وضعیت غریبی ست
از چهار به پنج
از پنج به نا امنی کامل پناه می بریم
دارد دوباره جهان از دستم می رود
بر دهان روزنامه ها ماسک چسبانیده اند
و مردم از ترس خوک ها لبخندشان را قورت داده اند
تنها من از دست دستهای خالی
من و مردی که پا و
زیر لب آرامی سیگارش را می کشد
در خاک فرو می رویم
من هوای تو را همیشه محکم نگه داشته بودم
دور از تضاهرات خوک ها
ترکش و عطر عزیز سرب
و منقار پرندگان تب دار
وضعیت غریبی ست
دارم فرو می روم
با ظرف های نشسته حرف می زنم
نامت را برایشان تکرار می کنم
برای خانه تنها
خانه تنهاست
من و خانه
ما هرسه تنهاییم
و به سختی نفس می کشیم
در خاک فرو می رویم
به زودی
ما همگی ازچشم ها
دست ها
عکس ها محو می شویم
وضعیت غریبی بود