دوستان; در بلاگ قبلی خود به پانظری طاهره خانم برخوردم که از کلمات مکنونه (بلواقع مخفی و مجهول) جضرت بهاالله خطاب به علما آورده بودند, گفتم بد نیست برسی و جواب ایشان را با شرکت دوستان بیشتری در یک بلاگ مجزا ادامه دهیم ایشان یه درخواست من از نصوصات فارسی حضرت بهاالله, در وصف کسانی که جوابهای روشن به آورده های مجهول ایشان دارند استفاده کردند, ولی لازم دیدم این جواب , خود نیز روشن شود.
طاهره جان ابهی الیه
بنده خسته شدم از بس خواهش کردم که شما که با ایشان در تماسید به ایشان بفرمایید با زبان ملکوتی خود با ما زمینیها صحبت نکنید که ما نتوانیم آن را بفهمیم مثل کلمه حدودات که شرح آن را دوستان آگاهند و قبلا عرض کردم . این بار از واژه مجعول “جهلای” استفاده کردند این دفعه نه فارسی است نه انگلیسی است و نه در عربی میگنجد, در زبان عربی جاهل مفرد است جاهلین و جاهلان جمع ,حالا بگوییم فارسی عربی هم قاطی پاطی صحبت بکنیم میشود جاهلها , واژاه جهلا در کدام دستور زبان جای میگیرد است ؟کدام دانای مطلقی از کلمه ای عرفی استفاده میکند که فقط مورد استفاده جاهلین است?. به ایشان بفرمایید خداوند فرموده فرستاده های من به زبان شما صحبت میکنند شما چرا به فارسی سلیس صحبت نمی کنید. حالا هر طور است سعی میکنیم این یک جورهایی از آن سر در بیاوریم:
ایشان فرمودند :ای “جهلای” اهل علم . منظور ایشان را اگردرست حدس زده باشم جاهلین (نادانان)اهل علم(دانایان)
باید عرض کنم ,ستیز جناب حضرت بهاالله با کسانی که مسلح به علم و روشنی که خداوند سر منشع آن است کاملا آشکار است , و در آن شکی نیست. همانطور که در کتاب مسطتاب اقدس میفرمایند : ٩٩ – قل يا معشر العلمآء لاتزنوا کتاب اللّه بما عندکم من القواعد و
العلوم انّه لقسطاس الحقّ بين الخلق قد يوزن ما عند الامم بهذا القسطاس
الاعظم و انّه بنفسه لو انتم تعلمون.
” لا تزنوا کتاب اللّه بما عندکم من القواعد و العلوم”،ای گروه دانشمندان قیاس نکنید و نسنجید آیات الهی و کتاب خداوند را با قواعد که نزد شماست زیرا مظهر امر الهی آیاتش را بلفطره نازل میشود و رعایت قواعد مجعوله و قوانین و علوم ملل و دول را در نظر ندارد.(ترجمه و تفسیر اشراق خاوری چاپ آلمان) نظیر این گفته همچنین در کتاب خالو (ایقان) آمده
ایشان میفرمایند رعایت قواعد مجعوله و قوانین ملل و دول را در نظر ندارد ؟؟؟ نعوذبالله خدا در نظر ندارد؟ این جا واقعا مکنون است؛آیا خداوند, خدای نظم است وقانون ? و یا خیر خدای چپ اندر قیچی و بی قائده و بی قانونی و در بعضی از جاها این خدا چیزهایی هم زیر نظرش نیست یعنی خدای بعضی اوقات غایب؟؟؟
دوستان قواعد همانگونه که از اسمش پیداست جمع قاعده است و عرفا یعنی محیط و چهارچوب نظم, دایره نظم , و قوانین را بشر درست نمیکند آنها را با عقل و فهم خود در حقیقت کشف میکند و پی میبرد. با این حساب بکار بردن کلمه مخترع و اختراع برای درست کننده چیزهای جدید نیز کلمه غلطیست که امروزه عرفا بکار میرود . مثلا ادیسون مخترع لامپ و برق نبود کاشف این دو بود . حقایق در طبیعت از قبل وجود دارند و ما تنها آنها را از دامن نظم به هم