تاریخ رقص در ایران
www.IranDokht.com
Source: Unknown
محتواي رقص عشق است .عشقي كه كل كائنات را به حركت وا مي دارد.
تاريخ هنر گواه است كه بشر از ابتداي خلقت به كمك رقص و ريتم موفق گرديد به كارهاي خود نظم بخشد . رقص و موسيقي به طبيعت آدمي جلوه انساني مي بخشد
گزنفون در كوروش نامه به دوران ماد اشاره دارد و مي نويسد كه شاه خود نيز گاه گاه به پايكوبي و دست افشاني برمي خواسته است . همچنين در تاريخ شاهنشاهي هخامنشي نوشته اولمستد آمده است : سالي يك بار در جشن مهرگان فرمانرواي هخامنشي مي بايست ميگساري كرده و رقص پارسيانه كند .. كه اين رقص بازمانده اي از رقص جنگي ادوار پيش از هخامنشي بوده است
رقص های فلکلوريك ایرانی
بابا كرم
در میان رقص های فلوکلور ایرانی، رقص ” باباکرم ” از رقصهای ایرانی است که ویژگیهای خاصی دارد ومنحصرا توسط مردان اجرا میشود. در ” بابا کرم ” از رقص شانه و کمر استفاده میشود و رقاص لباس سیاه و سفید جاهلی بر تن میکند و معمولا لنگی را بر گردن آویزان کرده و از آن در طول اجرای رقص استفاده میکند. رقص بابا کرم بازمانده از دهه 1320 شمسی و از رقصهای به اصطلاح ” کوچه بازاری ” و ” تخته حوضی ” است که بسیار مورد محبوبیت قرار گرفته. هايده کيشی پور، استاد رقص ایرانی داستان بابا کرم را اینطور تعريف می کند : « داستان بر می گردد به زمان رضا شاه و ماجرای کشف حجاب. یکی از این خانم های شازده، باغبان مسنی داشت به نام بابا کرم. هر وقت خانم به باغ مي آمد باغبان را صدا می کرد: بابا کرم چطوری؟ این باغبان به تدریج عاشق این خانم می شود و بعد از مدتی که خانم به فرنگ سفر می رود ، بابا کرم از عشق اون می میرد. همین می شود که در اذهان مردم بابا کرم به عنوان یک مرد عاشق شكل مي گيرد و آن رقص هم در آن زمان نشان دهنده حرکات یک مرد عاشق بوده
در واقع بابا کرم از نمادهای نشان دهنده عشق مرد ایرانی به معشوقه اش هست کسی که بخاطر دوری از دختر مورد علاقه اش جانش را از دست میدهد
این آهنگ برای اولین بار با صدای حسین همدانیان اجرا شد که از آهنگهای فلوکلور ایرانی به حساب می آید
هرچقدرناز کنی
ناز کنی
باز تو دلدار من
هرچقدر عشوه کنی
عشوه كني
باز تو غمخوار منی
با با کرم
دوست دارم
با با کرم
دوست دارم
ای دریغا دریغا که ندانسته گرفتار شدم
ای دریغا دریغا که ندانسته گرفتار شدم
از بر این جونخوشی نزد تو من خوار شدم
با با کرم
دوست دارم
با با کرم
دوست دارم
رقص كردي (هه لپرکی )
واژه ؛هه لپه رکی ؛از کلمه هه لپر به معنی جنبش و تکان و در اصل به معنی حمله کردن است که نمادی ازحرکات جنگي است كه از گذشته هاي دور به يادگار مانده است و چيزي فراتر از رقص عادي مي باشد . رقص هاي كردي يكي از سنتهاي ديرينه و يادگارهاي ارزشمند آريا يي ها ست كه همچنان محفوظ مانده وحتي دررقص هاي سنتي بعضي از اقوام همجوار همچون آشوري ها تا ثير كرده است
