این شیر موانع، که بسی پر زور، و بس پر قدرت
بر اتشش کشم، ای برادر، مغلوبش کنم، با بس اراده، و هنگفت قدرت
ایرانی که در نظر ماست، بس قلب باشد، و پر از شکوه
بر نیابد، ای برادر، بی بس اراده، و پر از مقصود، و هنگفت قدرت
ایران زمین کوروش، و این ملک داریوش، نیست از خواب و خیال
لیکن ای برادر، بر نیابد، بی بس اراده، و پر از مقصود، و هنگفت قدرت
هر دری بس زنی، باشد مصمم ادمی، کل مانعت باشد
لیکن ای برادر، باشد دلت شاد، و پر از مقصود، ان غلب کن، و هنگفت قدرت
این شاعر مصمم، جز نخواهد، بس عظمت، بر این ایران زمین
هیچ شیری، بس بزرگ نیست، ان غلب کن، با بس اراده، و پر از مقصود، و هنگفت قدرت