وابسته هستی بیرون می آوریم ؛ میشود گفت حقایق مانند سکه هایی هستند در زیر کاغذ که ما با کشیدن مدادی بر روی کاغذ نقش برجسته آنها ظاهر میشود . و تنها فرق انسان با تمام موجودات و حیوانات این است که دارای این کاغذ و مداد مخصوص است که خداوند آنها را تنها به انسان اعطا فرموده و آن کاغذ قدرت عقل و هوش و منطق و مداد قدرت استدلال انسان است . که ما چیز ها را با آن میسنجیم و یا ارزیابی میکنیم و یا با عقل خود مطابقت میدهیم و همینطور به وسیله آنها خوب را از بد و درست را از نادرست تشخیص میدهیم, حال اگر کسی قصد این را کرد که ما را از این احساسهای خدایی دور وخلع از این سلاحهای خدادادی بکند باز مسلما عقل به ما میگوید که حتما این شخص در پی منافعی نامشروعی است و کوری ما از بینایی ما برای ایشان پر ارزش تر است .مثلالی زده باشیم ؛ شخصی ادعا میکند که کارتنی که در دست دارد در آن تلویزیونی است که آن را میخواهد به ٤/١ قیمت بفروشد اما به شرطی که شما به علت داستانهای مختلف که تعریف میکند داخل کارتن را چک نکنید و در آن کارتن بسته باشد, شما شاید از شوق بدست آوردن آن تلویزیون حرف های قشنگ و چرب زبانی طرف را قبول کنید ولی وقتی به خانه رسیدید درمیابید در آن کارتن چند پاره آجر بیشتر نبوده (و این حقه بسیار اتفاق اقتاده ) پس این شخص اگر در قصدش سوئ نیتی نداشت میگذاشت شما از حواس خدا دادیتان استفاده کنید و این معامله را بسنجید . پس برای شما معلوم شد که این شخص به شما دروغ گفت سر شما را کلاه گذاشت . و در نتیجه حقه را به جای حق به شما قالب کرد.
جضرت بهاالله تنها علمای دینی را دشمن خود فرض نمیکرد بلکه در این بند از کتاب اقدس(٩٩) مشاهده میکنید علمای هر دانش از دنیایی و حقوقدانان مدنی را هم از نظر دور نداشته,
و این به منطق عقل سالم انسان جور در نمی آید که خداوند مجهولاتی برای ما فرستاده که هیچ زبان و درک و علم مشخصی بر آن اشراف نداشته باشد و نباید هم در این کارتن باز شود و این کتابهای عربی و مجهول نباید ترجمه و روشن شوند . آخر چرا ؟ پس در این صورت خداوند اصلا برای چه برای ما این ها را فرستاده وقتی نمی توانیم بفهمیم و یا چگونه انتظار دارد بشر به دستوراتش دقیق عمل کند. البته خداوند در قرآن کریم راجع به کسانی که این جور معجولاتی که میگویند با هیچ علمی آنها را نباید سنجید اشاره داشته و میفرماید: گروهى هستند كه هنگام [ خواندن ] دست نوشته ها [ ى دروغ و بر بافته هاى خود ] زبان [ و صدايشان ] را چنان پيچ و خم مي دهند تا شما گمان كنيد كه [ آنچه مي خوانند ] از كتاب آسمانى است ، در حالى كه از كتاب [ آسمانى ] نيست ; و [ با بى شرمي ] مي گويند : آنچه مي خوانيم از سوى خداست . در حالى كه از سوى خدا نيست ; و با آنكه مي دانند [ از سوى خدا نيست ] به خدا دروغ مي بندند . «3/ 78
وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ «78/٣
خواهشا از توهین شخصیتی بپرهیزید و سعی کنید اگر واقعیت که بنده آن را ندیده گرفتم آن را با الفاظ خانا بیان کنید و سعی در روشن کردن برآیید تا پیچیدن موضوع . وسلام الیکم و رحمت الله الی عباد الصالحین