حركا ت “هه لپه ركي” در چها ر نوع مراسم عرفاني مذهبي شادي و عروسي و عزا و غم اجرا مي شود اما رقص هاي فولكلور كردي عبا رتند از : چه پي يا چوپي- سي پي – روينه – گه را نه وهكه مخصوص شكاك است .دووپي يي- داغه كه ويژه كردستان تركيه است .گه ريان – پشت پا – فه تاح – فه تا پاشايي- خانه ميري -سي جار – شه لان -زه نگي – و چه مه ريواما فلسفه اين حركا ت شكل بخصوصي كه اين “هه لپه ركي”دارد. اين رقص به صورت دسته جمعي انجام مي شود و در دست نفر اول كه به عنوان رهبر و پيشواي گروه و نفر آ خر “چوپي “دستمالي است كه به جاي شمشير استفاده ميشود .و نظم و انظباط گروه را هم بر عهده دارد .امروزه به علت پيشرفت و پيچيدگي در سبك زندگي از دستمال سفيد به جاي شمشير و سپر استفاده مي شود. دستمال سفيد نشانه صلح و آشتي با اقوام ديگر است
كوبيدن پا بر زمين به اين معني است كه اين خاك موطن من است .هوراي هنگام مراسم در حين حركات به منظور ترساندن دشمن است . نشستن در هنگام رقص نشانه تسليم براي جمع منفور است . يكسري مقام ها هم وجود دارند كه در اين مراسم استفاده ميشوند .هوره كه از نظر لغوي از واژه خور به معناي خورشيد گرفته شده مورد استفاده گا توهاي زرتشتي و در مراسم راز و نياز با خداوند بوده است
رقص كردي را يك رقص رزمي ميدانند كه داراي صلابت و متانتي خاص بوده و ياد آور يكپارچگي اين مردمان غيور در تمامي ادوار ميباشد
رقصهاي محلي با موسيقي كردي پيوندي ابدي داشته و معمولاً زنان و مردان عشاير در مراسم شادي به دور از ابتذال دايره وار دست يكديگر را گرفته به پايكوبي ميپردازند، در اصطلاح محلي اين حالت را گندم و جو(يعني گندم و جو) مينامند( در منطقه مهاباد به آن رَشبَلك ميگويند
در اين رقصها معمولاً يك نفر كه حركات رقص را بهتر از ديگران ميشناسد نقش رهبري گروه رقصندگان را به عهده گرفته و در ابتداي صف رقصندگان ميايستد و با تكان دادن دستمالي كه در دست راست دارد ريتمها را به گروه منتقل كرده و در ايجاد ايجاد هماهنگي لازم آنان را ياري ميدهد. اين فرد كه سر چوپي كش ناميده ميشود با تكان دادن ماهرانه دستمال و ايجاد صدا بر هيجان رقصندگان ميافزايد
در اين هنگام ديگر افراد بدون دستمال به رديف در كنار سر چوپي كش به گونهاي قرار ميگيرند كه هر يكي با دست چپ دست راست نفر بعد را ميگيرد اصطلاحاً اين حالت را گاواني ناميده ميشود
در رقصهاي كردي تمامي رقصندگان به سر گروه چشم دوخته و با ايجاد هماهنگي خاصي وحدت و يكپارچگي يك قوم ريشه دار را به تصوير ميكشند برخي رقصهاي كردي داراي ملوديهاي خاصي بوده و توسط گروهي از زنان ومردان اجرا ميشوند و در برخي از رقصها يكي از رقصندگان از ديگران اجرا شده و در وسط جمع به تنهايي به هنرنمايي ميپردازند و در اين حالت معمولاً رقصنده دو دستمال رنگي در دستها نگه داشته و با آنها بازي ميكند كه اصطلاحاً به اين نوع رقص دو دستماله ميگويند و بيشتر در كرمانشاه مرسوم است
نمايشها و رقصهاي كردي را ميتوان به چند قسمت اصلي ذيل تقسيم كرد
۱- گه ريان ۲- پشت پا ۳- هه لگرتن ۴- فه تاح پاشا ۵- لب لان ۶- چه پي ۷- زه زنگي ۸- شه لايي ۹- سي جار ۱۰- خان اميري
گهريان
گهريان در زبان كردي به معني گشت و گذار و راه رفتن بوده و حركات مختص اين رقص نيز معناي گشت و گذار در ذهن تداعي ميكنند
