچ زمان زمام اختیار از کف نداده اند و فراموش نکرده اند که برای وصل کردن آمده اند . امروز شاهد آن هستیم که چگونه اقلیت های تحت ظلم در جهان با تشکیل هسته ها و سازمان ها و گروه های مقاومت اقدام به انتقام جویی و خشونت متقابل میکنند تا شاید صدای خودرا به گوش خلق عالم برسانند از این روست که همواره عده کثیری بی گناه نیز قربانی این خشونتها و عصیان گری ها و تعارضات شد ه به خاک و خون میغلطند.
حال اگر تاریخ را آینه ای برای آینده در نظر بگیریم با بالا گرفتن تنش ها در بیت المقدس و نوار غزه و همین طور نگاه اجمالی به وضعیت بهائیان ایران در این سالی که گذشت و مظالم وارده بر آنان و حمله ها و بازداشت های گسترده که توسط جمهوری اسلامی انجام شده باید ابراز نگرانی کرد از آینده ای که در پیش رو هست. اگر دنیا امروز در مقابل این اتفاقات بی تفاوتی نشان دهد باید منتظر لکه ی ننگین دیگری درتاریخ خود باشد لکه ای از کشتار گسترده انسان های بی گناه در تاریخ بشریت.
نوید خانجانی