گه ريان داراي دو مقام بوده كه يكي متعلق به مناطق روستايي و ديگري مناطق شهري ميباشد اين رقص نرم و آهسته و با لطافتي خاص شروع شده و به تدريج تندتر ميشود. ملودي مربوط به اين رقص با تنوع در ريتم و نوساناتي در اجرا تا پايان ادامه مييابد
در اين رقص در واقع تاثير گشت و گذار در زندگي كردها به نمايش گذاشته ميشود و تنوع ريتم در اين رقص گوياي تجربياتي است كه در گشت و گذار به دست ميآيند و ميتوان گفت اين رقص زيبا تبليغي است براي خوب نگريستن در اشياء و طبيعت
تقريباً در كل مناطق كردنشين ملودي اين رقص به شكلي يكسان نواخته ميشود و در اين رقص نخستين حركت با پاي چپ آغاز شد و حركت پاي ديگر همواره با سر ضربهاي دهل كه معمولاً باريتم دو تايي اجرا ميشوند عوض ميشود
پشت پا
پشت پا رقصي است كه كمي تندتر از گه ريان اجرا شده و در بيشتر مناطق كردنشين مخصوص مردها ميباشد رقص پشت پا همانطور كه از نامش پيداست انسان را به هوشياري و به كارگيري تجارب ميخواند تا مبادا شخص در زندگي از كسي پشت پا بخورد
ههلگرتن
هه لگرتن در لغت به معناي بلند كردن چيزي ميباشد. اين رقص بسيار پر جنب و جوش و شاد اجرا ميشود كه با شور و جنب و جوش بسيار به سوي هدف روانه است. ريتم تند ملودي مخصوص اين رقص هر گونه كسالت و خمودي را نفي كرده و بر اهميت نشاط و هدفمندي در زندگي تاكيد دارد
فتاح پاشايي
فتاح از نظر لغوي به معني جنبش و پايكوبي است
ملودي اين رقص در سر تاسر كردستان به شكلي يكنواخت و با ريتمي تند اجرا ميشود و لذا اين رقص بسيار پر جنب و جوش ميباشد بيشتر مردم كردستان از اين رقص استقبال ميكنند. اين رقص نشانگر انساني است كه به شكرانه كسب موفقيتها و استفاده از نعمتهاي خداوندي خوشحالي خود را به نمايش گذاشته است
لب لان
اين رقص با ريتمي نرم و آهسته پس از فتاح پاشا اجرا ميشود و ميتوان در آن لزوم تنوع در زندگي را مشاهده كرد. پس از اجراي پر جنب و جوش رقصها گه ريان، پشت پا، هه لگرتن و فتاح پاشا به ضرورت، رقصندگان لب لان ميرقصند تا كمي استراحت كرده و تجديد قوا كنند رقص لب لان در واقع انسان را از غلبه احساسات زودگذر نهي كرده، وي را پس از طي مرحله ضروري شور و مستي به قلمرو تفكر دور انديشي و باز نگري رهنمون ميسازد در اين رقص، شركت كنندگان آرامش خاصي را احساس ميكنند
رقص آذربايجاني
تاريخ از دو تا سه هزار سال قبل از ميلاد، شاهد حضور رقص در سرزمين آذربايجان بوده است. رقص ابتدائي، با ايماء و اشاره (پانتوميمي) که در ارتباط متقابل با محيط کار، جان گرفت و هموار تحت سلطه شرايط معيشتي قرار داشت
قومي که با شکار حيوانات گذران زندگي مي کردند، رقصي از خود به نمايش مي نهادند که حرکات نرم و جذاب به کار رفته در آن رنگي از سحر و جادو داشت
حرکات آروزمندانه کشاورزان براي وفور محصول، که همواره با نواي ساز همراه بوده، حالاتي مشابه برداشت گندم يا چيدن انگور را به نمايش مي گذاشت و اين دليلي است روشن براي استمرار چند هزار ساله رقص در آذربايجان. رقصي که پيوندي عميق با دگرگوني هاي مادي و معنوي مردم دارد و بازتاب قاطع خصوصيات ملي اوست
زندگي مردم آذربايجان از ديرباز با رقص عجين بوده است. تاريخ انواع حركات موزون در آذربايجان از نظر فرم و نحوه اجرا، به صورت انفرادي يا دسته جمعي ، اعم از مردانه يا زنانه و تعداد ايفاكنندگان به قدري متنوع و مبسوط است كه در فرهنگهاي تركي، كردي، ارمني، گرجي و … با نامهاي گوناگون تبلور يافته و در بسياري از موارد حركات موزون فرهنگهاي مختلف در پايه مشترك و در جزئيات باهم تفاوت دارند. با اين حال مي توان صدها نوع از حركات موزون را بنا به نام محل يا فرد شهير، مفهوم زباني، نحوه اجرا به صورت حركات موزون غنايي و ليريك پهلواني و حماسي و … تقسيم بندي كرد اعم از
رقص ليريك: ياللي، شالاخو، اوزون دره، تره كمه، واغزالي، سينديرما، توراجي، گولوم آي،قيتقيلدا، آلما، لاله، دستمالي، يئري- يئري
رقص پهلواني و جنگي: قزاقي، قفقازي، لزگي، قايتاغي، كوراوغلونون قايتارماسي، كوراوغلونون باغيرتيسي، ميصري، زوتي- زوتي، زنجير توتماق، تار آباسي
رقص مراسمي: كوسا- كوسا، آذربايجان، ميرزهيي، آسماكسمه، آغيرقاراداغي و
اشاره اي هر چند اندك در مورد هر كدام
ياللي: از رقص ريشه دار و باستاني است كه در فرهنگهاي آذربايجاني، كردي، ارمني گرجي، و برخي ديگر از فرهنگهاي آسياي مركزي بطور گستردهاي رواج دارد . اشعار حكيم نظامي گنجوي در منظومه خسرو و شيرين، در توصيف حركتهاي پاي ايفاگر- به مانند گردش زخمه بر چنگ – به ياللي مي باشد
ياللي با مشايعت نوازندگان سورنا و دهل در صفي طولاني، دست در دست، با دستمال يا چوبي در دست رهبر صف، بصورت جمعي اجرا ميشده است
ياللي در دو نوع بصورت رقص مستقل و حركات موضوعي بصورت تاترونمايش – هك در حين رقص موتيفهاي قهرماني و روحيات ايلي، جواني و چابكي خود را مييابد- اجرا مي شود
از ياللي در قسمتي از اپراي كوراوغلو ساخته ئوزير حاجي بيگوف در قسمتي از اپراي نرگس ساخته مسلم ماقامايف در قسمتي از باله گلشن ساخته سلطان حاجي بيگوف در اثري به نام ياللي ساخته جهانگير جهانگيروف، در قسمتي از باله قوبوستان كولگهلري ساخته قاراقارایف و آهنگسازان روسي و بعضاً اروپايي استفاده شده است
لزگي: رقصهاي قفقاز و ماورا آن به شمار مي رود كه به شكل گسترده اي در آذربايجان متداول است. لزگي، حماسي، باوقار، پرتحرك و ريتميك است كه توسط مردان بصورت جمعي و با هنرنمايي تك تك ايفاگران با حركات پا، پنجه پا، بصورت سريع با تمثيلي از حالت تاخت و سوار بر اسب و غالباً با خنجري در دست يا دستهاي مشت كرده، با حركاتي بديع و گاه اكروباتيك، چرخش روي زانوها، پرشها اجرا مي شود
قايتاغي: نوع ديگري از رقص است كه در آذربايجان با عناوين اوج دوست، يئددي قارداش ، اوغلانلار رقصي اجرا مي گردد
كور اوغلو: از رقصهاي قديمي است كه توسط سورنا و دهل اجرا مي شود. كوراوغلو، پرصلابت،حماسي، رزمي و پهلواني است كه در ابتدا با سرعتي آرام شروع شده و تدريجاً تند ميشود كه به يادبود قهرمان افسانهاي دوران فئودالي يعني كوراوغلو ناميده مي شود
ميصري: (شمشير عربي منسوب به كوراوغلو) غالباً توسط عاشيقها، با ريتمي شبيه به مارش و با انجام حركات مشكل و سنگين و غالباً با شمشير توسط ايفاگران اجرا مي شود
” رقص و موسيقي به طبيعت آدمي جلوه انساني مي بخشد “